خشنترین اکشن سینمایی هالیوود؛ سرگرمی خونین، آقای «جانویک»
فرهنگی هنری
بزرگنمايي:
آریا بانو -
خشنترین اکشن سینمایی هالیوود؛ سرگرمی خونین، آقای «جانویک»
٣٣٠
٠
فرهیختگان/ جان ویک ایدهای اکشن از «دریک کولستاد» بود که در سال 2014 اولین قسمت آن را با کارگردانی «چاد استالسکی» و بازیگری «کیانو ریوز» روی پرده برد. میان پروژههای گرانقیمت هالیوود، رقم 25 میلیون دلار بودجه کمی برای این فیلم بهحساب میآمد. با این حال، «جان ویک» در اولین گام خود توانست، به فروش 90 میلیون دلاری برسد. جان ویک، قاتلی حرفهای است. اکشن، تمام آن چیزی است که فیلم به آن میپردازد. همانگونه که خود کارگردان هم در مصاحبههایش گفته است، مخاطبان بهتر است فقط به صحنههای اکشن فیلم توجه داشته باشند.
داستان از پایان و میانه فیلم آغاز میشود. پایان قسمت اول و میانه تمام جریانهای این قصه. در آغاز جان ویک، همسر خودش را از دست داده و تنها چیزی که برایش از او باقیمانده یک سگ است. با کشتن این سگ توسط یک جوان لاابالی روس -که پدرش رئیس یکی از باندهای تبهکاری است- و دزدیدن اتومبیل مورد علاقه او، انتقام بزرگش آغاز میشود. انتقام، همه خواسته جان ویک است و در این راه کسی نمیتواند جلوی او را بگیرد. او بعد از ازدواج، خودش را بازنشسته کرده بود و حالا ناخواسته مجبور به این انتقام است. ویک وارد خط کشتار میشود. تمام قتلها با جزئیات کامل نمایش داده میشوند و بهخاطر همین صحنههاست که فیلم برای اکران، درجه سنی R را میگیرد یعنی فقط افراد بالای 17 سال میتوانند آن را مشاهده کنند. خشونت فیلم، کنترلشده است تا حدی که مخاطب را نگه دارد و کارگردان تلاشی هم برای تخیلیشدن فیلم ندارد.
شخصیت منفی فیلم مردی روس است و این انتخاب درحالی است که یک آمریکایی نمیتواند این همه کشتار را گردن بگیرد، پس مجبور است اتباع بیگانه را قربانی کند و درنهایت توجیه مناسبی داشته باشد. جان ویک، قسمت اولش را نصفهکاره رها میکند با انتقامی کوچک که طبق دستورالعملهای هالیوودی باشد. بعد از سه سال در سال 2017 وارد قسمت دوم میشود و ادامه انتقام قسمت قبلی که از همان روسهاست. روسهایی که به فیلم تحمیل شدهاند تا کمی دیالوگ روسی را همراه با لکنت و ترس بیان کرده و قدرت کلمات آمریکایی را در مقابل تقویت کنند. وقتی وارد قسمت دوم میشویم باید انتظار کشتارهای بیشتری را از جان ویک داشته باشیم. اینگونه میشود که بودجه فیلم به 40 میلیون دلار میرسد و از گیشه 170 میلیون دلار دریافت میکند. قسمت دوم برخلاف قسمت اول با واکنشهای مثبتی از منتقدان هالیوودی مواجه میشود. در این قسمت تلاشهای بیشتری برای قتل صورت میگیرد و این کنشها را وارد مردم شهر میکند. عجیبتر این است که در این میان، مردم به حالت عروسکهای نابینا و ناشنوا هستند که متوجه نمیشوند در اطرافشان چه میگذرد.
