آریا بانو

آخرين مطالب

مجتبی عسگری: تسلط خواننده بر نغمه‌های موسیقی از جمله امتیازات آواز است / اعتقادی به کنسرت رایگان ندارم / امثال ما در حاشیه هستیم فرهنگی هنری

  بزرگنمايي:

آریا بانو - مینا آتشی: مجتبی عسگری خواننده موسیقی ایرانی می‌گوید ما فاقد هر نوع پشتوانه به‌ویژه پشتوانه مالی، اجتماعی و حتی سیاسی در موسیقی سنتی هستیم.


سرویس موسیقی هنرآنلاین: اهل اصفهان است و با وجود این که تجربه کاری طولانی در عرصه موسیقی ایرانی دارد و آلبوم‌های زیادی نیز تا به امروز از او وارد بازار موسیقی شده اما نامش کمتر شنیده شده است که خود علت آن را دوری از حاشیه می‌داند. مجتبی عسگری از خوانندگانی است که تمایل زیادی دارد صدا و شیوه آوازخوانی‌اش به نام خود او شناخته و ثبت شود. از آلبوم‌های منتشرشده با صدای مجتبی عسگری می‌توان به "سرخانه"، "تا نفس باقیست"، "سحرخوانی" و "هیچ مگو" اشاره کرد. او به‌تازگی برنامه اجرایی خود را از تبریز آغاز کرد و در ادامه به دیگر شهرهای ایران سفر خواهد کرد.
لطفاً در ابتدا بفرمایید که این روزها مشغول چه کاری هستید؟
روز هفتم آذر با گروهی جدیدالتأسیس و اغلب نوجوان به نام "هامون" در تبریز روی صحنه رفتیم که استقبال خوبی نیز صورت گرفت. در اصل همکاری من با این گروه در پی درخواست آن‌ها بود که از من خواستند آن‌ها را کمک کنم. باید بگویم که خیلی خوب کار می‌کنند و خوب ساز می‌زنند و ما قرار است غیر از اجرای هفتم آذر در تبریز در برخی از شهرهای منطقه شمال غرب کشور نیز این کنسرت را اجرا کنیم. به غیر از این سه آلبوم از من در حال طی مراحل میکس و تأییدیه ارشاد هستند و چند تا کار هم مراحل تولید و ضبط را پشت سر می‌گذارند که وقتی از کار حرفه‌ای من را به خودش مشغول کرده است.
مسئله و معضل پیش روی موسیقی ما انتشار آلبوم است و از آنجایی که مشکلات مانند نبود کپی‌رایت وجود دارد لذا به نظر می‌رسد که انتشار آلبوم هم با موانع زیادی روبرو است و هم به‌نوعی ریسک محسوب می‌شود، نظر شما چیست؟
بله، به هر حال این مسئله یعنی کپی‌رایت به‌عنوان معضل همیشگی فعالان موسیقی وجود داشته و همواره نیز گریبان‌گیر آن‌ها نیز شده است، اما بروز چنین مشکلات دلیل نمی‌شود اهالی موسیقی و کسانی که زمینه فعالیتشان موسیقی است کار نکنند، بلکه همچنان باید مقابله کنند، به‌ویژه در چنین شرایطی که شاهد هستیم و مسائل مالی موجب شده است کار کمی سخت به نظر برسد. امثال من که فعال در زمینه موسیقی جدی هستیم چاره‌ای جز ادامه دادن این راه را نداریم و اتفاقاً باید شرایط به وجود آورد و خودمان آن را رقم بزنیم که بتوان کاری حرفه‌ای و خوب را تولید و به جامعه عرضه کرد.
غلبه چنین شرایطی موجب شده است که اغلب با تولید تک‌آهنگ‌هایی روبرو شویم و ابتدا قطعات به‌صورت تکی منتشر می‌شود و بعد در اجرای کنسرت یک پک کامل از آن را شاهد هستیم. شما به چه شکلی عمل می‌کنید؟
چون من در کار موسیقی حرفه‌ای و جدی هستم لذا انتشار تک‌آهنگ برای من منفعتی ندارد و همچنین تهیه‌کننده هم سودی نمی‌برد چرا که هزینه‌ها به هر حال یکسان است. انتشار تک‌آهنگ بیشتر برای افرادی که خواننده پاپ و یا تلفیقی هستند معمول است.

