آریا بانو

آخرين مطالب

فیلم سرکوب؛ قصه مردان غایب و زنان مغلوب فرهنگی هنری

  بزرگنمايي:

آریا بانو -
فیلم سرکوب؛ قصه مردان غایب و زنان مغلوب
٣٤٣
٠
خبرآنلاین / در نخستین تجربه رضا گوران در سینما می‌توان ردپای نگاه و تجربه‌های تئاتری او را ردیابی کرد. چه در میزانسن و چیدمان صحنه، چه در دیالوگ‌پردازی و چه در فضاسازی اثر. لوکیشن ثابت با دوربین سیال فیلم نیز برساخته از همین نگره تئاتری است که با زیبایی شناسی رنگ و نور آن در یک همخوانی دراماتیک، مماس شده تا فیلمساز از عناصر فیزیکی و بصری قصه در بازنمایی جهان درونی شخصیت‌ها بهره ببرد. تا مخاطب را از پیگیری بیرونی قصه به درون غصه‌هایی هدایت کند که شخصیت‌های زن فیلم با آن درگیرند.
اساسا «سرکوب» یک فیلم زنانه است که قصد دارد در غیاب مردان، غربت زنان مغلوبی را به تصویر بکشد که در انسداد ساختاری مردسالارانه دچار سرخوردگی‌های فراوان شده‌اند. اگر چه حذف مردان از قصه، فرصت دفاع آنان از تراژدی شکل گرفته می‌گیرد اما باید توجه داشت که قرار است در اینجا، زیست جهان زنانه به مثابه یک ابژه مستقل و هویتمند مورد واکاوی قرار گیرد. قرار است رخداد از منظر خوانشی زنانه بازنمایی شود. اگرچه فیلم را تماما نمی‌توان به موقعیتی روانشناختی تقلیل داد و نشانه‌های نمادین و نهادین متعددی برای روایتی جامعه شناختی و سیاسی از قصه وجود دارد اما آنچه در نهایت به هسته اصلی درام بدل می‌شود بازنمایی روانکاوانه تجربه‌های شکننده زنانه است. زنانی که سرکوب و سرخوردگی را در انواع متفاوت وضعیت مردانه تجربه کرده‌اند. هر کدام از این خواهران ضمن زخم‌هایی که از مردان زندگی خود دیده‌اند مثل پریسا (الهام کردا) از خیانت بهزاد و پریا (سارا بهرامی) از شکاک بودن بهمن، یک درد مشترک را هم فریاد می‌زنند و آن سرکوب‌های پرویز پدرانشان است. انگار در اینجا پرویز نه صرفا به معنای متعارف پدر و نسبت خونی و ژنتیک که از منظر ایدئولوژیک به کهن الگو و پدر در این ستم تاریخی صورت بندی می‌شود. این پدر را می‌توان به همه اشکال پدرسالاری در جامعه نسبت داد و روایت کلانی دانست از انسداد نظام اجتماعی که حاصلش فرزندانی سرخورده و ویران شده‌اند که با کشیدن سیگار، ناکامی‌های خود را تحمل می‌کنند. گویی خانه، ضمیر ناخودآگاهی است که حالا به آلزایمر مادر و مرگ پدر، به تکانه‌ای برای برون فکنی همه رنج‌ها و خاطراتی بدل شده که سال‌ها در وجود فرزندان او دفن شده و حالا زخم هر کدام سر باز کرده!.
«سرکوب» را می‌توان روایتی از بازخوانی و برون فکنی زخم‌های کهنه‌ای دانست که به مرحله دردناک خود رسیده و قرار است بدون اینکه توسط فراخود آن‌ها سانسور شود به فریادی بدل شود که در غیاب پدر بر سر او کشیده می‌شود. حاصل این سرکوب فقط زخم‌های روحی نیست، دردهای جسمی را هم می‌توان در پس آن ردیابی کرد. از مادری که آلزایمر گرفته، پروانه که آسم دارد، پریسا که فرزندی اوتیسمی روی دستش مانده و پریا که قرص می‌خورد. خشم و سرکوب به تنفر و انزجار منجر می‌شود و هر چه فیلم جلوتر می‌رود نشانه‌های آن را بیشتر حس می‌کنیم. همه اعضای خانواده در یک نامتعادلی و نابسامانی روحی به سر می‌برند. خانواده‌ای که پریا در گفتگوی با مادرش آن را اینگونه تعریف می‌کند که: «آدما نه ازمون بدشون میاد نه دوستمون دارن»، «اینجا فقط هی میان ولی کسی نمیمونه، کسی دووم نمیاره». دیالوگی که تداعی کننده یکی از دیالوگ‌های فیلم «ابد و یک روز» است. جایی که یکی از خواهران در آن فیلم می‌گوید: «اینجا هیچی تموم نمیشه نه ظرف‌های کثیف نه دعوای آدمها.»
