بزرگنمايي:

آریا بانو -
رنج کشیدن هم زیبایی‌هایی دارد! 4
٤٢
٠
برترین ها / هیچ کس رنج کشیدن را دوست ندارد. ما در تمام طول زندگی مان تلاش می‌کنیم که از هر نوع درد و رنجی در امان باشیم. یک شرکت و موسسه‌ی کامل در پی آن است که دارو‌های مسکن را طراحی و تولید کند تا از حجم درد بیماران بکاهد.
هرکسی پس از یک شکست عشقی سعی می‌کند، چیز‌های مختلف را امتحان کند تا از شکست احساسی رنج نکشد. به هر دلیلی که می‌خواهد باشد، رنج کشیدن یک امر مطلقاً بد در میان تمام انسان هاست. اما اگر این جمله صحت نداشته باشد چه؟!
اصلاً چرا چیزی به عنوان درد و رنج وجود دارد؟
برای درک زیبایی‌های درد و رنج، اول از همه باید دلیل حضور و وجود درد را بفهمیم. درد و رنج، یک نوع علامت هشدار برای خطر‌های مهلک است. درد می‌آید، تا به عنوان یک خاطره در ذهن از مواجه شدن با خطرات آینده ما را در امان نگه دارد.
به یک مرد غار نشین و آتش فکر کنید. این انسان اولیه برای اولین بار آتش را لمس می‌کند و آسیب می‌بیند. از این روی، هربار که با آتش مواجه می‌شود، از لمس آن خودداری می‌کند. این چنین بود که ما تکامل پیدا کردیم. اما در عصر جدید، رنج‌های ما بیشتر ذهنی هستند تا جسمی. به همین خاطر هم ما مدام در پی گذشتن از چنین تجربه‌هایی و پیدا کردن زیبایی‌های درد و رنج کشیدن هستیم.
یکی از بهترین مثال‌های رنج ذهنی به کار گرفتن ذهن است. در دوران کودکی، درس خواندن و انجام تکالیف نوعی رنج تلقی می‌شد. به جای آن، ما ترجیح می‌دادیم که به بیرون رفته و وقت خود را با بازی و شادی سپری کنیم. اما اگر از همین درس خواندن به سادگی بگذریم، هیچ چیزی یاد نمی‌گیریم و این ماجرا می‌تواند عواقب بدی با خود به همراه داشته باشد.
همین مسئله در زمان بالغ شدن نیز صدق می‌کند.
به طور مثال برخی افراد، سخت کوشی یا کار کردن به مقدار زیاد را به مسابه‌ی رنج کشیدن تلقی می‌کنند. اما اگر کسی بخواهد با در رفتن از زیر کار، روند عملکرد خود را کندتر کند، ممکن است عواقب بدی برای او داشته باشد و نهایتاً از کار اخراج شود.
رنج کشیدن متضاد با لذت نیست
این مشکلی است که اغلب مردم دارند: شکست دقیقا متصاد موفقیت نیست. اگر قرار است ارتباطی داشته باشند، احتمالاً خواهر و برادر و یا پسر عمو هستند.
به همین خاطر یک نوع ارتباط خیلی نزدیک بین رنج و لذت و شکست و موفقیت وجود دارد. بعد از یک تحرک جسمی بسیار قوی مثل دویدن، بدن دونده با توجه به ترشح یک نوع ماده‌ی عصبیِ شبه افیونی، سبب لذت بردن دونده می‌شود؛ که اتفاقاً همین ماده پس از درد نیز ترشح می‌شود. به این ماده مخدر دوندگان می‌گویند.
اگر شما خیلی اهل دویدن و این کار‌ها نیستید، پس این ماجرا را تصور کنید: اگر شما دوست داشته باشید یک خواننده‌ی بزرگ باشید چه؟ این مسئله ممکن است هدف همه‌ی آدم‌ها نباشد، اما می‌تواند هدف اصلی شما باشد. برای این که تبدیل به یک خواننده‌ی بزرگ شوید، باید سخت کار کنید. هر روز بخوانید و تنفستان را به خوبی کنترل کنید.
خواننده‌های دیگر را تماشا کنید و نوع خواندنشان را بررسی کنید. باید صدایتان را در حالت سالمی نگه دارید. تمام این کار‌ها ممکن است به مسابه‌ی رنج کشیدن تلقی شوند، اما مطمئنا زیبایی‌های درد و رنج بی شمار هستند که تنها باید آن‌ها را درک کنید.