اجرای موسیقی و کنسرت رایگان تبدیل به امری رایج در روزگار ما شده است. شما چطور؟ آیا وارد چنین فضایی برای اجرای کنسرت رایگان شده‌اید؟
شخصاً اعتقادی به این قضیه ندارم، حداقل در روزگار کنونی و با در نظر گرفتن شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه. تصور می‌کنم هنر و هنرمند آنچنان از مقام و مرتبه‌ای برخوردار است که باید مردم برای آن ارزش و احترام زیادی قائل شوند. مردم ما باید بدانند که هنرمندان نیز نیاز به تأمین معیشت و گذران زندگی دارند و ارتزاق آن‌ها از همین طریق است. این اتفاق که شما به آن اشاره کردید البته قابل وقوع است، منتها از ناحیه هنرمندانی که سرشناس هستند و به‌اصطلاح غم نان ندارند و شهرتشان نیز به این واسطه خدشه‌دار نمی‌شود. امثال من که از همان ابتدا پشتوانه‌ای نداشته‌ام و همه چیز را با پشتکار و ریاضت به دست آورده‌ام، تصور می‌کنم چنین وضعیتی چندان شایسته فضای فرهنگی جامعه ما نیست، هر چند همچنان با اصل این مسئله نیز مخالفتی ندارم و بسیاری از هنرمندان با هم شرایطی که به آن اشاره کردم می‌توانند در این راه اقداماتی را انجام بدهند.
مقداری به عقب بازگردیم و اینکه بفرمایید اصولاً آواز و کار در حوزه موسیقی را از چه زمانی آغاز کردید و این روند چگونه ادامه یافت؟
من هم مانند هر خواننده دیگری از کودکی و نوجوانی احساس کردم که صدایی دارم و البته به تشویق دوستان و خانواده و اطرافیانی که با آن‌ها بزرگ شده بود حنجره من در مسیر آواز قرار گرفت. به توصیه معلمان آن زمان و برخی از دوستان در شرایطی که حدوداً یازده ساله بود به کلاس‌های آواز وارد شدم و در اصفهان در محضر اساتیدی همچون معمارزاده و سیدرضا طباطبایی که خود از شاگردان بنام استاد جلال تاج اصفهانی بودند تلمذ کردم. پنج سال در محضر ایشان علاوه بر فراگرفتن ساز با مکتب اصفهان موسوم به مکتب تاج اصفهانی آشنا شدم، اما بعد به این نتیجه رسیدم که برای ادامه کار باید به تهران بیایم که البته در این مقطع میان اصفهان و تهران در رفت‌وآمد بودم و مدت دو سال را در محضر استاد مرحوم حسین علومی، علاوه بر فراگیری اخلاقیات، به حوزه پژوهش در مکاتب موسیقی پرداختم. تا اینکه مدتی از بحث آموزش و فراگیری موسیقی فاصله گرفتم. در همین زمان بود که از سوی استاد محمدرضا شجریان فراخوانی برای پذیرش هنرجو منتشر شده بود که چون من خارج از کشور بودم از ثبت نام محروم شدم و از این بابت خیلی غصه خوردم، اما به‌محض بازگشت با وجود آن که چند جلسه‌ای از کارگاه استاد شجریان گذشته بود به لطف استاد درخشانی و استاد مظفر شفیعی، افتخار حضور در محضر استاد شجریان را پیدا کردم.
چقدر حضور در کلاس‌های استاد شجریان در روند توفیق شما در آواز و خوانندگی نقش داشت؟
بسیار زیاد. من همیشه و همین الان هم در بحث با هنرجویان از تجربه شیرین آن کلاس‌ها با حضور استاد شجریان می‌گویم چرا که استاد شجریان که ما عمری را با آواز و تصنیف‌های او گذرانده‌ایم فردی نبود که در کلاس بخواهد چیزی را به ما یاد بدهد یا با فرمول خاصی ما را مجبور کند که تبعیت کنیم. به‌واسطه ابهت و جبروتی که ایشان در آواز داشتند و از نظر خیلی‌ها سرآمد آوازخوانان ایرانی هستند، لذا قرار گرفتن در محضر استاد ناخودآگاه، این اجبار را در من و بسیاری دیگر از دوستان که اهمیت بیشتر و جدی‌تری به کلاس‌های ایشان قائل بودیم، ایجاد می‌کرد که با تقلید از سبک آوازخوانی ایشان سعی کنیم که بهترین باشیم.
تا چه حد تحت تأثیر آواز استاد شجریان، شما هم به تقلید از سبک آوازی ایشان پرداختید؟
واقعیت امر این است که من اصلاً اعتقادی به این ندارم که به تقلید کورکورانه از صدا و سبک آوازی هر خواننده پیشکسوت از جمله استاد شجریان بپردازم، هرچند خیلی خوب می‌دانید در عالم هنر وقتی مدت زیادی رابطه استاد و شاگردی برقرار می‌شود ناخودآگاه خیلی چیزهای شاگرد شبیه به استاد می‌شود حتی خلق‌وخوی و سبک پوشش او اما به‌جرئت می‌توانم بگویم که به غیر از برخی نکات تکنیکی در هیچ عنوان دیگری مقلد ایشان نبودم چون معتقدم که انسان‌ها یک بار به این دنیا می‌آیند و تکرارناشدنی هستند و در موسیقی و آواز هیچ دویی شبیه به هم نیستند.

