آریا بانو

آخرين مطالب

تجربه 4 ساعته حضور در خانه «دعانويس» مشهور
fiogf49gjkf0d
روانشناسي

  بزرگنمايي:

خانمي که معرف من است، وقتي آدرس را برايم روي کاغذ مي‌نويسد، تاکيد مي‌کند قبل از ساعت 9 صبح به خانه «حاج‌آقا» برسم؛ چون سرش آنقدر شلوغ است که اگر دير برسم، مرا به عنوان مراجعه‌کننده نمي‌پذيرند و بايد دوباره کلي منتظر نوبت بمانم.

بر اساس يک قرار از پيش تعيين‌شده، صبح خيلي زود از سر کنجکاوي راهي يکي از محله‌هاي جنوب تهران مي‌شوم؛ براي ديدن «حاج‌آقا» و يک تجربه خبري که با شما به اشتراک گذاشته مي‌شود. حاج‌آقا کار اصلي‌اش «سرکتاب» باز کردن است؛ بر اساس آنچه مي‌گويد از «علوم غريبه» مي‌داند و از رازهايي مي‌گويد که ما آدم‌هاي عادي به اين راحتي‌ها از آن سر در نمي‌آوريم.

ساعت 8 صبح است که خودم را در کوچه‌اي خلوت و باريک مي‌بينم. از آن کوچه‌ها که پرنده هم در آن پر نمي‌زند. پلاک خانه را با آدرسي که در دست دارم، مطابقت مي‌دهم. يک خانه شخصي سه طبقه که اولين طبقه آن به مراجعه‌کنندگان اختصاص دارد. زنگ را فشار مي‌دهم، بدون اينکه کسي نامم را بپرسد، در باز مي‌شود. يک راهروي باريک موکت شده روبريم است که به اتاق مربع و خيلي کوچکي ختم مي‌شود.

زن‌هاي زيادي از من زرنگ‌تر بوده و خيلي زودتر آمده‌اند. همه‌شان به پشتي‌هاي قرمزي که دورتا دور اتاق چيده شده، تکيه زده‌اند. مشغول درد دل کردن با يکديگرند و منتظر هستند صداي «حاج‌آقا» را از پشت در چوبي بزرگ بشنوند تا به نوبت، شنونده مشکلاتشان باشد و برايشان دعا بنويسد.

يکي از زن‌ها در حالي که چهره‌اي بغض‌آلود به خود گرفته چادرش را جمع مي‌کند تا من هم بتوانم کنارش در نوبت بنشينم. بدون اينکه چيزي بپرسم، شروع مي‌کند به درد دل کردن: «به خدا خسته شدم از دست پسرم. بيکار افتاده تو خونه. نه سربازي مي‌ره. نه اهل درس و دانشگاست. هيچ هدفي نداره. اصلا نمي‌دونه مي‌خواد چيکار کنه؟ خيلي ناراحتم...» يک‌دفعه خانمي که کنارش نشسته، براي دلداري‌اش مي‌گويد: «نگران نباش خانم. حاج‌آقا درستش مي‌کنه. هرچند که بايد توکلت به خدا باشه. اول خدا، بعدم حاج‌آقا.»

 

زنگ در مداوم به صدا در مي‌آيد و تعداد مراجعه‌کنندگان هم هر لحظه بيشتر مي‌شود. حاج‌آقا اولين مراجعه‌کننده را از پشت در صدا مي‌زند. زن ميانسال با موهاي بلوند در حالي که کيف پولش را زير بغل گرفته آرام داخل اتاق مي‌شود و کارش 10 دقيقه‌اي هم طول مي‌کشد. يکي از زن‌ها به نظر مي‌رسد از شدت استيصال دائم در جايش مي‌ايستد، با لهجه آذري غليظ و با صداي بلند مي‌گويد: «اي بابا! چقدر لفتش مي‌دن. به خدا به هواي نون بربري خريدن صبح کله سحر از خونه زدم، بيرون. نه شوهرم خبر داره، نه دخترم. هيچ روزي انقد شلوغ نبود..»

