آریا بانو

آخرين مطالب

خوشبختی خوب اما شادی بهتر است! گوناگون

  بزرگنمايي:

آریا بانو -
خوشبختی خوب اما شادی بهتر است! 3
٣٠١
٠
خراسان / صدایی در گوش ما شبانه‌روز زمزمه می‌کند که «خانه‌ای بخر، کاری بکن کارستان، زندگی‌ات را بساز، به‌دنبال خوشبختی باش» و تقریباً همه‌مان گوش‌به‌فرمانِ این صداییم. اما پس از چند سال به دره‌ای عمیق پرتاب می‌شویم: کارنامۀ موفقیت‌هایمان را که بالاوپایین می‌کنیم تنها چیزی که به چشم می‌خورد پوچی است.
یا تا پایان عمر در این دره می‌مانیم یا به‌قول دیوید بروکس، از کوه دومِ زندگی‌مان بالا می‌آییم، آنجایی که زندگی دوباره معنا می‌شود. بروکس در کتاب جدیدش توضیح می‌دهد که چگونه زندگی در کوه دوم ما را متحول می‌کند:
از کوه دوم زندگی بالا برو
بسیاری از کسانی که مورد تحسین من هستند زندگی‌شان شبیه دو کوه بوده است. از تحصیل فارغ شدند، کارشان را شروع کردند، خانواده تشکیل دادند و کوهی را که تصور می‌کردند باید از آن بالا بروند، شناختند: می‌خواهم کارآفرین، پزشک، یا پلیس بشوم. کار‌هایی کردند که جامعه ما را به آن‌ها تشویق می‌کند مثلاً تأثیری ماندگار از خود به جا بگذار، موفق شو، خانه‌ای بخر، خانواده‌ای بساز، دنبال خوشبختی باش.
افرادی که روی کوه اول هستند وقت زیادی را صرف مدیریت شهرت و اعتبار خود می‌کنند. می‌پرسند: مردم چه فکری راجع به من می‌کنند؟ رتبه‌ام کجاست؟ تلاش می‌کنند پیروزی‌هایی به دست آورند که «من» از آن‌ها لذت می‌برد. فرهنگ فردگرایانه و شایسته‌سالارِ ما نیز به‌شدت در شکل‌دادن به این سال‌های پُرجنب‌وجوش نقش دارد. افراد با این پیش‌فرض کار می‌کنند: می‌توانم خودم را خوشبخت کنم. اگر مزیتی به دست آورم، وزن بیشتری کم کنم، این تکنیک خودسازی را انجام دهم، احساس خرسندی حاصل خواهد شد.
وقتی از موفقیت ارضا نمی‌شوی.
اما در زندگیِ کسانی که دارم راجع‌به ایشان حرف می‌زنم -کسانی که واقعاً تحسین شان می‌کنم- چیزی اتفاق افتاده که در این زندگیِ خطی که برای خودشان تصور می‌کردند، اختلال ایجاد کرده است. چیزی اتفاق افتاده که مسئلۀ زیستن مطابق ارزش‌های فردگرایانه و شایسته‌سالارانه را هویدا کرده است.
بعضی از ایشان به موفقیت رسیدند و ارضا نشدند. فهمیدند که زندگی باید چیز بیشتری داشته باشد، یک هدف والاتر. بقیه ناکام ماندند. شغل شان را از کف دادند یا به رسوایی گرفتار شدند. ناگهان دیدند به‌جای صعود رو به سقوط دارند و کل هویتشان در معرض خطر قرار گرفته است و البته برای گروه دیگری از افراد، اتفاقاتی افتاد که اصلاً بخشی از برنامۀ اصلی نبود. با غول سرطان مواجه شدند یا فرزندی را از دست دادند. این تراژدی‌ها موجب شد پیروزی‌های کوه اول کاملاً به چشم ایشان بی‌اهمیت جلوه کند.
زندگی آنان را به درّه انداخته بود، چنان‌که امروز یا فردا بیشتر ما را می‌اندازد. آنان رنج می‌کشیدند و سرگردان بودند.