قسمت دوم بیشترین انرژیاش را برای بزرگترکردن شخصیت اصلی فیلم میگذارد و باقیماندهاش را صرف بزرگترکردن دنیای قاتلان. دنیایی که در همان شهر نیویورک میگذرد و جرات خارجشدن از آن را ندارد. جان ویک در قسمت دوم کاملا آزاد است هرگونه مرگی را که دلش میخواهد، نشان دهد. بدون هیچگونه محدودیتی در هر دقیقه از فیلم میتوان خون را مشاهده کرد؛ تک شلیکهای جان ویک و مرگ بیرحمانه انسانهایی که باید از مرگ آنها خوشحال شویم. پیشروی فیلم تا انتها بر پایه خونریزی است. در آخر، جان ویک طرد میشود و مجبور به فرارکردن در یک ساعتی است که تنها مهلت زندگیکردن اوست. قسمت سوم در سال 2019 و در ادامه فرار جان ویک آغاز میشود. این قسمت بهطوری بیرحمانه قصد بزرگکردن دنیای ساختهشده در فیلم را دارد. بهطوری که نمیتواند ذرهای در معرفی دنیای قاتلان موفق باشد. سپس وارد گذشته جان ویک میشود که شامل سرگذشت او، نام واقعیاش و افرادی است که با آنها بزرگ شده است. سوالهایی بهطور مدام مطرح میکند که خودش هم قادر به پاسخدادن به آنها نیست. دیگر حتی قصه هم ارزشی ندارد. فقط فردی زخمی راه برود و انسانها را قتل عام کند. قسمت سوم برای خونریزی عجله فراوانی دارد. شهر به شهر منتقل میشود و نیمی از جهان را طی میکند برای اینکه جان ویک تا جایی که میتواند قتلهایش را ادامه دهد.
طبق سیاستگذاری هالیوود، قسمت سوم هر مجموعهای باید از روی سیاستهای تعیینشده پیش برود و با بودجه 75 میلیون دلاری که به چاد استالسکی میدهد از او انتظاراتی دارد که حتی فروش 300 میلیون دلاری فیلم برایش مهم نباشد. بودن چاد استالسکی در جایگاه کارگردان برای هر سه قسمت هم این دیدگاه را تقویت میکند که برنامهریزی درستی برای رسیدن به این قصه شده است. «درک کولستاد»، نویسنده دو قسمت قبلی، اینبار با کمک سه نویسنده در کنار خودش، سومین قسمت را هم به تحریر درآورد و آن سه نویسنده دیگر تیم فرستاده شده از سمت هالیوود بودند که تغییراتی در شیوه بیان قصه ایجاد کنند. تغییر شیوه بیان بهصورتی است که جان ویک بهسمت فرد شماره یک این مجموعه برود که درنهایت برمیخوریم به اعراب ساکن در بیابانهای خشک آفریقایی؛ اعرابی که بههیچوجه در فیلم تعریف مشخصی ندارند. منطق ورود جان ویک نیز معلق میماند. وفاداری به یک شورای عالی که ساکن صحرا هستند آن چیزی نیست که نیویورک در خدمت آن باشد.
در راستای سیاستهای هالیوود، فمینیسم که دغدغه کنونی این مجموعه است هم باید بهنحوی در فیلمنامه گنجانده شود. اما از آنجایی که قهرمان اصلی داستان و کسی که مخاطبان برای او به سینما میروند، همچنان جان ویک با بازی کیانو ریوز است، پس نمیتوان شخصیت اصلی را بهسرعت به یک زن تغییر داد. ولی زنی کنار جان ویک قرار میگیرد که همرده و بهلحاظ قدرت با او یکسان است و در مقابل دشمنان نامعلوم همراهیاش کند و اکشن فیلم را افزایش دهد. اما به احتمال بالا در سالهای آینده اسپین آف این فیلم با شخصیت اصلی یک زن ساخته خواهد شد. سیاست فیلم لو رفته است. همه دیالوگهایی که ایجاد میکند و تمام بازیهایی که با نمادها انجام میدهد برای مخاطب شناخته شده است. استالسکی در مصاحبه با ایندی وایر گفته است سال 2021 قسمت چهارم اکران میشود. در این قسمت ممکن است جانی از همهچیز جان سالم به در ببرد، ولی در آخر، پایان خوشی در کار نخواهد بود چراکه او جایی برای رفتن ندارد.