صداي زنگ در که پي در پي و مداوم نواخته مي‌شود، جمله‌اش را ناتمام مي‌گذارد. زن ميانسال در حالي که چادرش را به دندان گرفته و مدام پشت سرش را نگاه مي‌کند، وارد اتاق مي‌شود: «تو رو خدا بذاريد من زود برم تو. به خدا فقط يه نقطه حرف با حاج‌آقا دارم. شوهرم تعقيبم مي‌کنه. اگه بفهمه اينجام، به خاک سياه مي‌شونه منو. ايشالا خدا مشکل همتونو حل کنه.»
صداي زن‌هاي ديگر بلند مي‌شود تا اجازه ندهند او بدون نوبت به اتاق برود و يکي هم در پاسخ مي‌گويد: «تو هر روز همين جايي. هر روزم همينو مي‌گي. مي‌بيني که همه گرفتارن. مثل بقيه بشين تو نوبت.» اعتراض‌ها جواب مي‌دهد و او هم در نوبت مي‌رود. آرام کنارش مي‌روم و مي‌پرسم:

ـ ببخشيد خانم! اگر شما از دعاهاي حاج‌آقا جواب نگرفتيد، پس چرا هر روز مي‌يايد؟
ـ هر روز که نمي‌يام. اينا هم حرف مفت مي‌زنن. مثلا ديروز نيومده بودم؛ رفته بودم يه جا فال قهوه بگيرم. نمي‌دوني چقدر گرفتارم. مي‌فهمي شوهرت هر روز صبح بفرستت تو خيابون يعني چي؟

سر دردل‌ همه‌شان باز مي‌شود. يک‌نفر به خاطر پسرش آمده که همه دارايي‌اش را به نام همسرش کرده و آن زن هم پسرش را ترک کرده و خبري از او نيست. يک نفر ديگر به گفته حاج‌آقا جادو شده و بختش بسته شده و حالا مدت‌ها به اين خانه مي‌آيد تا حاج‌آقا طلسمش را باطل کند. زن جواني آمده است تا دعاي «زبان‌بند» براي مادرشوهرش بگيرد و...

بيشتر مراجعه‌کنندگان البته داراي نوعي عقايد مذهبي هم هستند، اما رجوع به دعانويس را از مراجعه به فالگير معتبرتر مي‌دانند. اغلب آن‌ها به فال قهوه و تاروت معتقد نيستند و ترجيح مي‌دهند از طريقي که نامش را «ادعيه‌ معتبر و آيات قرآني» گذاشته‌اند، مشکلشان را حل کنند؛ اين را از ميان صحبت‌هايشان مي‌فهمم.

وقتي از چند نفرشان مي‌پرسم که چقدر از اين راه جواب گرفته‌اند، متفق‌القول مي‌گويند: «حاج‌آقا کارش خيلي خوبه. اگه دستورايي که مي‌گه درست انجام بدي، حتما مشکلت حل مي‌شه. ما که جواب گرفتيم. حاجي آدم خوبيه. اصلا وسيله خدا براي ماست. اهل طلسم کردن و کاراي بد نيست. فقط مشکل‌گشاست. خدا خيرش بده که گره باز مي‌کنه.»

سه ساعتي مي‌گذرد و هنوز نوبت من نشده. در اين سه ساعت سعي مي‌کنم براي زن‌ها صف درست کنم تا سر نوبت با هم دعوا نکنند. حاج‌آقا تقريبا هيچ مراجعه‌کننده مردي ندارد و دور تا دور اتاق پر است از زنان دردمند که چشم به نسخه‌ها و دعاهاي او دارند.

صفحه‌اي از کتاب کمياب «علوم غريبه»

ساعت 11:30 بالاخره نوبت من مي‌شود. در مي‌زنم و سلام مي‌کنم. با صداي بلندي جواب مي‌دهد:‌«عليکم‌السلام»‌

اتاق کوچکي را فرش قرمز کرده و در گوشه آن روي تشک نشسته است. کنارش قرآن، يک کتاب قطور با جلد نامعلوم و تعدادي زيادي کاغذ است. به غير از اين‌ها و آينه کوچکي که روي ديوار آويزان است، هيچ چيز ديگري در اتاق نيست. کت و شلوار مشکي مرتب پوشيده با پيراهن سفيد يقه ايستاده. تقريبا 70 ساله به نظر مي‌رسد و تندتند حرف مي‌زند.