شما در زمینه تولید آلبوم فعالیت متنوعی داشتید که حاصل آن انتشار آلبوم‌های زیادی است که اغلب هم جزء آثار درخور توجه است، پس چرا آن‌گونه که بایدوشاید این آثار مورد توجه از سوی مخاطبان قرار نگرفته است؟
بخشی از این اتفاق به عوامل تولید آلبوم بستگی دارد که البته وقتی وارد این حرفه می‌شوید می‌بینید که دلیل اصلی آن موانع و اشکالاتی است که حاکم بر فضای کار حرفه‌ای است. پس از سرمایه‌گذاری برای تولید یک اثر موسیقی توسط سرمایه‌گذار و ساخت آهنگ و خوانندگی افرادی امثال من گویا همه‌چیز به پایان رسیده است که البته به اعتقاد من تازه ابتدای راه است و هیچ تبلیغاتی در مورد آلبوم تولید شده صورت نمی‌گیرد.
دلیل دیگر وجود مافیا در موسیقی است امری که موجب می‌شود به امثال من برای خوانندگی آثار کمتری رجوع شود و علیرغم توانایی‌های فنی و تکنیکی از آنجا که ما ابتدا پشتوانه مالی و سپس پشتوانه سیاسی نداریم، لذا یا صدای ما کمتر شنیده می‌شود و یا اینکه در حجم کارهای تولیدی ما اصلاً در حاشیه هستیم. هم رادیو هم تلویزیون از پخش صدا و تصویر امثال من امتناع می‌کنند چرا که در حوزه اندیشه‌ای و دیدگاه کلان به موضوعات اجتماعی و فرهنگی، منظر ما مغایر با چشم‌انداز آن‌هاست.
مسئله بعدی ارتباط مستقیم با فعالان جامعه هنری ما دارد که به دلیل جولان برخی انواع موسیقی‌های نامربوط ابتدا سطح سلیقه و ذائقه مردم را به‌شدت تنزل می‌بخشند و پس از آن موسیقی ما را به سمتی هدایت می‌کنند که به صلاح آن نیست. دولت و مدیران و مسئولان هم که هیچ‌گونه حمایتی از گسترش موسیقی حرفه‌ای و جدی نمی‌کنند و باید اذعان کرد که عدم همبستگی میان جامعه موسیقی موجب بروز چنین جریاناتی شده است که چندان به صلاح این عرصه هنری نیست.
بخشی از شهرت اهالی موسیقی به تبلیغات و اظهارنظرهای آن‌ها در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مربوط می‌شود و شما در این زمینه کمی کم‌کار هستید، دلیل این امر چیست؟
چون علاقه‌ای نداشته و ندارم و البته از سوی بسیاری از دوستان نیز مورد نقد واقع می‌شوم که می‌گویند مثلاً چرا در صفحه اینستاگرام این‌قدر کم‌کار هستی؟ در حالی که من معتقدم یک هنرمند و فعال هنری تا زمانی که کاری تولید نکرده و یا اثری در جامعه هنری نگذاشته دلیلی وجود ندارد به هر قیمتی در چنین فضاهایی ابراز وجود کند. من حتی اگر کاری هم در حوزه موسیقی به انجام نرسانم، تنها در شرایطی که رویدادی در حال وقوع است و احساس نیاز ‌کنم که باید در کنار سایر همکاران و به‌عنوان حمایت از آن‌ها کاری انجام دهم در چنین فضاهایی فعال هستم.
چقدر به خواننده سالاری در موسیقی معتقد هستید؟
