آریا بانو

آخرين مطالب

روایتی تلخ از زندگی دختر 17 ساله مشهدی اجتماعي

  بزرگنمايي:

آریا بانو -
روایتی تلخ از زندگی دختر 17 ساله مشهدی
k ٧.٦
٦
خراسان / اتفاقات تلخ زندگی یک دختر17ساله که در یکی از کلانتری های مشهد را می خوانید.
وی گفته است:
در کلاس هشتم با دختری به نام «نیکا» دوست شدم، او همکلاسی ام بود و پدرش از موقعیت اجتماعی بالایی برخوردار بود .البته در مدرسه ای که من تحصیل می کردم همه خانواده های دانش آموزان از صاحب منصبانی بودند که جایگاه اجتماعی خاصی در جامعه داشتند.
پدر من هم اگرچه مدیر یکی از تعمیرگاه های بزرگ بود ولی وضعیت مالی خوبی داشت که تقریبا هم سطح دیگر دانش آموزان در منطقه اطراف بولوار سجاد بودیم با آن که ساعت ورود و خروج ما به مدرسه به صورت پیامکی برای خانواده هایمان ارسال می شد اما باز هم دخترانی که درگیر دوستی های خیابانی یا فضای مجازی بودند شیوه های خاصی را برای فرار از مدرسه به کار می بردند.
در این میان دوستی من و نیکا هر روز عمیق تر می شد. پدر و مادر نیکا نیز در یکی از سازمان ها دارای مقام و منصب بالایی بودند و او از همه امکانات رفاهی برخوردار بود. «نیکا» مدام از معاشرت با دوست پسرهایش برایم سخن می گفت که چگونه با آن ها به پارتی شبانه می رود و مشروبات الکلی مصرف می کند.
او می گفت: زمانی که پدر و مادرش خسته از فعالیت های روزانه به خواب می روند او به آرامی و بدون جلب توجه از واحد آپارتمانی بیرون می رود و سپیدم دم نیز قبل از بیدار شدن پدر و مادرش به خانه باز می گردد به همین دلیل همواره در کلاس درس به خواب می رفت یا در حال چرت زدن بود.
خلاصه نیکا آن قدر از این معاشرت های خیابانی برایم سخن گفت که هیجان زده دوست داشتم این گونه روابط را تجربه کنم تا این که فهمیدم نیکا عکس هایی را که با من در حیاط مدرسه می گرفت برای دوست یکی از دوست پسرانش ارسال می کند!
وقتی بااعتراض من روبه رو شد مرا قانع کرد که با «بهبود» دیدار کنم شاید برای ازدواج مناسب یکدیگر بودیم. بالاخره این موقعیت هنگام برگزاری امتحانات فراهم شد چرا که ورود و خروج سرویس مدرسه به دقت کنترل نمی شد.
اگرچه نیکا همه شرایط را فراهم کرده بود اما من اضطراب عجیبی داشتم خلاصه سوار خودروی شاسی بلند دوست پسر نیکا شدم و چند خیابان آن طرف تر بهبود هم سوار شد و کنارمان نشست به اصرار «سینا» (دوست پسر نیکا) به خانه آن ها رفتیم چرا که پدر و مادرش شاغل بودند و کسی در خانه آن ها نبود. آن روز بهبود با ابراز علاقه به من شماره تلفنم را گرفت و این گونه روابط ما از طریق فضای مجازی، تماس های تلفنی و دیدارهای حضوری ادامه یافت.
حدود دو ماه از این ارتباط نامتعارف می گذشت و من که دیگر اضطراب و استرس روزهای اول آشنایی را نداشتم تصاویر بدون حجابم را نیز برای او ارسال می کردم. پدر بهبود نیز جایگاه اجتماعی بالایی داشت و مادرش نیز در امور مربوط به وکالت فعالیت می کرد اما من درگیر یک عشق هیجانی شده بودم و نمی دانستم شعله سوختن هستی ام را روشن کرده ام.
در همین اثنا بود که پدر و مادرم برای دیدار پدربزرگم راهی غرب کشور شدند و من نزد زن دایی ام ماندم. او مشکل شنوایی داشت و مکالمه تلفنی مرا با بهبود متوجه نمی شد تا این که شبی «بهبود» در یک تماس تلفنی از من خواست به منزل آن ها بروم چرا که پدر و مادرش در مسافرت به سر می بردند. من هم با تقلید از فرارهای شبانه «نیکا» به آرامی از خانه بیرون آمدم و سوار خودروی «بهبود» شدم اما صبح روز بعد زمانی به خود آمدم که دیگر همه هستی و عفتم را از دست داده بودم و ... دیگر شرایط روحی مناسبی نداشتم ولی بهبود ادعا می کرد با من ازدواج می کند به همین دلیل ارتباطم را با او ادامه دادم تا این که چند روز پیش فهمیدم که باردار شده ام. بهبود نیز با شنیدن این ماجرا، گوشی تلفنش را خاموش کرد.
به دستور سرهنگ احمد محتشمی (رئیس کلانتری میرزا کوچک خان مشهد) پدر و مادر این دختر 17 ساله به دایره مددکاری اجتماعی دعوت شدند تا این ماجرا پیگیری شود.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/182601/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