«کیانو ریوز» در گفتوگو با اسکرین رانت: دوست دارم جان زنده بماند
اول از همه باید تبریک بگویم بابت فیلم. من عاشق دنیای فیلم هستم. من عاشق دنیای ساختهشده توسط جان ویک هستم. بسیار جالب است و همچنین قدرتمند. سکانسهای اکشن فیلم درجهیک هستند. آیا تو برای این فیلم آموزش دیدهای و رژیمی برای تغییر وزن داشتهای؟
بله، زیاد. من آموزش زیادی برای آمادهشدن در فیلم جان ویک «یک» و سپس «دو» دیدم. این تمرینها برای من شدیدا خوب بود، چراکه دیگر کمی دست بالاتر بهحساب میآیم. فقط به این خاطر که شما درحال انجامدادن کارهای تکراری هستید. درست نمیگویم؟ تمام این تمرینها را برای حرکات جودو انجام دادم. حرکات با اسلحه را آموزش دیدم و در قسمت سوم هم سوارکاری با اسب و مبارزه با شمشیر و چاقو هم به آن اضافه شد. پس اینها چیزهای جدیدی است که برای یاد گرفتن و انجامدادن دارم که هدیهای از جان ویک برای من است.
صحنه مبارزه با چاقو فوقالعاده بود. همچنین دنبالکردن حرکات سریع برای چشمان من بهشدت سخت بود. آیا این سکانس برای تو چالش خاصی بههمراه داشت؟
بله، واقعا سخت و چالشبرانگیز بود. برای خودم هم جالب است.
«هال بری» بازیگر زن جدیدی که بهتازگی وارد فیلم شده و یکی از اعضای شورای عالی است، چگونه تو را بهعنوان یک بازیگر تحت فشار قرار داد؟ کاراکتر او چه چیزی برای تو بهوجود آورد؟
خب درواقع کاراکترهای ما یک گذشته با هم داشتند و من برای کمک نزد کاراکتر او رفتم که اسمش سوفیا است. من نشان او را داشتم یعنی او به من مدیون است. او تعهداتی نسبت به نشان و من دارد که ممکن است انجام ندهد. بازیگری او در اکشن و درام و عمقدادن به آنها عالی است. او صداقت دارد و یک هنرمند واقعی است.
حالا که هتل کانتیننتال در نیویورک دیگر پناهگاه امنی برای جان ویک نیست، پس در این فیلم جان ویک چگونه زیر بار فشار قرار خواهد گرفت؟
جان ویک تنهاست. او به تنهایی از خودش مراقبت میکند. بخشی از فیلم به این موضوع میپردازد که او چگونه این کار را انجام میدهد و به عواقب کارهایی که قهرمان قصه انجام داده است؛ این روش روایت است. این فیلم درست در ادامه قسمت قبلی آغاز میشود و جان ویک یک ساعت وقت دارد. درست است؟ یک ساعتی که وینستون به او داده است. درحالیکه او طرد شده و یک قرارداد برای قتل او باز شده است. اما او یک ساعت وقت دارد که مسالهاش را حل کند و به چیزی که میخواهد برسد. و این همان ویژگیهای شخصیتی جان است. در این قسمت ویژگیهای بیشتری هم برای کاراکتر جان ویک وجود دارد.
راستش را بگویم من هیچگاه انتظار دیدن پایان بد را ندارم. اصلا دوست دارم هیچگاه تمام نشود. اما اگر بخواهد به پایان برسد، بهنظر تو جان ویک در غروب آفتاب قدم میزند یا اینکه در مبارزه کشته میشود؟
اگر فیلم تولید شرکت مارول بود، من هر دو را میتوانستم انجام دهم. من در مبارزه کشته میشدم و سپس بازمیگشتم. اما من فقط میتوانم بگویم خودم چهچیزی را ترجیح میدهم؟ من دوست دارم جان خوشحال باشد. پس به او اجازه دهید در غروب آفتاب با قدمزدن به پایان برسد چراکه او برای زندگی خودش میجنگد. بنابراین تنها نبردی که برای او پیروزی دارد، زندگیاش است تا او بتواند عشق هلن را به یاد بیاورد و همچنان عاشق او بماند. پس امیدوارم یک غروب آفتاب را در پایان کار جان مشاهده کنیم.
کیان زندی
-
دوشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۲:۱۶
-
۱۲۴ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/189769/