این مقوله جای بحث زیادی دارد، اما به شکل اجمالی باید بگویم که خیلی با این لفظ موافق نیستم، هر چند می‌دانم این اتفاق از کجا آب می‌خورد. از جایی که برخی خواننده‌ها وقتی به سروسامانی می‌رسند و هم مردم و هم مسئولان موجب ارتقای اجتماعی آن‌ها می‌شوند، آن زمان است که به شکل کاذب تصور می‌کنند در رأس گروه قرار گرفته‌اند، در صورتی که این‌گونه نیست. موسیقی یک کار گروهی است و همه عوامل به یک اندازه در شکل‌گیری یک اثر نقش دارند و حتی در انتشار پوستر یک کنسرت و یا یک رویداد موسیقی باید عکس همه عوامل گروه وجود داشته باشد و این‌گونه نباشد که عکس خواننده در آن از همه بزرگ‌تر باشد.
اما بگذارید با این حرف شما مخالف باشم. چرا که در عمل آن چیزی که مشخص است اینکه معمولاً در اجرای موسیقی و کنسرت‌ها تمام تلاش صورت می‌گیرد که خواننده بیشتر به چشم بیاید و کمتر نوازنده و آهنگسازی، اسمش مطرح شود؟
شاید این اتفاق مرسوم شده باشد و من نیز اگر به اوج معروفیت برسم ناخودآگاه به این وادی کشیده شوم اما باید بگویم اگر این مسئله به این معنی باشد که سهم آهنگساز و نوازنده در اجرای یک موسیقی پنج درصد محاسبه شود و خواننده 95 درصد، این فرضیه صد در صد اشتباه است. البته در همه جای دنیا هم قضیه بر همین منوال است و خواننده از محبوبیت و شهرت بیشتری برخوردار است، چرا که در پیشانی یک گروه موسیقی قرار می‌گیرد، یعنی به‌گونه‌ای است که روی سن همه توجهات به سمت هنرنمایی او معطوف می‌شود و اوست که علاوه بر صدای خوش باید دارای کاراکتر ویژه‌ای باشد و با حرکات بدن خود بر جلوه یک کنسرت هم بیفزاید. اما این‌گونه نیست که همه چیز خواننده فرض شود و باقی نادیده گرفته شوند.
چقدر توفیق امروز خودتان را مرهون اساتید هستید و چقدر ثمره تلاش خودتان؟
ابتدا باید بگویم که همه اساتید برای من و سایر هنرجویان عرصه موسیقی در هر زمانی زحمت می‌کشند، اما در پاسخ به این پرسش باید بگویم که من تمام سعی و تلاش خود را به کار بستم که آموزه‌های اساتید خودم را به نحوی شایسته به ثمر بنشانم. اگر تلاش و ممارست شخص من نبود حتی اگر در نزد بهترین‌های موسیقی که افتخار این حضور را داشتم شاگردی می‌کردم، اکنون در این جایگاه که برای خودم رضایت‌بخش است، نایستاده بودم.
به‌عنوان فردی که مدرس موسیقی است وضعیت آموزش موسیقی در روزگار کنونی را چگونه توصیف می‌کنید؟
تصور می‌کنم که پیشرفت داشته است، چرا که در میان موسیقیدانانی که اکنون نقش مدرس موسیقی را نیز دارند افراد زیادی به چشم می‌خورند که علاوه بر استعداد از تحصیلات آکادمیک هم برخوردارند. از آن طرف هم مردم افکار و اندیشه‌شان در ارتباط با موسیقی متفاوت شده است و مترقی به این موضوع نگاه می‌کنند. هر چند این مسئله در مورد آموزش موسیقی است و در مورد آواز شاید قضیه کمی متفاوت باشد.

