آریا بانو

آخرين مطالب

محمدهاشمی: فشار می آوردندکه زن اخبار نگوید/پاسخ امام به درخواست ترور خانواده محمدرضا پهلوی فرهنگی هنری

  بزرگنمايي:

بانو نیوز -
فرهنگی ,محمدهاشمی" src="/Uploads/News/20180120125048790.jpg" alt=" اخبارفرهنگی ,خبرهای فرهنگی ,محمدهاشمی" />
فردای روزی كه انقلاب اسلامی ٥٧ به پیروزی رسید گروه‌های انقلابی از هر جریان و سلیقه فكری به این می‌اندیشیدند كه هر چه زودتر دیدگاه‌های انقلابی‌شان را در تمامی دستگاه‌های كشور پیاده كنند. صدا و سیما یكی از همان تشكیلاتی بود كه باید انقلابی اداره می‌شد. چنان كه به گفته محمد هاشمی‌رفسنجانی نزدیك به سه هزار نفر از صدا و سیما تصفیه شده بودند تا اداره تلویزیون در آن روزهای پرمخاطره دچار مشكل نشود. اما از آرمان تا عمل و از آرمان تا واقعیت راه درازی در پیش بود و هست.
تكثر دیدگاه‌های حاكم بر جامعه، خرده‌فرهنگ‌های رایج در گوشه گوشه كشور و تغییرات پر شتاب سیاسی و اجتماعی كار اداره صدا و سیما را پیچیده كرده بود. با این حالا صدا و سیمای جمهوری اسلامی در این چهار دهه پس از انقلاب كوشش كرده كه مبلغ گفتمانی باشد كه بر اثر ترویج آن مخاطبان با «آرمان‌های انقلاب» و «ویژگی‌های جامعه دینی» آشنا شوند. در طول سال‌های گذشته نوع مواجهه تلویزیون با رویدادهای كشور همواره با نقدهایی از سوی فعالان سیاسی، اجتماعی و اقشار مختلف روبه‌رو بوده و هر بار هم صدا و سیما سعی كرده خودش را مبرا از خطا نشان دهد. اعتراض‌های اخیر كه در چند شهر كشور روی داد صدا و سیما شیوه‌ای را برای پوشش اخبار این اتفاقات در پیش گرفت كه مورد پسند افكار عمومی نبود.
فعالان شبكه‌های اجتماعی نسبت به آنچه «خبر رسانی یك طرفه»، «نادیده گرفتن واقعیت» و... نامیده شده بود نقدهای جدی مطرح كردند و بار دیگر این پرسش پیش آمد كه آیا صدا و سیما به عنوان رسانه‌ای ملی رویكردی متعادل و متوازن را در خبررسانی و تحلیل وقایع در پیش گرفته و می‌گیرد؟ و آیا سیاست‌های این رسانه چقدر با ادعای «ملی بودن» این رسانه همخوانی دارد؟ برای تحلیل عملكرد صدا و سیما و بررسی پیشینه رویكردهای این سازمان پس از انقلاب تاكنون به سراغ محمد هاشمی‌رفسنجانی رفتیم كه اولین دوره ریاست بلندمدت صدا و سیما را از ابتدای دهه ٦٠ تا ابتدای دهه ٧٠ بر عهده داشته است. هاشمی با برشمردن دشواری‌های مدیریت صدا و سیما در ایام انقلاب، از نگاه منعطف امام خمینی‌(ره) در پیشبرد كارهای صدا و سیما به عنوان بزرگ‌ترین مزیت آن دوران یاد كرد. او در عین حال معتقد است كه صدا و سیما بعدا با تغییر رویكرد، خلاف نظر امام عمل كرد.
به جز چند دوره مدیریتی كوتاه بعد از انقلاب، شما اولین رییس سازمان صدا و سیما هستید كه در دوره‌ای بلندمدت ریاست سازمان را بر عهده داشتید. به نظر شما سازمان صدا و سیما با دوره مدیریت شما از نظر سیاست‌های حاكم بر سازمان چه تفاوت‌هایی كرده است؟
به عنوان مقدمه نكته‌ای نیازمند توجه است اینكه عملكرد هر دستگاهی را باید در بستر زمانی خودش بررسی كرد. بنابراین شرایط صدا و سیما و كشور در سال ٦٠ با شرایط كشور در سال ٩٦ خیلی تفاوت دارد. نیازها، خطرها، شرایط و ضرورت‌ها متفاوت است. دوره مدیریت قبل از من طولانی نبود. ٣٠ ماه از انقلاب گذشته بود كه من رفتم صدا و سیما و هشتمین رییس یا سرپرست بعد از انقلاب بودم. از این ٣٠ ماه ٩ ماه اول صادق قطب‌زاده مسوولیت داشت و در ٢١ ماه باقیمانده نفرات متعددی عوض شده بودند. از جمله آقای علی لاریجانی كه یك ماه تحمل كرده بود و رفته بود.