ـ کارت چيه دخترم؟
ـ حاج‌آقا مي‌خواستم يه سر کتاب برام باز کنيد.
ـ اسم؟
ـ سهيلا
اسمم را به حروف ابجد روي کاغذ مي‌نويسد و کتاب قطور را بر مي‌دارد و شروع مي‌کند، تندتند ذکر گفتن طوري که اصلا نمي‌شود متوجه شد که چه مي‌گويد. کتاب را باز مي‌کند و با شخصي که من او را در اتاق نمي‌بينم، صحبت مي‌کند. اول کمي از اتفاقاتي که در گذشته برايم افتاده مي‌گويد و بعد:
ـ دخترم! بختت باز و بلند. هيچ جادو و طلسمي هم نداري. خيالت راحت. هميشه نمازتو بخون و همه چي رو از خدا بخواه.
ـ نماز مي‌خونم، حاج‌آقا.
ـ نمي‌خوني. مي‌گه نمي‌خوني.(خطاب به شخصي که من او را در اتاق نمي‌بينم.)
ـ حاج آقا. من نماز مي‌خونم.
ـ پس درست بخون. درست و اول وقت. از خدا «جزم جميل» بخواه.
10 دقيقه‌اي با هم گپ مي‌زنيم.
ـ حاج‌آقا! چقدر بايد تقديم کنم؟
ـ طلسم و جادو که نداشتي برات باطل کنم. فقط 10 هزار تومان براي سر کتاب بده.
ـ نمي‌شه کمتر بگيريد؟
ـ قيمتش دست من نيست. قيمت نسخه‌ها هم دست من نيست. نسخه‌ها بايد از جايي برسن. خودم قيمتي تعيين نمي‌کنم. (اشاره او کامل به شخص فرضي در اتاق است. من هرچه پشتم را نگاه کردم، کسي را نديدم.)
کيفم را که برمي‌دارم مي‌گويد: «رفتي بيرون، بگو کسي نياد. وقت اذان کسي رو نمي‌بينم.»
پيامش را به زن‌ها مي‌رساندم و مي‌خواهم که بيرون بيايم، يکي‌شان مي‌گويد: «دخترم! من سواد ندارم. حاج‌آقا گفته براي حل مشکلم بايد آيه 7 سوره «ياسين» رو بخونم. ميشه از رو قرآن برام بنويسيش؟»
 
آيه را مي‌نويسم و چند بار برايش تکرار مي‌کنم که در ذهنش بماند.
در اتاق و راهرو جايي براي ايستادن هم نمانده، چه برسد به نشستن. هر طرف که سر بچرخاني، صداي گلايه‌هاي زنانه مي‌شنوي که دنبال گوش شنوا مي‌گردند. تقريبا هيچ‌کدام بار اولشان نيست که اينجا آمده‌اند و براي کوچکترين مشکلات زندگي‌شان هم دست به دامن حاج‌آقا و نسخه‌هايش مي‌شوند.
به محل کارم باز مي‌گردم و در اينترنت جستجو مي‌کنم تا بتوانم بازهم دعانويس‌هاي شهر را پيدا کنم و سراغشان بروم. ظاهرا دعانويس‌هايي هم هستند که حالا خيلي مدرن شده‌اند و با مراجعه‌کنندگانشان به صورت اينترنتي و از طريق وب‌سايتشان ارتباط برقرار مي‌کنند. آن‌ها که سخاوتشان بيشتر است هم، کتاب «علوم غريبه» را در وب‌سايتشان براي دانلود رايگان قرار دادند؛ هرچند که سر درآوردن از اين کتاب کار چندان راحتي نيست.
 