تاریخچه جت های جنگنده ایالات متحده

تفریح بهاری مبینا نصیری به همراه مهدی توتونچی در شیراز / صمیمیت خانم مجری با خانواده همسرش

گوشت چروکیده؛ مردی که 3 قرن را به چشم دید!

بهترین زمان برای نوشیدن قهوه جهت افزایش تمرکز

برای خوب شدن سرفه آنتی‌بیوتیک بخوریم؟

کمالوند: بعد از بازی تراکتور حرف های مهمی دارم

خلاصه بازی وستهم 1 - بایرلورکوزن 1

برتری رئال مادرید مقابل منچسترسیتی در ضربات پنالتی به روایت کارتون

خنده های یورگن کلوپ در لحظات پایانی بازی آتالانتا و لیورپول و حذف از لیگ اروپا

سیو برتر هفته 29 لیگ برتر پرتغال 2023/24

جراحت سنگین داور، بازداشت و حکم جلب؛ فرجام تلخ کشتی نونهالان

آاس رم (3) 2-1 (1) میلان؛ شیطان در جهنم المپیکو سوخت

خلاصه بازی آاس رم 2 - آث میلان 1

نماشی دیگر از گلر دیوانه با دو کارت زرد!

آخرین بازی اروپایی کلوپ و لیورپول

لورکوزن ادامه می‌دهد؛ نیمه نهایی و رکورد

واکنش آتالانتا به صعود تاریخی

خاطره تیری آنری از بهترین گلی که لیونل مسی به ثمر رسانده است

وقتی آنتونیو رودیگر جهت ضربه پنالتی متئو کواچیچ را به آندری لونین نشان می‌دهد!

گل اول میلان توسط گابیا در دقیقه 85

خلاصه بازی آتالانتا 0 - لیورپول 1

محمد عباس‌زاده دوباره در نقش رهبر نساجی

24 هفته صبر و یک تغییر تیم برای گلزنی!

شروع قوی رم؛ میلان آچمز شد!

دو مصدوم و یک اخراجی، امیدواری میلان به کامبک

پیروزی یوزهای ایرانی در گام نخست آسیا

عملکرد تیم ملی فوتسال ایران مقابل افغانستان از زبان رعدی

جریمه 10 درصدی پس از باخت به پرسپولیس

استفاده حداکثری از غیبت تورس و زنده‌روح

سیو تک دست دیدنی آلیسون در دیدار برابر آتالانتا

گل دوم آاس رم به میلان با ضربه تماشایی دیبالا

واکنش اوسمار به تحریم کنفرانسش در آبادان

صلاح امید را به لیورپول برگرداند

سنگ تمام مردم آبادان برای گلزن پرسپولیس

گل اول وستهم توسط آنتونیو در دقیقه 12

ویدئویی که سایت رهبری برای مدال آوران تیم ملی کشتی آزاد و فرنگی منتشر کرد

اخراج چلیک و ده نفره شدن آاس رم مقابل میلان

آهنگ بی نظیر The magus اثری از یانی

آیفون‌های سرقت شده سر از چین درآوردند!

عملیات انتقال بیمار 300 کیلویی به بیمارستان مسکو!

تلاوت دلنشین سوره قیامت با صدای استاد عبدالباسط

ماکارونی رو فقط با این دستور ویژه بپزید

یک توصیه برای کاهش تاثیر استرس بر قلب

برای مادربزرگتان سجاده جیبی بدوزید

ساخت گلدانی خوش آب و رنگ به شکل توت فرنگی

زومی حیرت آور درون صورت فلکی اوریون

زیبایی شناسی معشوق در شعر فارسی

جنجال در لیگ کنفرانس؛ مربیان معروف درگیر شدند

نصرتی: دوست داریم سهمیه آسیا بگیریم

تحریم نشست خبری اوسمار ویرا توسط خبرنگاران