دوره‌های كوتاه مدیریتی اوایل انقلاب ناشی از فشارها و انتظارات نیروهای انقلابی از صدا و سیما بود؟
بله! اداره صدا و سیما با تركیبی كه سازمان قبل از پیروزی انقلاب داشت و با تصفیه‌هایی كه انجام شده بود كار دشواری بود. در میان سازمان‌های دولتی به نظرم بیشترین تصفیه در سازمان صدا و سیما شده بود. من كه به آنجا رفتم گفتند حدود سه هزار نفر از سازمان پاكسازی شده‌اند. حالا چه خودشان رفته بودند و چه اخراج شده بودند.
به هر حال از جمعیت ١١ هزار نفری سه هزار نفر از سازمان جدا شده بودند. خب این نشان می‌دهد در هیچ تشكیلاتی به این نسبت ریزش نیرو نداشتیم. جای این افراد نیروهایی كه تازه آمده بودند وابسته به جریان‌های فكری مختلف بودند. چپ، مجاهد، توده‌ای، منافق و... شبكه حزب توده كه بعدا با همكاری بخش معاونت اطلاعاتی نخست‌وزیری شناسایی شدند؛ ٥٢ نفر بودند. روابط این شبكه به گونه‌ای در قالب تیم‌های چهار نفره طراحی شده بود كه فقط رابط‌ها همدیگر را می‌شناختند و دیگران یكدیگر را نمی‌شناختند. بخش‌های پخش، فنی، خبر و جاهای كلیدی صدا و سیما را شناسایی كرده بودند كه اگر خواستند روزی برنامه داشته باشند صدا و سیما در اختیارشان باشد. خب این یكی از مسائل آن روزها بود. از طرف دیگر توقعات مردم هم زیاد بود. تصور می‌كردند حالا كه انقلاب شده تلویزیون باید مثل مسجد دایم برنامه مذهبی داشته باشد.
شما چگونه این چالش‌ها را از سر می‌گذراندید؟
خب شرایط خیلی سخت بود اما من سعی می‌كردم دایما جلسه داشته باشیم و توضیح بدهم. مثلا درباره مخالفت‌هایی كه با موسیقی می‌شد، رفتم با علما و مراجع در قم و تهران صحبت كردم. برخی از آقایان مراجع مدادی كه در دست داشتند را روی میز جلوی‌شان می‌زدند و می‌گفتند همین صوتی كه از زدن مداد روی میز حادث می‌شود هم حرام است. برخی هم بودند كه می‌گفتند شما برای اینكه بهتر با خدا ارتباط برقرار كنید به موسیقی گوش كنید. اختلاف برداشت‌ها اینقدر زیاد بود. اما حضرت امام، مرحوم آقای منتظری و دیگرانی بودند كه نگاه متفاوتی داشتند. فضای جامعه به‌شدت ملتهب بود. مثلا به ما می‌گفتند چرا ورزش فوتبال را پخش می‌كنید این جوان‌ها شورت پای‌شان است و خوب نیست. یا می‌گفتند پخش مسابقه‌های كشتی و وزنه‌برداری خیلی برای خانواده‌ها بد است و چرا اینها را پخش می‌كنید. یعنی بسیاری از موارد كه امروز عادی است و كسی روی‌شان حساسیت ندارد آن زمان به عنوان مشكل مطرح بود.
عده‌ای از مراجع حتی مارش قبل از اخبار را می‌بستند و می‌گفتند حرام است. بنابراین توقع از صدا و سیما بسیار بالا بود و امكانات هم بسیار كم. در دوره مدیریت من كه همزمان با دوره جنگ بود توقعات دیگری هم از صدا و سیما شكل گرفته بود و خانواده‌های شهدا و رزمندگان هم توقع خاص خودشان را داشتند. شرایط پیچیده‌ای بود اما امتیاز بزرگ من این بود كه حضرت امام با مشورت‌های‌شان كاملا حمایت و مراقبت می‌كردند. مثلا اگر برنامه‌ای به نظرشان مناسب نبود امام به من تذكر می‌دادند. از طرف دیگر در برابر هجمه‌هایی كه علیه من یا به صدا و سیما می‌شد امام به مناسبت‌های مختلف اظهارنظر می‌كردند كه معنایش حمایت از ما بود و مشكل كلا حل می‌شد.