شجریان‌خوانی این روزها تبدیل به یک سبک شده است و خوانندگان جوان یا به دنبال تقلید از سبک آوازی شجریان هستند و یا شهرام ناظری، نظر شما چیست؟
این اتفاق به نظر من مطرود است. البته شخص استاد شجریان در متداول شدن این اتفاق مقصر نیستند، بلکه ایشان به قله آواز ایران دست پیدا کرده‌اند که هر کسی آرزو دارد به آن برسد و لذا تقلید از صدای ایشان باب شده است. با این وجود استاد جریان در زمینه اجرا و کنسرت‌های موفق و بی‌شماری که داشته‌اند به این درجه از محبوبیت دست پیدا کرده‌اند و شاید ما از نظر دانشی و پرداختن به مباحث تئوریک از وی استاد قدرتمندتری نیز داشته باشیم. جدا از این مسئله صدای استاد شجریان عمومیت دارد، به این معنا که حنجره بسیاری از ما قادر است صدای ایشان را بسازد که در مورد استاد ناظری و یا خواجه‌امیری (ایرج) به دلیل نوع خاص صدایشان این اتفاق کمتر می‌افتد. به‌شخصه هیچ‌گاه نخواستم همانند استاد شجریان بخوانم هر چند که ایشان از استاندارد در آواز برخوردارند که ناخودآگاه هر کسی سعی می‌کند به این استاندارد نزدیک شود.
ما در عرصه موسیقی سنتی تعداد انگشت‌شماری خواننده داریم و در عین حال در موسیقی پاپ بی‌شمار خواننده، علت آن چیست؟
صحبت از موسیقی پاپ که می‌شود خودش خود را تعریف می‌کند، یعنی موسیقی که مردم با آن ارتباط بهتر و راحت‌تری برقرار می‌کنند، هر چند روی موجی سوار است که ممکن است این موج آن را به اوج برساند، اما خیلی زود افول می‌کند. شما در یک برهه زمانی با خواننده‌های بی‌شماری در موسیقی پاپ مواجه هستید که زود مطرح شده و خیلی زود هم کم‌فروغ می‌شوند. ابتدا باید بگویم که اصلاً موسیقی سنتی را نباید با موسیقی پاپ مقایسه کرد اما در نهایت باید به این مسئله اشاره کنم که مجموعه‌ای از توانایی‌ها و پشتوانه‌های خاصی که از برخی از این ژانرهای موسیقی می‌شود موجب معرفی و تبلیغ گسترده و بهتر آن‌ها می‌شود، چیزی که در موسیقی سنتی و حرفه‌ای دیده نمی‌شود. در مراجعه به یک شرکت فرهنگی به‌عنوان حامی و اسپانسر موسیقی، وقتی آن‌ها با نام مجتبی عسگری مواجه می‌شوند اساساً اثر موسیقایی را نمی‌خرند چرا که برای آن‌ها آورده مالی ندارد و به همین دلیل کنسرت یکی مثل من با نهایت 400 مخاطب اجرا می‌شود اما کنسرت موسیقی فلان خواننده پاپ هر شب با سالن پر اجرا می‌رود.