صفحه‌اي از کتاب کمياب «علوم غريبه»

از آنجا که بيشتر زن‌هايي که ديده بودم، داراي عقايد مذهبي بودند، درباره حکم شرعي دعانويسي و جن‌گيري هم جستجو مي‌کنم. آيت‌الله مکارم شيرازي در اين باره فتوا داده است: « نوشتن دعاهايي که از حضرات معصومين (عليهم السلام) رسيده و در کتب معتبر موجود است، اشکالي ندارد، ولي دعانويسي؛ حرفه‌اي که شغل افراد سودجوست، صحيح نيست و غالب کتاب‌هايي که به آن استناد مي‌کنند، اعتباري ندارد. اين امر اگر چه ممکن است، ولي شرعاً جايز نيست و بسياري از مدعيان آن، افرادي دروغگو يا خطاکارند.»
آيت‌الله سيستاني نيز معتقد است: « مراجعه به دعانويس اشکال ندارد ولي سحر و جادو جايز نيست. سحر و جادو از محرمات و معاصي کبيره است و جايز نيست.»
 
آيت‌الله صافي گلپايگاني هم معتقد است: « «نوشتن دعاهايي که با دليل معتبر از ائمه معصومين (عليهم‌السلام) نقل شده و اجرت گرفتن در مقابل آن، اشکال ندارد، ولي مراجعه به فال‌گيرها يا دعانويساني که به صورت‌هاي مختلف از منابعي که اعتبار شرعي ندارد، نقل مي‌کنند يا مي‌نويسند، جايز نيست و پول گرفتن اين‌گونه، اکل مال به باطل و حرام است. والله العالم.»
 
آيت‌الله علوي گرگاني هم فتوا داده است: « دعانويسي از نظر شرعي اشکال ندارد ولي فال‌گيري و جن‌گيري مورد تاييد نيست؛ البته دعانويسي که فعلاً در مملکت ما رواج دارد و بيشتر افراد کلاهبردار به اين امر مشغول هستند، جايز نيست؛ زيرا بسياري از آنها معلومات کافي در اين امر ندارند و گرفتن چنين پول‌هايي هم خالي از شبهه نيست و ما نبايد خودمان را در معرض سوءاستفاده اين گونه افراد قرار دهيم.»
 
در بخش استفتائات وب‌سايت آيت‌الله خامنه‌اي نيز در  پاسخ به اين پرسش‌ها که آيا پرداخت و دريافت پول در قبال دعانويسي جايز است و اينکه دعاهايي که نويسندگان آن‌ها ادعا مي‌کنند که در کتاب‌هاي قديمي دعا نقل شده اند، چه حکمي دارد؟ آمده است: «دريافت يا پرداخت مبلغي به عنوان اجرت نوشتن دعاهاي وارده اشکالي ندارد. درباره سوال دوم هم اگر دعاها ازائمه اطهار (ع) نقل و روايت شده باشند و يا مضامين آن‌ها حق باشد، تبرک جستن به آنها اشکالي ندارد؛ همان‌گونه که تبرک جستن به دعاهاي مشکوک به اين اميد که از معصوم (عليه‌السلام) باشند، اشکالي ندارد.»
 
البته مشخص نيست افرادي که به عنوان «دعانويس» در کشور فعاليت مي‌کنند دقيقا مطابق با نظرات و حدود تعيين‌شده از سوي مراجع عظام تقليد فعاليت مي‌کنند يا نه و آيا استنباط از «ادعيه مجاز» در بين همه آنها يکي است ؟ از ظاهر امر برمي‌آيد که نظارت مشخصي بر فعاليت‌ آن‌ها صورت نمي‌گيرد و بنابرين نمي‌توان به صورت مطلق درباره جايز بودن يا نبودن فعاليت آنها نظر داد.
فضاي مجازي پر است از مطالب و سايت‌هاي تخصصي درباره علوم غريبه وخفيه که موافقان و مخالفان زيادي دارد. اين علوم به نيروهاي مافوق طبيعت اشاره دارد. باور بيشتر دانشمندان امروزي بر اين است که توضيحات و ادعاهاي نهان‌شناسي يا همان علوم خفيه با علم امروزي سازگاري ندارد و از راه‌هاي علمي به هيچ‌وجه اثبات‌پذير نيست. با اين حال افراد زيادي در دنياي امروز به اين علوم اعتقاد دارند و براي گشايش مشکلاتشان دست به دامن دعانويسان يا حتي ساحران مي‌شوند.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/3884/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

ماجرای مرد کوری که 60 سال پیش با شکنجه 2 کودک را برای گدایی اجاره کرد!