برای مثال در چه مواردی دخالت ایشان باعث شد كه شما بتوانید كار خودتان را انجام دهید؟
مثلا به ما فشار می‌آوردند كه چرا تا وقتی مردان هستند از زنان برای گویندگی خبر استفاده می‌كنید؟ مثلا فشار می‌آوردند كه ما از خانم مریم ریاضی كه از گوینده‌های خبر قبل از انقلاب بود و بسیار هم گوینده‌ای قوی و مسلط بود، استفاده نكنیم. تماس‌های فراوانی می‌گرفتند كه باید مردان خبر بخوانند. تلفن باران شده بودیم. رفتم خدمت امام و این مشكل را در میان گذاشتم.
ایشان پرسید كه شما به منتقدان چه جوابی داده‌اید؟ توضیح دادم كه به منتقدان گفته‌ام چون ما جنگ داریم مردان باید بروند جبهه. امام تبسمی كردند. یك هفته بعد مراسمی بود كه امام پیام داشتند مرحوم احمد آقا با من تماس گرفتند و پرسیدند شیفت كاری خانم مریم ریاضی چه زمانی است و تاكید كردند كه پیام امام را خانم ریاضی بخواند. در حالی كه قبل از آن پیام‌ها را یا آقای توسلی می‌خواند یا احمد می‌خواند یا افراد دیگر. این‌بار اما امام اصرار كرده بودند كه خانم ریاضی پیام را بخواند. خب وقتی ما پیام امام را دادیم ایشان خواند دیگر مخالفت‌ها تمام شد.
تعدد این مسائل زیاد بود. هر هفته مساله‌ای پیش می‌آمد كه باید برایش چاره‌ای می‌اندیشیدم. حضرت امام هشت سال از دوره مدیریت من در قید حیات بودند و در همین مدت توانستیم آن مواردی را كه برایش تعریف خاصی در چارچوب مسائل دینی وجود نداشت، ضابطه‌مند كنیم. بنابراین تلویزیون و رادیو از بلاتكلیفی و اعمال سلیقه شخصی خارج شد.
در جریان این چارچوب‌مند شدن رویه‌ها، امام چه انتظاراتی را از صدا و سیما مطرح كردند؟ می‌خواهم بدانم آنچه به عنوان خطوط قرمز صدا و سیما مدنظر ایشان بوده شامل چه مواردی است؟
بر اساس توصیه حضرت امام وظیفه اصلی ما این بود كه اولا برنامه‌های‌مان آموزنده باشد و بدآموزی نداشته باشد. ثانیا تبیین‌كننده ارزش‌های اسلامی باشد. ثالثا جنبه هدایت‌گری داشته باشد. یعنی وقتی كسی برای آن برنامه وقت می‌گذارد احساس نكند وقتش تلف شده است. رابعا مردمی باشد.
یعنی مخاطب ما مردم باشند و به گروه‌های سیاسی وابسته نباشیم. حضرت امام می‌فرمودند صدا سیما شركت سهامی نیست بلكه متعلق به مردم است. خامسا مسائل مردم به طور دقیق در صدا و سیما منعكس شود. نه دستگاه‌ها تخریب شوند و نه كمبودها نادیده گرفته شود. ضمن اینكه به ارایه راهكار هم توجه داشته باشیم. اینها بیشتر مورد تاكید ایشان بود و ما سعی كردیم ضوابط اداری صدا و سیما را به لحاظ هنری، سیاسی و اجتماعی در همین چارچوب تعریف كنیم.
آقای هاشمی! یكی از راهبردهای صدا و سیما در طول چهار دهه گذشته توجه به ساخت برنامه‌های تاریخی بوده است. مثلا سریال‌های متعددی با اشاره به دوره پهلوی ساخته شده است. به نظر شما چقدر این برنامه‌ها در ترسیم فضای واقعی قبل از انقلاب و وی‍ژگی‌های نظام شاهنشاهی موفق بوده‌اند. به نظر می‌رسد ساخت این حجم از برنامه‌ها نتیجه دلخواه مدیران سازمان را در پی نداشته است؟
