داستانک/ آب برای حر تعزیه
گوناگون
بزرگنمايي:
آریا بانو - داستانک/ آب برای حر تعزیه
٥٤
٠
آخرین خبر / طبلها که به صدا درآمدند حـُر خودش را انداخت روی زمین. دستهایش را گذاشت روی گوشها. پاهایش را جمع کرد توی شکمش و فریاد زد: «یا حسین، بدوین بچهها، دارن میزنن، پناه بگیرین.»
بلندش کردند و روی دست بردند بیرون از صحنه. عباس دوید لیوانی آب آورد و جلوی دهانش گرفت. حر، سرش را برگرداند: «اول بچهها، فرمانده!»
مهیندخت حسنی زاده – تهران
-
سه شنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۶:۱۳
-
۷۴ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/201138/