«سرکوب» بیش از آنکه شخصیت محور باشد پیرنگ محور است و همه شخصیت‌های آن نیز به نوعی در بازنمایی و آشکار کردن این پیرنگ در خدمت قصه قرار می‌گیرد تا از طریق نسبت بین این اجزا، کل منسدد قصه شفاف شود. از این رو دیالوگ‌ها مبتنی بر نوعی افشاگری است که برساخته از نوعی مقاومت است. مقاومت در برابر هژمونی پدرسالاری. شاید فیلم به شدت دیالوگ محور به نظر برسد و از این حیث نقطه ضعف آن حساب شود. یا مثلا این را به سبقه تئاتری بودن فیلمساز نسبت بدهند که ساختار فیلم را بر مبنای الگوی تئاتری چیده لذا به جای نمایش موقعیت از آن حرف می‌زند اما مساله این است که در اینجا حجم بالای دیالوگ‌ها به دلیل کم بضاعتی موقعیت دراماتیک و بصری قصه نیست بلکه حرف به عنوان مهمترین عنصر دراماتیکی در بازنمایی این موقعیت دردناک مورد استفاده قرار گرفته. شخصیت‌های قصه زیاد حرف نمی‌زنند تا بار نمایشی قصه را بر دوش کلمات بگذارند. آن‌ها یک موقعیت سرکوب شده را تجربه کرده‌اند که به آن‌ها امکان حرف زدن نداده. حرف‌ها و رویاهای آن‌ها دائما سرکوب شده و حالا این عقیده‌های سرکوب شده به عقده حرف زدن درباره دردهایی بدل شده که فرصت و مجال بروز نداشتند.
این دیالوگ‌ها حاصل حرف‌های نزنده و در دل مانده‌ای است که حالا به انفجار تن داده. نه فقط محتوی حرف‌ها که حجم حرف‌ها نیز نشانه‌ای است از موقعیت تراژیکی که این سه خواهر در آن خانه تجربه کرده‌اند. در پس همین حرف‌هاست که رمزگشایی از راز قصه اتفاق می‌افتد. ضمن اینکه ما شاهد تاثیرات رخدادهایی هستیم که در گذشته اتفاق افتاده و حالا داریم از لابه‌لای گفتگوهای درون خانواده با آن‌ها آشنا می‌شویم. شاید لوکیشن ثابت خانه و فضای دلگیر و خفه‌ای که دارد مخاطب را دچار ملال کند اما همین موقعیت می‌تواند حس خفگی و انسدادی که دختران آن خانه تجربه کرده‌اند را به تماشاگر منتقل کند و فضای بسته زندگی آن‌ها را در تجسمی بیرونی به نمایش بگذارد. گوران از این فضای ثابت و بسته که میزانسنی تئاتری هم دارد با دکوپاژه‌های سنجیده و پویا برای ریتم بخشیدن به روایت خود استفاده درستی می‌کند و از ظرفیت مکانی قصه بیشترین بهره را می‌برد. حضور فعال و پرجنب و جوش دوربین هم در این پویایی موثر است و البته موسیقی که در خلق فضای حسی و عاطفی موثر است.
«سرکوب» را نباید به یک روایت فمنیستی و حتی قصه‌ای جنسیتی تقلیل داد، اگرچه صورت زنانه دارد. بلکه آن را باید در روایتی جامعه شناختی/روانکاوانه از انسداد و استیصال یک وضعیت بغرنج تاریخی صورت بندی کرد و البته باید اذعان داشت که سرکوب یک تراژدی زنانه است.
رضا صائمی

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/181585/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

بزرگترین مار جهان در هند پیدا شد/ 15 متر طول و 1000 کیلو وزن !