در دوره مدیریت ما، فقط به تصویر كردن جنایات نظام شاهنشاهی بسنده نمی‌كردیم. ما بیشتر تمركزمان بر معرفی نظام‌های حامی شاهنشاهی بود. یعنی بحث امریكا و اسراییل برای ما بحث اساسی بود. البته نظام پهلوی هم مد نظرمان بود. به تفاوت‌های پدر و پسر هم در مواردی پرداخته می‌شد. اما نظام پهلوی به عنوان یك زائده مطرح بود نه اصل. به نظر من همین امروز حتی جوان‌های كم سن و سال هم نسبت به استكبار یعنی امریكا و حتی شوروی -از گذشته تاكنون- حساسیت دارند. یعنی كه مجموعه رسانه‌های كشور موفق شدند از این جهت فرهنگسازی انجام دهند. دلیلش این است مردم خودشان جنایات استكبار را لمس كردند.
در جنگ هشت ساله تعداد زیادی از جوانان این كشور شهید و جانباز شدند و مردم با وجود خودشان این جنایت را درك می‌كردند یا مثلا وقتی منافقین ١٧ هزار نفر را ترور كردند خب این ترورها را مردم می‌دیدند و از نزدیك لمس می‌كردند اصلا نیازی نبود كه ما برنامه خاصی هم تولید كنیم. نكاتی ملموس بود در زندگی مردم این را رسانه‌ها وقتی كار می‌كردند درك می‌شد و به یك فرهنگ تبدیل می‌شد. اما مثلا رضاخان در كارنامه عملی‌اش این است كه خط‌آهن را برای خدمت به انگلستان كشیده است. خب این یك كار عمرانی است كه مردم تا همین امروز هم دارند از آن استفاده می‌كنند حالا اگر ما بگوییم این با هدف خدمت به انگلستان بوده یا جنایت بوده كسی این حرف را قبول نمی‌كند. یعنی فرق راه‌آهن با تروریسم یا جنگ تحمیلی آن را می‌بیند. ما این نوع تناقض‌ها را با دوستان مطرح می‌كردیم می‌گفتیم در برنامه‌سازی به گونه‌ای كار كنیم كه برای مردم ملموس باشد. در سریال‌ها می‌گفتیم سریالی موفق است كه مخاطب فضای آن را درك كند و بتواند با آن ارتباط برقرار كند.
از دوره مدیریت شما چند سریال خیلی خوب به خاطر مردم مانده. كوچك جنگلی، سربداران، سلطان و شبان و اشك تمساح و... كارگردان‌های خوب و بازیگرهای خوب و... به نظر می رسد دیگر تكرار نشد.
نه تنها تكرار نشد بلكه كسانی كه شهادت می‌دهند كاری كه در دوره ما برای سریال‌سازی خصوصا سریال‌های تاریخی انجام شد قبل از انقلاب هم نظیر نداشت.
شما برای سریال‌سازی‌ها چه اصولی را مدنظر قرار می‌دادید؟
موضوعات را تقسیم‌بندی كردیم. اولویت‌ها را مشخص كردیم. سه چهار سرفصل را انتخاب كردیم. از تاریخ صدر اسلام و بعد تاریخ معاصر. كه مردم را با تاریخ آشنا كنیم. وقتی هم می‌خواستیم سریال را بسازیم گروه‌های مطالعاتی مطالعه می‌كردند متن را تهیه می‌كردند می‌آوردند در شورایی مطرح می‌شد همزمان استادان دانشگاه و پژوهشگران هم آن متن را نقد كنند بعد از آن متن نهایی را می‌فرستادیم كه تبدیل به سناریو شود. بعد از تصویب سناریو هم می‌دادیم به واحد هنری برای دكوپاژ. بنابراین متخصصان متفاوت را درگیر می‌كردیم كه این كاری كه برایش هزینه می‌كنیم كار حتی‌المقدور كم‌عیب و نقص باشد. ما نمی‌خواستیم مثلا در سریال‌های تاریخی شعاری رفتار كنیم.
برای سریال امام علی(ع) خیلی وقت گذاشتیم. حتی سریال امام حسن هم كه بعدا پخش شد متن و سناریو در دوره ما تهیه شده بود. آن موقع مثل الان رسانه‌های دیگری نبودند. خیلی كم بودند. مثلا ما در نقاط مرزی‌مان شبكه‌های كشورهای مجاور دریافت می‌شد. فضای مجازی نبود. ماهواره‌ای هم نبود. بنابراین از یك طرف تلویزیون می‌دیدند یك چیزی دارد و بعد هم خودمان هم وظیفه می‌دانستیم كه كار با كیفیت انجام دهیم. زمانی كه من مسوول بودم از نظر فنی ما ماهواره نداشتیم روی ماكرویو بودیم. در زمان قبل از انقلاب شبكه دو ٣٥ درصد بود و شبكه یك ٦٠ درصد بود. ماهواره اجاره كردیم و برنامه‌های‌مان را می‌دادیم روی ماهواره.