پیرترین فرد زنده جهان کیست؟

وداع با اطلس؛ ربات انسان‌نمای بوستون داینامیکس بازنشسته می‌شود

دل ز جان برگیر و در بر گیر یار مهربان

نصیرزاده: با مجیدی، گل محمدی مذاکره داشتیم

نصیرزاده: تمام لیست خمس با نظر خودش جذب کردیم

پیروانی: یک بار هم علیه داوری حرف نزدم

وضعیت خروجی ورزشگاه وطنی

هاشمی نسب: درباره ناعدالتی ها حرف نمیزنم

کایل واکر: جود بلینگام یک هافبک کامل است

بادامکی: فشار مجازی استقلال بی سابقه بوده است

بیرانوند فردا گچ دستش را باز می کند

معاون پرسپولیس: اعلام کردند VAR منتفی شد

علت توقف مذاکره تراکتور با بردیف از زبان نصیرزاده

آخرین خبر از واگذاری مالکیت باشگاه پرسپولیس

عمو کاووس: مرگ حقه، میکروب بهانه است

گناه مخاطب چی بود فرشته؟

‎«گریه لیلی»؛ شاهکار تکنوازی ویولن استاد اسدالله ملک

سرعت وقوع فرونشست چقدر است؟

خیلی شانس آورد از یک تصادف مرگبار نجات پیدا کرد!

عکس های کاملا به موقع

دلیل احساس درد در مفاصل انگشت ها چیست؟

اشتباهات ساده‌ای که آشپزخانه را شلوغ و نامرتب می‌کند

نسخه جدید ربات انسان‌نما اطلس با قابلیت‌های هوش مصنوعی معرفی شد

صحبت های شنیدنی دکتر الهی قمشه ای

دقیقی: می‌توانستیم مساوی کنیم، حیف شد

جعفری: بازی کردن با فولاد در اهواز همیشه سخت است

قربانعلی‌پور: مطمئنا لیگ برای تیم ملی رصد می‌شود

حردانی: هواداران سنگ تمام گذاشتند

شجاعی جمله معروف کمالوند را بازسازی کرد

سرپرست استقلال: مشکل تیم ما مالی است

کری ستاره بارسا برای رئال؛ با 200 درصد توان بازی می کنیم

رضاوند: بازی‌ها با VAR برگزار شود تا حق تیمی‌ خورده نشود

واکنش بادامکی به استفاده از VAR در هفته‌های پایانی

بادامکی: اسماعیلی فر به هواداران لایک نشان داده

وقتی هیچی از هنر نقاشی نمیدونی

دابسمش علی لهراسبی برای مخاطبانش

سلمان: در باز است، باز پرنده است، پس در پرنده است!

وقتی نمیتونی دو دقیقه ساکت بشینی

فامیل دور و بچه‌ش و ببعی قاچاقی میخوان برن ترکیه

بلایی که مهسا طهماسبی سر گربه های محله آورده

قطعه «گلادیاتور» اثر هانس زیمر با ساز دودوک

پزشکان پایبند تعرفه‌های قانونی نیستند

ترفند عجیب گراز برای فرار از دست سگ‌های شکارچی!

خوشمزه ترین سوپ قارچی که میتونی درست کنی

افزایش قد نرمال برای دختران در سنین بلوغ

توصیه ای برای چیدمان منزل کسانی که فرزند اوتیسم دارند

تصاویری فوق‌العاده زیبا از عبور زیبای فالکون 9 از مقابل ماه

چاپ پنجمین جلد مجموعه تاریخ ایران‌زمین درباره طاهریان و آل بویه

ویسی: قول می‌دهم خوزستانی‌ها در پایان، ناراحت نباشند