متضاد این ماجرا هم که واضح است: این که مدام با دوستانتان بیرون بروید. به سینما بروید. چرت بزنید و به طور واضح، کار خاصی نکنید. بدون رنج کشیدن، از لذتِ پس از خواننده شدن بهره‌مند نخواهید شد.
آیا شما قادر به کاهش درد و رنج خود هستید؟
خیر. چرا که درد و رنج یک بخش کاملاً طبیعی از زندگی و تجربه‌ی انسانی هستند. اما شما می‌توانید شدت درد و رنج را با معطوف کردن توجهتان به چیزی غیر از خودتان کمتر کنید.
دالای لاما در این باره جمله‌ی زیبایی دارد: «تا زمانی که مدام به اهمیت خودتان فکر می‌کنید و یا مدام راجع به خوب یا بد بودنتان می‌اندیشید، عاید شما رنج خواهد بود.»
از بین بردن اهمیت خویشتن، یک قدم بسیار مهم است. یادتان باشد که هر آدمی در زندگی رنج می‌کشد. ورزشکاران تمرین می‌کنند تا بهتر شوند. خواننده‌ها می‌خوانند تا صدایشان را تنظیم کنند. تجار بار‌ها و بار‌ها پولشان را از دست می‌دهند تا بتوانند یک کسب و کار فوق العاده را راه بیندازند.
استفان کینگ، یکی از بهترین نویسندگان تمام اعصار می‌گوید که اولین رمان او به نام کری، قبل از چاپ شدن در حدود 30 مرتبه رد شده است. همین مقدار از مخالفت تقریباً برای جی کی رولینگ، نویسنده‌ی مجموعه‌ی هری پاتر نیز اتفاق افتاده است. تمامی این افراد قبل از این که لذت موفقیت را بچشند، با شکست و درد و رنج‌های فراوانی مواجه شده اند و مثال بارزی برای درک زیبایی‌های درد و رنج هستند.
لذت را در میان رنج بیابید
محققین و روانشناسان متوجه شده اند که در حدود 50 درصد از شادی ما به وسیله‌ی پدیده‌های غیر قابل کنترلی همچون ژن و خلق و خوی ما تامین می‌شود. نیم دیگر از خوشحالی ما مربوط به آمیخته‌ای از شرایط، نوع رفتار و اعمال ماست که همگی پدیده‌هایی کنترل پذیرند.
حتی مقدار‌های کمی از لذت را هم جشن بگیرید. شما قرار است در زندگی بار‌ها و بار‌ها شکست بخورید. قرا است درد و رنج‌هایی را متحمل شوید. پس قدر لحظات کوچک لذت را بدانید. یادتان باشد که این درد‌ها همگی برایتان تجربه می‌شوند و شما از میان آن‌ها رشد خواهید کرد و این همان مصداق زیبایی‌های درد و رنج کشیدن است.
افراد بسیار کمی با اولین عشق خود ازدواج می‌کنند، این یعنی این که بسیاری از مردم شکست عشقی می‌خورند. افراد بسیار کمی با اولین راه اندازی کسب و کارشان موفق می‌شوند. پس تقریبا همه‌ی مردم قبل از موفق شدن باید اندکی شکست را متحمل شوند.
بهتر کار برای درک زیبایی‌های درد و رنج این است که راهی برای پیدا کردن و جشن گرفتن لذت هایتان بیابید. می‌توانید یک ارزیابی هفتگی از اعمال خودتان انجام دهید و لذت‌های کوچک را جشن بگیرید. همچنین ارزیابی روند عملکردتان می‌تواند به کاهش اهرم‌های فشار در زندگی تان کمک کند.
هدف این است که بفهمید شما در حال پیشرفت و حرکت به سمت جلو هستید. حتی اگر حس کنید که مثل رنج کشیدن می‌ماند، باید بدانید که نهایتاً به لذت خواهید رسید و سرانجام زیبایی‌های درد و رنج خودش را به شما نشان خواهد داد.
رنج کشیدن زیباست
وقتی برای اولین بار به باشگاه بدنسازی می‌روید، ممکن است حتی نتوانید میله را همراه با وزنه‌ای بردارید. بعد از اولین هفته، چند وزنه‌ی دو یا پنج کیلویی روی آن قرار می‌دهید و پس از یک سال، شاید حتی وزنه‌های 100 کیلویی را امتحان کنید.
همواره این نکته را به خاطر داشته باشید که شکست خوردن سخت است، اما بخش مهمی از زندگی است؛ بنابراین سعی کنید که زیبایی‌های درد و رنج را در آن لحظات پیدا کنید، چرا که آدم‌ها در میان همین لحظات رشد می‌کنند.