آقای لاریجانی كه آمدند با مجلس و اینها به این جمع‌بندی رسیدند كه كانال‌ها را راه‌اندازی كنند. در دوره من پوشش شبكه یك و دو را افزایش دادیم و شبكه سه را هم اواخر حضورم در سال ٧٢ با هدف پخش برنامه برای جوانان و برنامه‌های ورزشی تاسیس كردیم. آقای لاریجانی كه آمد شروع كردند و شبكه‌ها را زیاد كردند. زیاد كردن شبكه بدون محتوا كه فایده ندارد. بنابراین به اندازه شبكه‌ها نیرو نداشتند یك برنامه را در چند شبكه پخش می‌كردند و در همان شبكه هم سه بار تكرار می‌كردند. فكر كردند با افزایش كمی می‌توانند پاسخگو باشند. از آن طرف هم ماهواره وارد شد اینها در مشكل گیر كردند كه اگر بخواهیم مخاطب داشته باشیم آقای لاریجانی می‌گفت ما بین بد و بدتر بد را انتخاب كردیم اگر این را پخش نكنیم می‌روند شبكه‌های خارجی را می‌بینند. ولی ما در دوره خودمان می‌گفتیم نباید برنامه‌ای كه كیفیت ندارد یا ضد فرهنگی است را پخش كنیم. ما برنامه‌ای كه مورد تاییدمان باشد را پخش می‌كنیم. گاهی در ماشین كه می‌رفتم رادیو روشن می‌كردم، گاهی وقتی می‌دیدم یك برنامه‌ای روی آنتن است هر طور بود تماس می‌گرفتم می‌گفتم برنامه را قطع كنید.
بعد از شما هم سریال تاریخی ساخته شد. مثلا سریال معمای شاه كه تصویرهای تیپیكال را ارایه می‌داد كه تمام سیاه و سفید. چهره كاریكاتوری از انقلاب ارایه می‌داد. چقدر قبول دارید ؟
من هم اتفاقا به سریال معمای شاه نقد داشتم. منتها خیلی از حوادث كه نقل می‌شد اغراق‌ها تاثیر منفی می‌گذاشت راجع به اشرف و نحوه ارتباط‌شان یا عبدالكریم ایادی در این حدی كه سریال نشان می‌داد همه كاره شاه بوده، به این شكل نبوده است. به نظر من هم این نوع نگاه اثر منفی داشت. برنامه هویت كه در دوره لاریجانی ساخته شد خیلی واقع‌بینانه نبود. چون یك عده را می‌خواستند بزنند خراب كنند، آن برنامه را ساختند. ما نمی‌گوییم همه با یك كیفیت انقلابی بوده‌اند اما یك جامعه نباید خودش را نفی كند. ما سعی می‌كردیم در عین اختلاف نظر این كار را نكنیم. همان دوره ما در صدا و سیما بسیاری از نیروها به جریان‌های فكری وابسته بودند. اشاره كردم. رفتم خدمت امام گفتم ما با این گروه‌ها چه كار كنیم، ایشان فرمودند به ایشان بگویید داشتن ایده و عقیده اشكال ندارد اما اعمال ایده شخصی در تلویزیون و رادیو ممنوع است و به ما هم فرمودند كه نباید این اتفاق بیفتد. ما به عنوان كارمند می‌توانیم چپ باشیم یا راست باشیم. اما در برنامه‌های صدا و سیما بخواهید اعمال نظر كنید اشتباه است. باید مدیریت جلویش را بگیرید. اتفاقی كه بعد از من افتاد دقیقا عكس نظر امام بود. ما نمی‌گذاشتیم هر كسی مطابق با میل شخصی‌اش برنامه بسازد. برنامه در شورا تصویب می‌شد و همان می‌رفت روی آنتن.
در دوره شما بخش‌های خبری با همین نگاه تولید می‌شدند؟ چون الان می‌بینیم كه معاونت سیاسی صدا و سیما برای خودش از یك قدرت و دایره نفوذ خاصی برخوردار است.
