طنز/ زندگی خصوصی آقای بوتفلیقه
گوناگون
بزرگنمايي:
آریا بانو -
طنز/ زندگی خصوصی آقای بوتفلیقه
٩
٠
روزنامه شهروند / به بهانه کنارهگیری عبدالعزیز بوتفلیقه از نامزدی ریاستجمهوری الجزایر پس از ٢٠ سال، در این مطلب به زندگی پر فراز و نشیب وی و درسهایی که باید گرفت، میپردازیم:
عبدالعزیز بوتفلیقه در سومین روز مارسسال ١٩٣٧ در یک روز نیمه آفتابی در مراکش دیده به جهان گشود. وی از همان عنفوان کودکی علاقه شدیدی به «ماندن در شرایط موجود» داشت طوری که پرستاران بخش زایمان بیمارستان ابتدا با قاقالیلی، سپس با وعده پوچ زندگی بهتر و درنهایت با وعده ریاستجمهوری توانستند او را به زور به دنیا بیاورند. اما این پایان ماجرا نبود، چراکه او بلافاصله پس از تولد دوست داشت در همان حالت بماند و مایل نبود بند نافش جدا شود. نهایتا یکی از پرستاران عصبی شد و زارت بند ناف را با دست جدا کرد. پس از به دنیا آمدن بوتفلیقه، پدر و مادرش تصمیم گرفتند برایش اسم پیدا کنند. اسمی که درنهایت ترکیب نام و نام خانوادگیاش را از اینکه هست سختتر نکند. چراکه گفتن کلمه بوتفلیقه خودش به تنهایی ٥٠٠ کیلوژول انرژی مصرف میکرد. درنهایت بدون هیچ مبنایی نام کوچک عبدالعزیز برای وی انتخاب شد. واقعا چرا!؟ علیایحال عبدالعزیز کودکی را گذراند و در هفت سالگی به مدرسه رفت. در آنجا هم این روحیه ماندن به هر قیمت در وی وجود داشت طوریکه به زور ترکه و سبیلآتشین مجبورش میکردند به کلاس بالاتر برود. پس از دوران ابتدایی و راهنمایی کمکم اندیشههای سوسیالیسم در ذهنش شکل گرفت و تصمیم گرفت با کمک کتابهای کمکدرسی دانشگاه برود. البته کتابهای تست خیلی یشمی گلگل پشمی هم بیتأثیر نبود. پس از فارغالتحصیلی در دانشگاه الجزیره شمال، وی به عضویت ارتش آزادی بخش میهنی الجزایر در آمد و پس از مدتی کوتاه یکی از مقامات ارشد این حزب شد.
اما زندگی سیاسی وی پس از استقلال الجزایر رنگ و بویی دیگر گرفت. او پس از استقلال الجزایر به وزارت ورزش الجزایر رسید در حالیکه حتی یک عکس هم با شورت ورزشی نداشت. یکسال بعد با به قدرت رسیدن احمدبنبلا که بسیار بلا و آتیش پاره بود و شیطنت از چشم سیاهش میریخت، بوتفلیقه به سمت وزیر امور خارجه منصوب شد و اقدامات زیادی برای حمایت از کشورهای توسعه نیافته انجام داد. بوتفلیقه جوان همینجور داشت پلههای ترقی را طی میکرد. پس از مرگ رئیسجمهوری بومدین در دسامبر 1978 خیلی از کارشناسان بوتفلیقه را جایگزین احتمالی او میدانستند. اما ارتش و جبهه آزادیبخش میهنی بر روی شاذلی بن جدید توافق کردند، چرا که معتقد بودند او جدید است و قدیمیها دیگر از بورس افتادهاند. کلا خیلی از اعضای جبهه آزادی بخش احساس بامزگی میکردند. علیایحال بوتفلیقه از ریاستجمهوری بازماند تا اینکه بالاخره درسال ١٩٩٩ با حمایت همان جبهه آزادیبخش به ریاستجمهوری رسید؛ چرا که اعضای جبهه معتقد بودند هر چیزی قدیمیاش خوب است و دود از کنده بلند میشود. عبدالعزیز بوتفلیقه پس از ریاستجمهوری درسال ١٩٩٩ براساس همان روحیه علاقه به ماندن در شرایط موجود، به مدت ٢٠سال صندلی ریاستجمهوری را رها نکرد و در قدرت مطلق ماند. اما درسال ٢٠١٩ در روی همان پاشنه نچرخید و مردم که دیگر از قیافه بوتفلیقه هم کهیر میزدند، به خیابانها ریختند و خواستار انصراف وی از کاندیداتوری شدند. بوتفلیقه پس از مقاومتهای فراوان بالاخره پذیرفت شرایط موجودش ماندگار باد.
وحید میرزایی طنزنویس
-
يکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۵:۳۶:۳۳
-
۵۷ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/139113/