بعضی‌ها با این نوع رنج و اندوه شکسته می‌شوند. به نظر می‌رسد کوچک‌تر شده‌اند و بیشتر می‌ترسند و هرگز بهبود نمی‌یابند. عصبانی و رنجیده می‌شوند و رفتار‌های قبیله‌ای از خود نشان می‌دهند.
جهش بزرگ بعد از شکست
اما افراد دیگری هستند که شکسته‌باز می‌شوند. پل تیلیش، الهی‌دان شهیر آلمانی، نوشته است که رنج‌کشیدن الگو‌های معمول زندگی را به نقطۀ پایانشان می‌رساند و به شما یادآوری می‌کند آن کسی نیستید که فکر می‌کردید. سرداب نفْسِ شما عمیق‌تر از آن است که می‌پنداشتید. بعضی‌ها به اعماق پنهان خویش می‌نگرند و درمی‌یابند که موفقیت آن جا‌ها را پُر نخواهد کرد. فقط یک زندگی روحانی و عشق نامشروط از سوی خانواده و دوستان می‌تواند چنین کند. آنان درمی‌یابند که چقدر خوشبخت اند. پایین دره هستند، اما کاملاً سلامت‌اند؛ از نظر مالی نابود نشده‌اند؛ آماده‌اند برای آغازکردن سفری طولانی که در آن دگرگون شوند.
آنان درمی‌یابند که اگرچه نظام آموزشی ما عموماً برای بالارفتن از این کوه و آن کوه آماده‌مان می‌کند، اما آن چه زندگی را واقعاً تعریف می‌کند، این است که چطور از فلاکت‌بارترین لحظاتمان استفاده کرده‌ایم.
شروع مجدد، چرا و چگونه؟
خب این شروع مجدد اخلاقی چطور اتفاق می‌افتد؟ چطور از زندگی که بر ارزش‌های بد استوار شده به یک زندگی استوار بر ارزش‌های بهتر کوچ می‌کنید؟
نخست، باید یک دورۀ تنهایی و عزلت وجود داشته باشد که بتوان در خویشتن به تأمل نشست.
اول باید آن صدای خود‌محورِ «من» ساکت شود تا بعد فرد بتواند آزادانه عشق بورزد و عشق بپذیرد.
گام بعدی ارتباط برقرارکردن با قلب و نفس است: با عبادت، تعمق نوشتن و هر چیزی که شما را با عمیق‌ترین امیالتان در ارتباط قرار می‌دهد.
در عزلت، میل به کسبِ اعتبار کنار می‌رود و امیال بزرگ‌تری پدیدار می‌شوند: امیال قلب (زندگی همراه با عشق به دیگران) و امیال نفس (اشتیاق به خدمت‌کردن به یک آرمان متعالی و پاک‌شدن به‌واسطۀ آن خدمت).
وقتی افراد به این شکل شکسته‌باز می‌شوند، به درد‌ها و شادی‌های جهان حساس‌تر می‌شوند. آنان درمی‌یابند: آه، آن کوه اول کوه من نبود. حالا آمادۀ سفر بزرگ‌تری هستم.
در این نقطه، بعضی‌ها تغییرات عمیقی در زندگی‌شان می‌دهند. از شغل‌های شرکتی خارج می‌شوند و شروع به تدریس در مدرسۀ ابتدایی می‌کنند. خودشان را وقف یک آرمان اجتماعی یا سیاسی می‌کنند... این اواخر با کسی آشنا شدم که قبلاً کارمند بانک بود.
آن کار ارضایش نکرد و حالا به آزادکردن زندانیان کمک می‌کند. شاید بیشتر کسانی که از دل چنین بدبیاری‌هایی بیرون می‌آیند همان شغل قبلی‌شان را حفظ کنند، با همان زندگی قبلی، ولی متفاوت می‌شوند. ماجرا دیگر دربارۀ خود نیست؛ دربارۀ رابطه است، دربارۀ بخشیدن خودت است. شادی آنان به دیدن درخشش دیگران است.
خودم مهم ترم یا هدف‌های بزرگ؟
اگر کوه اول راجع‌به ساختن من و تعریف‌کردن خود است، کوه دوم راجع‌به کنارگذاشتن من و نابودکردن خود است. اگر کوه اول راجع‌به کسب‌کردن است، کوه دوم راجع‌به اهداکردن است.