«تاریخ سازی» با «تاریخ شفاهی»

خاص‌ترین خوش و بش هفته در دربی کوچک

گل اول استقلال به شمس‌آذر توسط مهرداد محمدی

گل اول نساجی از روی نقطه پنالتی توسط باقری

اعتراف پوچتینو به عادت عجیب؛ خرافاتی نیستم

آلوز صدر جدول پاسورها را برای جلالی آب و جارو کند!

حضور پر رنگ نکونام روی سکوها

تراکتور، حسرت پیروزی در 1403

عباس‌زاده گره نساجی مقابل تراکتور را باز کرد

بدشانسی و فرصت‌سوزی مدافع استقلال!

رئال رونمایی می‌کند؛ قله فناوری برای چمن مخملی

سه مربی تیم ملی در ورزشگاه وطنی و آزادی

گزارش زنده؛ استقلال 1-0 شمس‌آذر قزوین

خاطره تلخ ملیکا شریفی‌نیا از تصادفش

دلیل ازدواج نکردن امیر آقایی

موزیک ویدئوی «با تو» با صدای ماکان بند

انتخاب رشته‌ آزمون دوره دکتری از اول اردیبهشت آغاز می‌شود

جنگل حرا خلیج نایبند عسلویه

نحوه مصرف کرم ضدآفتاب برای مادران باردار و کودکان

شخصی که تناقص رفتاری دارد باید درمان شود

تراکتور و نساجی به یاد نادر دست نشان

سهرابیان از لیست استقلال خط خورد

شمس‌آذر با یک تغییر در اندیشه توقف استقلال

کری ستاره سیتی؛ چهارمین قهرمانی متوالی را می‌خواهیم

ساکت الهامی در مرز انفجار در ورزشگاه وطنی

نصرتی در دومین تجربه سرمربیگری تراکتور

آذرپیرا پنجمین سهمیه کشتی آزاد را گرفت

غیبت مربی رونالدو به دلیل عمل جراحی

مسی‌ها آماده شکست فولاد در هفته بیست و چهارم

گواردیولا: سرافکنده نیستیم، فوتبال باخت دارد

مسعود شجاعی یک ستاره غیرمنتظره در تیمش دارد

ترکیب ابتدایی فولاد برای تقابل با مس رفسنجان

تراکتور در وطنی هم تنها نیست

تصاویر باورنکردنی؛ کینگ اریک روی صحنه می‌خواند!‏

وقتی مثل عمه جونت به آشپزی علاقه نداری!

پیام تسلیت مدیرکل بنیادآذربایجان غربی در پی درگذشت همکار خادم الشهدا حجت الاسلام «مصطفی حاجی حسینلو»

دف نوازی زیبا و شنیدنی در برنامه «معرکه»

آتش سوزی در پایتخت اندونزی 7 کشته برجای گذاشت

طرز تهیه دسر چوکو لاوا

با این معجون شگفت انگیز 10 سال بیشتر عمر کنید

محبت کردنشون خیلی جالبه

مطالعه رفتار آب و یخ در نانوحفره و غول‌های یخی منظومه شمسی!

«خلبان صدیق» برای دومین‌بار به کتابفروشی‌ها آمد

اقدام حمایتی دولت انگلیس از ورزشکاران روسی

زوج دفاعی جدید شجاع؛ حضور کمرنگ اما موثر!

کلوپ: همان لیورپول ترسناک همیشگی می‌شویم

چهار تراکتوری مورد تشویق هواداران مازنی

سنگ تمام هواداران نساجی برای بقا در لیگ

متیو مک کانهی: وقتی خدا رو داری یه رفیق داری اون رفیقم خودتی