بله. اما الان می‌بینیم برنامه‌های صدا و سیما برنامه‌های سیاسی، میزگردها و خبرها و مواردی هستند كه ناشی از اعمال نظر یك جناح است كه وسیع هم نیستند. یك گروه اقلیت هستند كه حالا به هر دلیلی به این قدرت دست پیدا كرده‌اند. درباره برنامه‌های فرهنگی چون تعدد شبكه‌ها زیاد شده است دیگر كنترل كیفی پایین آمده است. برنامه‌ای كه تولید می‌شود هر مشكلی كه داشته باشد خیلی شاید دقت نظر شود. نمی‌دانم سال گذشته بود یا سال قبل از آن برنامه‌های سال تحویل را می‌دیدم، هر شبكه‌ای را كه زدم از پوشش و نوع ادبیات مجری متعجب می‌شدم. ادبیات به قول معروف روحوضی و سبك كه در شأن مردم و آیین نوروز نیست. خب می‌خواهد برنامه شاد بسازد اما نمی‌داند چگونه. نمی‌داند كه مثلا برنامه شاد با جلف پوشیدن و با جلف حرف زدن متفاوت است. مردمی كه جلوی تلویزیون می‌نشینند صاحب دانش و فرهنگند و نباید دست كم گرفته شوند.
به نظر شما چرا مستندهای تولیدی تاریخی در شبكه‌هایی مانند بی‌بی‌سی قابل باور است و از اطلاعات آن شگفت‌زده می‌شویم. اما كارهای خودمان قوت لازم را ندارد؟
ما در این نوع كارها ضعیف هستیم. البته آنها از همین آرشیو ما هم استفاده كرده‌اند اما خب قوی عمل می‌كنند. من این ضعف را بیشتر متوجه همین نگاه سیاسی در صدا و سیما می‌دانم. مثلا می‌بینیم كه آیت‌الله هاشمی در برنامه‌های دهه فجر غایب است. آیا آقای هاشمی نقشی در انقلاب نداشته؟ هفته جنگ ایشان فرمانده جنگ بوده. نه اسمی از ایشان هست نه عكسی. وقتی این نوع مسائل می‌آید در كار نتیجه این‌طور می‌شود. من یك خاطره‌ای از امام دارم درباره فرح و بچه‌هایش. شاه را مصر دفن كردند خانواده‌اش می‌آمدند در مناسبت‌ها سر قبر او. یك فردی آمد به من گفت اگر امام اجازه دهند دفعه بعد كه می‌آیند سر قبر اینها را بكشم. بچه‌های صغیر هم داشتند. من رفتم به امام این حرف را منتقل كردم و امام فرمودند: «بِأیِّ ذنْبٍ». «به چه گناهی» می‌خواهد این كار را بكند؟ مثلا یك بچه صغیر كه گناهی نكرده. ولی ما در كارهای مان كه می‌خواهیم منتشر كنیم از همین افراد یك غول می‌سازیم. خب این نگاه به افراد خیلی متفاوت است. ما متاسفانه یك سری موارد را برای مصرف یك هدفی می‌سازیم ولی آن طور كه می‌خواهیم جواب نمی‌دهد.
باز یك جمله از امام دارم، وقتی تاریخ صدر اسلام را شروع كردیم به ساختن. خب در تاریخ صدر اسلام فقط حضرت رسول كه نبود. خلفا هم مطرح بودند. صحابه هم بودند كه باید راجع به آنها اظهارنظر می‌كردیم. رفتم پرسیدم راجع به اینها چه كنیم. امام فرمودند تاریخ را تحریف نكنید و روایت كنید و مراقب باشید كه توهین هم نكنید. خب این راهگشا بود كه ما نگاه دقیقی به مسائل داشته باشیم. یاد گرفتیم از اول تا آخر به هر كسی ده تا فحش بدهیم. بی‌بی‌سی و دیگران مستند تاریخی می‌سازند ممكن است بخش‌هایی را هم نادیده بگیرند و تحریف كنند اما هوشمندانه این كار را می‌كنند. اما ما به گونه‌ای صحبت می‌كنیم كه اثر مناسب را نداشته باشد.
این حجم از برنامه‌های عقیدتی در دوره شما تا همین الان چه نتیجه‌ای داده؟ آیا مورد پسند مدیران صدا و سیما بوده است؟
برنامه‌های مذهبی كه پخش می‌شود بیشتر جنبه احساسی دارند. فرض كنیم كه مثلا در ماه رمضان دعا و سخنرانی پخش می‌كنند یا در محرم مرثیه پخش می‌كنند اینها بخشی شان برنامه‌هایی است كه بیش از آنكه اثر عمیق داشته باشد بیشتر احساس مردم را به كار می‌گیرد.