در کوه اول، آزادیِ فردی گرامی داشته می‌شود: باز نگه‌داشتن گزینه‌ها و نداشتن محدودیت. اما زندگیِ کاملاً آزاد، یک زندگی بدون تعهد و فراموش‌شده است. آزادی مثل دریا نیست که بخواهی در آن شنا کنی؛ رودخانه‌ای است که می‌خواهی از آن رد شوی تا بتوانی خودت را در آن‌سو اسکان دهی.
پس کسی که روی کوه دوم است تعهداتی برای خودش می‌سازد. افرادی که به یک شهر، یک فرد، یک نهاد یا یک آرمان تعهد دارند همه چیزشان را پای آن ریخته‌اند و پل‌های پشت سر را هم خراب کرده‌اند. قولی داده‌اند بدون این که در مقابلش چیزی بخواهند. همه‌اش را هستند.
سرسپاری به تعهدات شادی آور
حالا معمولاً می‌توانم آدم‌های کوه اول و کوه دوم را از هم تشخیص بدهم. دستۀ اول سرسپاری بی‌نهایتی به خود دارند؛ دستۀ دوم سرسپاری بی‌نهایتی به یک تعهد دارند. من تا این جا شروع مجدد اخلاقی را متناسب با زندگی شخصی توصیف کردم، اما مسلماً کل جوامع و فرهنگ‌ها هم می‌توانند از ارزش‌های بد به‌سمت ارزش‌های بهتر بروند. گمان کنم همه می‌دانیم که نفرت، تفرقه و قطع رابطه در جامعۀ ما فقط یک مسئلۀ سیاسی نیست بلکه ریشه در بحران‌های اخلاقی و روحی دارد.
با هم خوب برخورد نمی‌کنیم و حقیقت این است که 60 سال فرهنگ کوه‌اولیِ فوق‌فردگرا پیوند‌های بین مردم را سست کرده است. این مردم دیگر فرهنگ‌های اخلاقی مشترکی که در گذشته جلوی سرمایه‌داری و شایسته‌سالاری را می‌گرفت کنار گذاشته‌اند. در چندین دهۀ گذشته فرد و خود در کانون توجه بوده است. افراد کوه دوم ما را به‌سوی فرهنگی هدایت می‌کنند که رابطه‌ها را در کانون توجه قرار می‌دهد. آنان از ما می‌خواهند که زندگی‌مان را بر مبنای کیفیت دلبستگی‌هایمان بسنجیم، به این توجه کنیم که زندگی یک کار کیفی است، نه یک کار کمّی. از ما می‌خواهند که به دیگران با تمام ژرفایشان نگاه کنیم و نه صرفاً مثل یک کلیشه و شهامت داشته باشیم که در عین شکنندگی حرکت کنیم.
این افرادِ کوه دوم ما را به‌سوی فرهنگی جدید هدایت می‌کنند. تغییر فرهنگی وقتی اتفاق می‌افتد که گروه کوچکی از مردم، راه بهتری برای زیستن پیدا کنند و بقیۀ ما از آنان الگو بگیریم. این افرادِ کوه دوم آن راه بهتر را پیدا کرده‌اند.
انقلاب اخلاقیِ آنان ما را به‌سوی هدفی متفاوت رهنمون می‌شود. در کوه اول هدف ما خوشبختی است، اما در کوه دوم پاداش ما شادی است. چه تفاوتی دارند؟ خوشبختی یعنی یک پیروزی برای خود. وقتی رخ می‌دهد که به‌سمت اهدافمان حرکت می‌کنیم. ارتقا می‌گیریم. غذای خوشمزه‌ای می‌خوریم.
شادی یعنی تعالی یافتن از خود. وقتی در کوه دوم هستیم، درمی‌یابیم که هدفی به‌غایت پست داریم. با هم رقابت می‌کنیم که به شعلۀ شمعی برسیم، اما اگر جور دیگری زندگی کنیم، می‌توانیم تابش خورشید واقعی را احساس کنیم. در کوه دوم شما می‌بینید که خوشبختی خوب است، اما شادی بهتر است.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/182577/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

