تلویزیون در کمند مجریان
فرهنگی هنری
بزرگنمايي:
آریا بانو -
تلویزیون در کمند مجریان
٣٣٨
٠
خراسان / شهرت رمز اقبال و موفقیت در رسانه و برای رسانه است. این روزها جنجالآفرینی و خبرسازی از ارزشهای رسانهای به حساب میآید و هر رسانهای که به غوغاسالاری بپردازد طرفداران بیشتری میان عوام می یابد. از آنجا که یک سازمان رسانهای باید پایداری اقتصادی داشته باشد و پویا بماند این مشخصهها از یک طرف به استقبال مخاطب و از طرفی به منابع مالی آن سازمان بستگی دارد، پس مخاطب را باید مجذوب کند و همین موضوع رسانهها و مطبوعات را به سمت سوژهیابی، حادثهپروری و عوامپسندی سوق میدهد و دقیقاً در همین راستاست که رسانه باید فرهنگی شدن، اخلاق حرفهای و رسالت اصلی خود را مراقبت کند، زیرا رسانهها الگوساز و فرهنگسازهستند و در حفظ ارزشهای فرهنگی نقش مهمی ایفا میکنند.
یاددهی، یادگیری، اندیشهپروری، راهنمایی، افزایش آگاهیهای اجتماعی و رشد اجتماعی در ابعاد مختلف و... از جمله وظایف یا کارکردهای رسانه است که نباید قربانی جذب مخاطب شود. با نیمنگاهی به رسانه ملی، گرچه نمیتوان تلاش مدیران و برنامهسازان و ستارههای صداوسیما را نادیده گرفت ولی جذب مخاطب در این سازمان با فراز و فرودهایی مواجه بوده است.
معمولا رسانههای سطحی و کممایه بیشتر به سمت هنجارشکنی میل دارند و رسانههای میانمایه، کلیشهگرا و کپیکار هستند، اما رسانههای مترقی خطشکن و نوگرایند و از طریق تولید محصولات غنی و ارزشمند و معرفی چهرههای نو، در پی ایجاد جذابیت هستند. برنامههایی چون «حالا خورشید» و «ماه عسل» از جمله برنامههای موفق تلویزیونی بودند که در فرم، محتوا و از نظرسیاستگذاری با چهارچوبهای سازمانی خود همخوانی داشتند و تامینکننده منابع مالی خود نیز بودند.
در پی روند رو به افزایش رقابت و کاهش احتمالی مخاطب و برای حفظ افزایش ظرفیت نفوذ رسانه، ایده بهکارگیری سلبریتیها به عنوان مجری افزایش یافت و در آغاز هم با توفیق نسبی روبهرو شد. حضور مهران مدیری در «دورهمی» و رامبد جوان در «خندوانه» با اقبال مردم و مدیران شبکهها همراه بود و از آنجا که شبکهها در بهکارگیری چهرهها از هم پیشی گرفتند روشهای دیگر جذب محبوبیت کمرنگ شد.
برنامهسازان برای کسب استقبال مخاطب و حمایت مالی به هر دری زدند تا محبوب بمانند و از اهرم فشار و تأثیر سلبریتیها بیش از پیش استفاده کردند و پای بسیاری از آنها به میدان رسانه باز شد؛اکبر عبدی، حمید گودرزی، پژمان بازغی، محمدرضا گلزار و این اواخر بنیامین بهادری. برنامهسازان فرمگرا به ستارگان روی آوردند و خواسته یا ناخواسته محتوا مرعوب محبوبیت شد.
پیش از اینها اما ابتدا باید پرسید سلبریتی کیست و چه نقشی در جامعه دارد؟ آیا نهادی بر رفتار و روش معرفی سلبریتیها نظارت دارد؟ آیا میزانی برای سنجش دانش و آگاهیهای آنها که به لطف رسانه از مراجع و رهبران فکری جامعه میشوند وجود دارد؟ رسانهای که سلبریتیها را تولید و ترویج میکند قادر به ابلاغ و اعلام بایدها و نبایدهای مقتضی خویش هست؟ آیا آنها با استانداردها و ضوابط اجرا آشنایند؟ آیا با حضور سلبریتیها، مجریان تراز و آموزشدیده خانهنشین نمیشوند؟ آیا سرمایه اصلی رسانه نیروهای آموزشدیده و متعهد آن نیست؟ سرمایههایی که بر اساس ارزشهای جامعه رشد می کنند و مدیریت و معرفی میشوند و آیا رویگردانی رسانه از ستارههای خودساخته رویگردانی از خود نیست؟
لیدا عرفانیان
-
دوشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۲:۰۸
-
۸۹ بازديد
-
آخرین خبر سینما و چهره
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/160745/