آیا پدر میتواند کودکی را که تحت حضانت اوست از کشور خارج کند؟
اجتماعي
بزرگنمايي:
آریا بانو -
آیا پدر میتواند کودکی را که تحت حضانت اوست از کشور خارج کند؟
٢٥
٠
ایران / خیلی وقتها و برای خیلیها طلاق نقطه پایانی است بر فصل ناخوشایند زندگی. اینکه دو طرف به حدی از آزار هم برسند که تصمیم بگیرند دست از سر هم بردارند. اینکه طرف مقابل حتی ارزش آزار و دسیسه چینی هم ندارد. اینکه واقعاً این زندگی هر چه بوده تمام شده و رفته. اما برای فرانک مراجعهکننده هفته پیش من اوضاع جور دیگری است. گرفتاریها و مشکلات او تازه بعد از جدایی آغاز شده. علی طفل مشترک. پسر بچه هشت ساله فرانک و همسر سابقش که جانش به جان او بسته است. بچهای که تا هفت سالگی با مادرش زندگی کرده و حالا که هشت ساله شده نزد پدرش زندگی میکند.
فرانک سی و پنج ساله است. منشی میگوید آنچنان سراسیمه وارد دفتر شده که همه تصور کردهاند کسی دنبالش گذاشته. حتی منشی مقرراتی من دلش به رحم آمده و برایش آب قند آورده است. نمیدانم شاید اگر خودم مادر نبودم حال و روز امروز فرانک را نمیفهمیدم. وقتی روبهرویم نشست مثل باران بهاری گریه میکرد. گویا دو سالی بود که از همسرش جدا شده بود و یک سال هم از زمانی که پسرش از حضانتش خارج شده و پیش پدرش رفته میگذشت اما زندگی او هیچ وقت شکل طبیعی به خودش نگرفته بود.
میخواهد علی را ببرد
«خانم وکیل اتفاقی که فکرش را هم نمیکردم برایم افتاد. همسر سابقم قصد مهاجرت دارد، یکی از دوستان مشترک یواشکی با من تماس گرفت و گفت فرانک بدو تا مهر امسال شوهرت علی را میبرد استرالیا. چه خاکی به سرم بریزم خانم وکیل؟ چرا بدبختیهای من پایان ندارد؟ اطرافیان میگویند اجازه خروج بچه از کشور دست پدرش است. توی این مملکت زنان حق و حقوقی ندارند؟ غم جدا شدن از پسر یکی یکدانهام به کنار که دلم به همین دیدارهای هفتگی خوش است. فکر دیگر ندیدنش دیوانهام میکند.» فرانک از جمله هزاران زنی است که میشناسم. زنی که توی زندگی سعی میکند بار خودش را خودش روی شانه بگیرد و به دوش بکشد. زندگی از روز نخست هم مرد درست و درمانی سر راهش قرار نداده. بالاخره هم که با هزار و یک بدبختی جدا شده مصیبت تازه از راه رسیده است. حالا هم ناکارآمدیها و کاستیهای قانون در کنار بیاطلاعی از مواد قانون و حرف و حدیثها حالش را دگرگون کرده و استرس اجازه نمیدهد که درست بیندیشد.
درست یاغلط
«حقیقتاً الان هم اگر همسر سابقم به خواستگاریم میآمد قبول میکردم. ازدواج ما یک ازدواج سنتی بود و هیچ چیز غیر طبیعی در آن نبود. همسرم یکی از اقوام دور بود. مردی آرام و منطقی بهنظر میرسید. من هم که دختر بزرگ خانه بودم پدرم علاقه زیادی به من داشت. پیش از ازدواج تحقیق فراوان کرد و مرا چشم بسته شوهر نداد. واقعاً «ازدواج» هندوانه در بسته است. بعد از تولد پسرم کمکم احساس میکردم رفتار همسرم نسبت به من و فرزندمان سرد شده است تا اینکه ناگهان یک روز برای همیشه خانه را ترک کرد. باورش سخت است اما هنوز هم علت ترک خانه از طرف او را نمیدانم فقط میدانم درگیر افسردگی شدید بود... تنها چیزی که به آن فکر نمیکردم مهاجرت و ترک وطن بود چه برسد به بردن پسرمان.»