امیدوارم رانگنیک پیشنهاد بایرن را رد کند

گل دوم اورتون به لیورپول توسط دومنیک کالورت لوین در دقیقه 58

احساساتی شدن جان تری پس از پیام تبریک مورینیو به مناسبت ورود به تالار مشاهیر لیگ برتر

آخرین وضعیت بدهی‌های سرخابی‌ها به بانک شهر

چگونگی فرآیند واگذاری سرخابی‌ها از زبان احمدی

پاری‌سن‌ژرمن برد و در آستانه قهرمانی قرار گرفت

احمدی: تیمی خواهیم ساخت که در آسیا مدعی باشد

گل دوم منچستریونایتد توسط فرناندز از روی نقطه پنالتی در دقیقه 61

گل سوم منچستریونایتد توسط فرناندز در دقیقه 81

گل چهارم منچستریونایتد توسط هویلون در دقیقه 86

پیش بینی وضعیت بارندگی برای آخر هفته

ماجرای تعطیلی شنبه یا پنجشنبه جنجالی شد

یوسفی: من هیچ دلخوری از آقای دبیر ندارم

عکس یادگاری دبیر با کودکان کشتی گیر

امیری: تبریک ویژه به هواداران 2 تیم به خاطر این اتفاق ارزشمند

دبیر: اختلاف با پیمان یوسفی؟ من کینه ای نیستم

مهارت بی‌نظیر دیگو مارادونا؛ پنج ضربه متوالی به تیرک و چیپ زدن به دروازه بان

تیم رویایی 11 نفره اندی کول از هم تیمی های سابقش در منچستریونایتد

19 سال پیش در چنین روزی؛ سوپرگل وین رونی به نیوکاسل

خوشحالی شدید هوادار آرسنال پس از دریافت پیراهن مارتین اودگارد

اتفاق خوب برای سپاهان قطعی شد

مدیر اینتر: قرارداد اینزاگی تمدید می‌شود

محافظت شیر مادر از توله‌ها در برابر گله گاومیش‌های عصبانی

چرا اجرام زحمت در ایستگاه فضایی بین المللی شناور می شوند؟

دکلمه زیبای خسرو شکیبایی

گفت و گوی خبرنگاران با امیررضا معصومی در حاشیه مراسم اختتامیه جشنواره قهرمان ایران

اهدای جایزه برترین فدراسیون سال به فدراسیون کشتی و علیرضا دبیر

صحبت های علی نادری سرمربی تیم ملی فوتبال ساحلی پس از انتخاب به عنوان برترین سرمربی سال 1402

تجلیل از حسین عبدی، سرمربی تیم ملی جوانان و شوخی های پیمان یوسفی

گل اول اورتون به لیورپول توسط جارد برنثویت در دقیقه 27

خطر از بغل گوش ستاره آرژانتینی گذشت

ستاره رئال در انتظار بایرن مونیخ پرستاره!

تاج و کافا قدرت‌ اول فوتسال آسیا

آخرین خبر در مورد حضور یحیی در تراکتور

رفتار عجیب از رییس فدراسیون کشتی؛ دبیر با پیمان یوسفی دست نداد!

ژاوی در بارسلونا می‌ماند

قابی از سحر دولتشاهی و حامد بهداد در پشت صحنه یک فیلم

دوره ما اینطوری نبود!

ادعای جنجالی یکی از عمو‌های فیتیله‌ای علیه مجید قناد!

چهره ها/ سلفی متفاوت المیرا شریفی‌مقدم در برنامه تلویزیون

مادرشوهر و عروس چه دعوایی کردن

چهره ها/ عکس صمیمی بازیگران سریال «نون خ» در دل طبیعت

موزیک ویدئوی تماشایی با ساز خوش صدای «ویولنسل»

تنبیه یک شامپانزه توسط مادرش به دلیل سنگ زدن به مردم!

محاصره پلنگ ایرانی توسط چند قلاده سگ‌ در شاهرود

حمله ناکام و دردناک پلنگ به خانواده جوجه تیغی ها

شکوفه های زیبا در کره جنوبی

کباب انگشتی با سس گوجه خوشمزه

شاورما یکی از خوشمزه ترین ساندویچ‌هاست

عوامل موثر در زایمان زودرس