چیزی كه جنبه احساسی داشته باشد اثر دارد اما اثرش زودگذر است. جاهایی هم كه برنامه تغییر می‌كند در جامعه بازتاب ندارد مثلا شب احیا هر كسی به خودش می‌گوید من توبه كردم. من نوعی توبه هم می‌كنم اما شما از توبه من خبر ندارید جامعه خبر ندارد. این نوع مسائل به این دلیل كمتر بازتاب اجتماعی دارد. بین خودش و خدای خودش نشسته و تصمیم می‌گیرد خطا نكند. رابطه میان فرد و خدا را نمی‌توانیم به تصویر بكشیم آثار اجتماعی‌اش را نمی‌شود به این راحتی دید. البته برنامه‌های مذهبی تاثیر هم دارد اما چون تاثیر فردی است قرار نیست قابل مشاهده باشد. تغییر عمیق نیست و زودگذر است.
اگر از بچه‌های نسل چهارمی بپرسیم كه درباره تاریخ اسلام چه می‌دانی یا درباره تاریخ معاصر چه می‌دانی، احتمالا اطلاعات چندانی ندارند در حالی كه صدا و سیما ادعایش این است كه در این باره برنامه موثر تولید كرده است.
شما تاریخ صدر اسلام را مثال می‌زنید ولی یك سوال می‌كنم شما سرود جمهوری اسلامی را از حفظ هستید. الان واقعا از بسیاری اشخاص بپرسید سرود جمهوری اسلامی را بلد هستید می‌گویند نه. كشورهای دیگر اینگونه نیست. من رفته بودم اكسپو در سوییس در سال ٨٥ میلادی در یكی از این مراسم دیدم یكی از صحنه‌هایی كه نشان می‌دادند جمعیت می‌رفتند در یك سالن سینما فیلم نشان می‌دادند كه مثلا در این ٢٥ سال می‌خواهیم چه كار كنیم. قبل از آن سرود ملی را می‌گذاشتند واقعا من به هر كسی نگاه می‌كردم همه داشتند با گریه می‌خواندند ما حالا ببینید احساس مان به سرودمان چیست. ماها كه نسل قبل از انقلاب هستیم سرود ‌ای ایران را هم حفظ كردیم از بس كه در مدارس می‌خواندیم. سرود جمهوری اسلامی رامن ساختم.
برای اصلاح رویكرد و واقع‌بینانه‌تر شدن رویكرد‌های صدا و سیما چه پیشنهادی دارید؟
ببینید من می‌گویم هر پدیده‌ای زبان خودش را دارد. اگر با زبان خودش وارد شویم بیشتر تاثیر می‌گذاریم. نباید به جای استفاده از زبان هنر بیانیه بدهیم. برنامه‌های مذهبی ما هم همه ایستا و سخنرانی است. كدام یك هنری است؟ ولی تلویزیون اگر زبان هنر را نداشته باشد فایده ندارد. سوال و جواب راجع به احكام این یك كار رادیویی است و این نتایج روی اینترنت دیده می‌شود.
شما می‌بینید سحرهای ماه رمضان چهار، پنج تا شبكه سحر ماه رمضان برنامه دارند، این شبكه‌ها باید برای همه طیف‌ها برنامه داشته باشند اما ندارند. ما می‌گوییم كثرت در وحدت داریم. خب منِ نوعی مایل نیستم صدای فلان مداح را بشنوم حالا سحر ماه رمضان همه شبكه‌ها همان مداح است. این مخاطب را از دست می‌دهد. چون جامعه متكثر است، رسانه ملی باید در استفاده این موارد متكثر عمل كند.
ادامه این روند ما را به كجا می‌رساند؟
مردم نگاه نمی‌كنند. همین كه الان هست. هر قدر مردم را از رسانه ملی دور كنیم خصوصا در فضای امروز در حقیقت ریشه خودمان را می‌زنیم، مردم را هل می‌دهیم كه بروند سراغ رسانه‌های دیگر. باز اینجا امام می‌گفتند شما آن طرف جعبه‌اید كاری كنید كه مردم جلوی جعبه بنشینند. اگر برنامه داشته باشیم و كسی نبیند و نشنود كه برای در و دیوار فایده ندارد. اما گویی الان داریم همین كار را می‌كنیم.
وقتی گوینده زن پیام امام را خواند
حضرت امام تاكید كرده بود كه پیامش را خانم ریاضی در تلویزیون بخواند.
عده‌ای از مراجع حتی مارش قبل از اخبار را می‌بستند و می‌گفتند حرام است.
امتیاز بزرگ من این بود كه حضرت امام با مشورت‌های‌شان كاملا حمایت و مراقبت می‌كردند.
اعتماد


لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/30588/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

خط قرمزهای روابط دختران و پسران در دوران دانشجویی

راه‌هایی برای افزایش تمرکز در کار کردن از خانه

چطور در شرایط بحران مانند زلزله استرس خود را کاهش دهیم؟

روان شناسی خشم و خشونت

چطور جذاب به نظر بیاییم؟

چگونه با بحران‌‌های مالی در خانواده کنار بیایید؟

4 راه برای تمرکز روی خواسته‌های واقعی‌مان

پیامدهای روانیِ بلوغ زودرس در دختران

افسردگی را با این ترکیب ساده گیاهی درمان کنید

بازی طولانی کامپیوتری نشانه بیماری روانی جدی!

غذاهای ضد استرس که باید به رژیم غذایی تان اضافه کنید

نشانه‌های هوش هیجانی بالا چیست؟

راه‌های متفاوت برای تقویت حافظه

بلوغ زودهنگام دختران با خطر مشکلات روانی مرتبط است

چگونه با یک روز بد کاری کنار بیاییم؟

درمان افسردگی در کودکی زمینه ساز سلامت روان در بزرگسالی

مراقب این اشتباهات در اوایل کار جدیدتان باشید

دلیل ایجاد افسردگی زمستانی را بشناسید

اگر کسی روی اعصابمان راه رفت، چه کنیم؟

استرس چگونه ما را بیمار می‌کند؟

خبر بد قدرت تفکر منطقی را از انسان می‌گیرد

هفت ویژگی‌ افرادی که ذهن قوی دارند

روان‌پریش‌ کیست؟!

اهداف‌تان را با این افراد در میان نگذارید

اضطراب اولین و مهم ترین نشانه بروز آلزایمر

دوزبانه بودن به کودکان مبتلا به اوتیسم کمک می‌کند

استرس، زودتر از آنچه فکر کنید پیرتان میکند!

صداهای مخرب مغز چه هستند؟

با تقاضای دورکاری موافقت می‌کنید یا خیر؟

سرد بودن بینی نشانه استرس است

چگونه شغلی متناسب با شخصیت خود پیدا کنیم؟

چگونه با ترس‌هایمان مبارزه کنیم؟

سه راهکار برای آن‌که بفهمیم طرف مقابل دروغ می‌گوید

افراد الهام بخشی که باعث می‌شوند تسلیم نشوید

با این روش های استثنایی حافظه خود را تقویت کنید

چرا عکس خودمان را دوست نداریم؟!

8 علامت دور از ذهن ابتلا به افسردگی را بشناسید

اگر پول اضافی به دست آوردید، با آن چه کنید؟

هنردرمانی، استفاده از مصالح هنری برای ابراز و بازتاب شخص است

«هیجان خوب» و «هیجان بد» چیست؟

افسردگی بعد از زایمان و تاثیر آن بر نوزاد

تاثیر داروهای مُسکن بر رفتارهای احساسی زنان و مردان

نقش خانواده در سلامت روان

درمان وسواس با روش های طبیعی

روشی حیرت‌انگیز در درمان افسردگی

کنترل خشم و عصبانیت با 10 ترفند

چگونه ارتباط ذهن، بدن و روح را در زمستان تقویت کنیم؟

قرص‌های ضد افسردگی نتیجه‌بخش است؟

یوگا و رهایی از اضطراب مادربودن

حقایق عجیب زنانه!