اینکه روزگاری پیش از انقلاب ما با حجم بالایی از خوانندگان مواجه بودیم که همه آن‌ها در سطوحی مشابه به هم مشغول فعالیت بودند و دوران اوج و شکوفایی آن‌ها سالیان سال به طول انجامید، دلیلش همبستگی بود که اکنون در میان اهالی موسیقی وجود ندارد. هیچ‌کدام از آن‌ها در فکر رقابتی مغرضانه که دیگری را از چرخه موسیقی خارج کنند نبودند و هر کدام در رقابتی سالم با دیگری تنها به فکر اعتلای موسیقی بودند. ما فاقد هر نوع پشتوانه به‌ویژه پشتوانه مالی، اجتماعی و حتی سیاسی در موسیقی سنتی هستیم.
ساز و آواز یکی از ارکان موسیقی سنتی و حرفه‌ای است که امروزه متأسفانه در اجراها کمتر شاهد آن هستیم و بیشتر گرایش به سمت تصنیف‌خوانی است، به نظر شما دلیل آن چیست؟
ساز و آواز توانایی یک خواننده را نشان می‌دهد و تسلط یک خواننده بر تحریرها و موارد فنی تنها از طریق آواز است که خود را نشان می‌دهد. جمله‌بندی و سواد خواننده و تسلط او بر نغمه‌های موسیقی از جمله امتیازات آواز است که البته همان‌طور که به‌درستی اشاره شد بسیار کم شده است. دلیل اصلی آن را من به کاهش سواد و درک مردم و مخاطب به‌واسطه مواجهه با رسانه‌ای می‌دانم که چندان توجهی به موسیقی ناب ایرانی ندارد. روزگاری پیش از این و پیش از انقلاب ما برنامه گلها را داشتیم و یک مخاطب رادیو از ساعت دو بعدازظهر در جریان پخش برنامه‌های آن قرار می‌گرفت. حتی اگر فرد سواد درستی از نظر آواز و موسیقی نداشت، آنچنان برنامه‌های خوبی پخش می‌شد که پس از مدتی او از روی حافظه سماعی به‌درستی تشخیص می‌داد که این موسیقی بر اساس چه دستگاهی خوانده شده است. متأسفانه در شرایط کنونی رادیو سطح سلیقه و ذائقه شنیداری مردم را تا حد زیادی پایین آورده است تنها با این توجیه و بهانه که مردم حال و حوصله شنیدن آواز را ندارند.
بخش دیگر هم به خود آهنگساز و عوامل تولید موسیقی بازمی‌گردد که مثلاً با همان توجیه بی‌حوصلگی مردم از ما می‌خواهند که آواز را در طول اجرای یک برنامه کمتر کنیم. البته میزان دانش و سواد خواننده هم مهم است که اگر پایین باشد آواز را به شکلی نادرست می‌خواند که مخاطب چندان تمایلی به شنیدن آن ندارد.