فرانک بعد از ترک منزل توسط همسرش حال و روز خوبی نداشت «هزاران بار، ثانیه به ثانیه زندگی مشترک را زیر رو کردم ولی به نتیجهای نرسیدم . اطرافیان میگویند همسر سابقم مشکل روانی دارد اما مورد او در پزشکی قانونی به حدی نبود که مانع حضانت پدر در زمان قانونی خودش بشود و بالاخره پسرم علی برای زندگی پیش پدرش رفت، حالا هم کهقصد بردن او از کشور را دارد.»
حرف درست. جای صحیح برای فرانک توضیح دادم که اطرافیان درست راهنماییاش نکردهاند درست است که قوانین ما کاستیهایی دارد اما این طورها هم نیست که مردی بچه مشترک را بردارد و با خودش به خارج ببرد و پشت سرش را هم نگاه نکند... قانون اتفاقاً در این خصوص ساکت نیست و حرفهایی دارد. فقط کافی است دست از شیون و زاری و صد البته پیشداوری برداری و به جای اینکه قصهات را برای همه روایت کنی و راهنماییهای غلط بگیری یک بار برای یک وکیل دادگستری مجرب بگویی تا درست راهنماییات کند. باور کن همین اظهار نظرهای غیر کارشناسی باعث میشود ما زنان از همین مقدار حق و حقوقی هم که قانون برایمان در نظر گرفته بهرهمند نشویم و به جایش کاسه چه کنم دست بگیریم.
قوانین حمایتگر
«مثلاً ماده 42 قانون حمایت خانواده مقرر کرده: «صغیر و مجنون را نمیتوان بدون رضایت ولی، قیم، مادر یا شخصی که حضانت و نگهداری آنان به او واگذار شده است از محل اقامت مقرر بین طرفین یا محل اقامت قبل از وقوع طلاق به محل دیگر یا خارج از کشور فرستاد، مگر اینکه دادگاه آن را به مصلحت صغیر و مجنون بداند و با در نظر گرفتن حق ملاقات اشخاص ذی حق این امر را اجازه دهـد. دادگاه در صـورت موافقت با خـارج کردن صغیـر و مجنون از کشور، بنابر درخواست ذینفع، برای تضمین باز گرداندن صغیر و مجنون تأمین مناسبی اخذ میکند.»
بنابراین به لحاظ قانونی پدر اجازه خروج طفل از مکان مورد توافق برای نگهداری طفل و جلوگیری از دسترسی مادر به طفل را ندارد. همچنین قانون حمایت خانواده در این خصوص در ماده 54 صراحتاً بیان میدارد: ماده 54 - هرگاه دادگاه خانواده تشخیص دهد کسی که حضانت طفل به او محول شده از انجام تکالیف مربوط به حضانت خودداری کرده یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذیحق شود او را برای هر بار تخلف به پرداخت مبلغی از هزار ریال تا 10 هزار ریال و در صورت تکرار به حداکثر مبلغ مذکورمحکوم خواهد کرد. دادگاه در صورت اقتضا میتواند علاوه بر محکومیت مزبور حضانت طفل را به شخص دیگری واگذار نماید. در هر صورت حکم این ماده مانع از تعقیب متهم چنانچه عمل او طبق قوانین جزایی جرم شناخته شده باشد نخواهد بود. تبصره 1 - پدر یا مادر یا کسانی که حضانت طفل به آنها واگذار شده نمیتوانند طفل را به شهرستانی غیر از محل اقامت مقرر در بین طرفین یا غیر از محل اقامت قبل از وقوع طلاق یا به خارج از کشور بدون رضایت والدین بفرستند مگر در صورت ضرورت با کسب اجازه از دادگاه. تبصره 2 - وجوه موضوع این ماده و ماده 11 به صندوق حمایت خانواده که از طرف دولت تأسیس میشود پرداخت خواهد شد. نحوه پرداخت وجوه مذکور به اشخاص ذینفع طبق آییننامهایاست که به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.»
ترس را بکش
به فرانک گفتم: «همین طور که میبینی قانون از تو و پسرت حمایت میکند مهمترین چیز برای تو در حال حاضر سرعت عمل است. باید سریع تصمیم گرفت و وارد فاز عملی شد.»
فرانک فرصت زیادیندارد. سر بجنباند پسرش برای همیشه از دستش رفته است. وقتی برای ترس و دودلی و ناراحتی ندارد اما اینکه چه باید بکند سؤالی است که ممکن است برای آن پاسخهای متفاوتی وجود داشته باشد. بهنظر من بهترین پاسخ مراجعه به منابع حقوقی در این زمینه است. قطعاً اگر حضانت با پدر باشد او میتواند برای فرزند گذرنامه اخذ کند ولی مادر میتواند با درخواست به اداره گذرنامه از خروج فرزند از کشور جلوگیری کند. در این زمینه یک نظریه مشورتی هم داریم که نظر اکثریت در آن به نفع مادر است:
نظریه شماره 1967/92/7- 1392/10/9 اداره کل حقوقی قوه قضائیه: با توجه به ماده 42 قانون حمایت از خانواده در خصوص اشخاص بالاتر از سن بلوغ تا سن 18سالگی آیا کماکان قانون گذرنامه در خصوص خروج از کشور حاکم است؟ در صورتی که پدر قصد خروج از کشور فرزندش را داشته باشد آیا مادر یا سایر اشخاص در ماده 42 یاد شده حق ممنوعالخروج کردن طفل از کشور را دارند یا خیر؟ مادر یا شخص دیگری که به حکم دادگاه عهدهدار حضانت فرزند است، میتواند نسبت به ممنوعالخروجی فرزند اقدام کند تا «ولی قهری» نتواند بدون رضایت ایشان، نسبت به خروج فرزند اقدام نماید. راه دیگر هم تقدیم دادخواست است فرانک باید فوراً به دفاتر خدمات قضایی مراجعه کند و دادخواستی با عنوان خواسته: ممنوعیت خروج طفل توسط ولی قهری از کشور بدواً صدور دستور موقت بدهد بعد بلافاصله به دادگاه مراجعه کرده تا از طریق صحبت با قاضی و گرفتن دستور مانع خروج طفل از کشور شود.
گامهای عملی
وقتی با علامت سؤال چهره فرانک رو به رو شدم سعی کردم قضیه را برای او بیشتر باز کنم: در حقیقت باید بلافاصله به اداره گذرنامه بروی و درخواستی برای ممنوع الخروجی علی بنویسی ولی چون ممکن است نظرات شخصی این وسط اجازه ندهد که مشکل تو حل شود ما وکلا این جور مواقع ریسک نمیکنیم و بلافاصله به دادگاه هم مراجعه میکنیم. برای چنین کاری به نظرم اگر یک وکیل زبر و زرنگ داشته باشی بهتر است. حقالوکاله بالایی ندارد ولی کارت با دقت بیشتری انجام میشود. باید به دفاتر خدمات قضایی مراجعه کنی و دادخواست خود را تقدیم کنی و از دادگاه تقاضای صدور دستور موقت کنی. این طوری درخواستت زودتر از موعد رسیدگی میشود و اگر برای دادگاه محق بودن تو محرز شد دادگاه فعلاً پسرت را ممنوع الخروج میکند تا تکلیف در جلسه رسیدگی اصلی روشن شود برای بازتر شدن قضیه یک نمونه دادخواست برایت مینویسم.
-
سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۲۴:۱۵
-
۸۲ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/164748/