و حرف پایانی؟
اعتقاد دارم که این راه ادامه خواهد داشت، هر چند همواره مشکلات و موانع بر سر راه هنرمند وجود داشته باشد. حتی آن زمانی که استاد شجریان و امثال ایشان هم در حال یادگیری موسیقی تا رسیدن به مقام استادی بودند نیز این مشکلات وجود داشته و آن‌ها توانسته‌اند بر آن فائق آیند. شهرت کاذب در موسیقی وجود ندارد و هر کس به چنین شهرتی رسید بدانید که خیلی زود آن را از دست خواهد داد. مطالبی را هم که من آن‌ها را عنوان کردم یک درد دل ساده و در عین حال حقیقی از فردی بود که در این عرصه در حال فعالیت است و بسیاری از هم‌نسلان من نیز دچار آن هستند که امیدوارم هر چه زودتر حل‌وفصل شود.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/105354/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

کمالوند: بعد از بازی تراکتور حرف های مهمی دارم

خلاصه بازی وستهم 1 - بایرلورکوزن 1

برتری رئال مادرید مقابل منچسترسیتی در ضربات پنالتی به روایت کارتون

خنده های یورگن کلوپ در لحظات پایانی بازی آتالانتا و لیورپول و حذف از لیگ اروپا

سیو برتر هفته 29 لیگ برتر پرتغال 2023/24

جراحت سنگین داور، بازداشت و حکم جلب؛ فرجام تلخ کشتی نونهالان

آاس رم (3) 2-1 (1) میلان؛ شیطان در جهنم المپیکو سوخت

خلاصه بازی آاس رم 2 - آث میلان 1

نماشی دیگر از گلر دیوانه با دو کارت زرد!

آخرین بازی اروپایی کلوپ و لیورپول

لورکوزن ادامه می‌دهد؛ نیمه نهایی و رکورد

واکنش آتالانتا به صعود تاریخی

خاطره تیری آنری از بهترین گلی که لیونل مسی به ثمر رسانده است

وقتی آنتونیو رودیگر جهت ضربه پنالتی متئو کواچیچ را به آندری لونین نشان می‌دهد!

گل اول میلان توسط گابیا در دقیقه 85

خلاصه بازی آتالانتا 0 - لیورپول 1

محمد عباس‌زاده دوباره در نقش رهبر نساجی

24 هفته صبر و یک تغییر تیم برای گلزنی!

شروع قوی رم؛ میلان آچمز شد!

دو مصدوم و یک اخراجی، امیدواری میلان به کامبک

پیروزی یوزهای ایرانی در گام نخست آسیا

عملکرد تیم ملی فوتسال ایران مقابل افغانستان از زبان رعدی

جریمه 10 درصدی پس از باخت به پرسپولیس

استفاده حداکثری از غیبت تورس و زنده‌روح

سیو تک دست دیدنی آلیسون در دیدار برابر آتالانتا

گل دوم آاس رم به میلان با ضربه تماشایی دیبالا

واکنش اوسمار به تحریم کنفرانسش در آبادان

صلاح امید را به لیورپول برگرداند

سنگ تمام مردم آبادان برای گلزن پرسپولیس

گل اول وستهم توسط آنتونیو در دقیقه 12

ویدئویی که سایت رهبری برای مدال آوران تیم ملی کشتی آزاد و فرنگی منتشر کرد

اخراج چلیک و ده نفره شدن آاس رم مقابل میلان

آهنگ بی نظیر The magus اثری از یانی

آیفون‌های سرقت شده سر از چین درآوردند!

عملیات انتقال بیمار 300 کیلویی به بیمارستان مسکو!

تلاوت دلنشین سوره قیامت با صدای استاد عبدالباسط

ماکارونی رو فقط با این دستور ویژه بپزید

یک توصیه برای کاهش تاثیر استرس بر قلب

برای مادربزرگتان سجاده جیبی بدوزید

ساخت گلدانی خوش آب و رنگ به شکل توت فرنگی

زومی حیرت آور درون صورت فلکی اوریون

زیبایی شناسی معشوق در شعر فارسی

جنجال در لیگ کنفرانس؛ مربیان معروف درگیر شدند

نصرتی: دوست داریم سهمیه آسیا بگیریم

تحریم نشست خبری اوسمار ویرا توسط خبرنگاران

نجات مهم در کامبک بزرگ آبی‌ها

گل مارادونایی لیونل مسی به ختافه

ژوزه مورینیو: من محمد صلاح را برای چلسی خریدم!

نظر تیری آنری در مورد انتقادات ژاوی از داور دیدار بارسلونا و پاری سن ژرمن

حیرت زدگی تیری آنری از تکل کانسلو روی دمبله در دیدار بارسلونا و پاری سن ژرمن