بزرگنمايي:

بهنوش طباطبايي به مانند بسياري ديگر از هنرمندان تحصيلات آکادميکش خلاف مسير هنري بود. او که متولد ارديبهشت 60 است ابتدا به سراغ مهندسي کامپيوتر رفت و بعد از فارغ التحصيلي در اين رشته و براي پيگيري علايق دروني خود به بازيگري بود که در يک دوره آزاد بازيگري که در دانشکده هنرهاي زيبا برگزار مي شد شرکت کرد.

همين تجربه کوتاه مدت آموزش بازيگري بود که مسيري تازه را پيش روي اين بازيگر قرار داد؛ اولين تجربيات بازيگري طباطبايي در تلويزيون بود و از جمله در ابتداي دهه هشتاد و در سريالي به نام «کوي دامون»؛ سريالي که شايد به تأسي از مجموعه موفق «روزگار جواني» کوشيده بود با قرار دادن محوريت داستان در يک خوابگاه دانشجويي شرح حالي ارائه دهد از وضعيت زندگي نسل جواني که مي خواهد در گذر از خانواده، تجربه زندگي مستقل را بيازمايد.


«مسافري از هند» سريال جوانانه قاسم جعفري که نقش هاي اصلي آن را شيلا خداداد و سروش گودرزي بازي مي کردند سريال بعدي طباطبايي بود. «عشق گمشده»، «پيله هاي پرواز»، و «چارديواري» ديگر سريال هاي طباطبايي بوده اند.

مطمئن در ايفاي نقش هاي مکمل

مختصات چهره طباطبايي طوري نبود که بتواند نقش اول سريال را برعهده گيرد و براي همين اغلب مي کوشيد نقش هاي مکمل سريال ها را ايفا کند.اين ويژگي در سال هاي بعدتر و زماني که وارد سينما شد و آثاري نظير «مصائب دوشيزه»، «پسران آجري» و «مجنون ليلي» را بازي کرد نيز همراه او ماند.

مکمل ماندن اما سبب ساز آن نشد که او از تلاش هايش بکاهد و اتفاقا رفته رفته کوشيد خود را به عنوان يک بازيگر ششدانگ براي نقش هاي مکمل آثار سينمايي و تلويزيوني مطرح نمايد. شايد براي همين است که مي بينيم در يک درام کاملا جدي مثل «آزادراه» يا کمدي کاملا مفرحانه مثل «شاس عشق تصادف» به يک اندازه در جهت باورپذير کردن شخصيت هايش پيش مي رود.

حرکت تدريجي و پله پله و البته بي دريگري در حواشي هنري سبب ساز آن شد که طباطبايي تا پاي همکاري با کارگرداناني نظير مقدم هم برود و در مجموعه هايي مانند «مختارنامه»، «در مسير زاينده رود» و «ميکائيل» ايفاي نقش کند.

در سينما هم او توانست اعتماد بهروز شعيبي کارگردان جوان و موفق سينما را جلب کرده و يکي از حساس ترين نقش هاي درام تاريخي- سياسي «سيانور» يعني نقش ليلا زمرديان همسر سازماني مجيد شريف واقفي را ايفا کند.

يکي از آخرين کارهاي سينمايي اين بازيگر «لابي» ساخته کارگرداني جوان به نام محمد پرويزي است که بهنوش در آن مقابل شهاب حسيني ايفاي نقش کرده است.


ازدواجي پرسر و صدا با يک بازيگر

بهنوش طباطبايي ذاتا از حواشي فراري است و اين شايد به خصلت هاي دروني او باز مي گردد که آدمي است آرام و کم حرف که اغلب اوقات فراغت خود را هم صرف مطالعه مي کند. با اين حال همان طور که همواره آدميان خود نمي توانند همه اتفاقات پيش رو را تعيين کنند ازدواج بهنوش طباطبايي با مهدي پاکدل در آخرين روزهاي زمستان 1389 نيز زندگي آنها را وارد مسير تازه تري کرد.

اين دو نفر در جريان همبازي بودن در فيلم «مصائب دوشيزه» بود که بيشتر با هم آشنا شدند و همين آشنايي زمينه ساز ازدواج آنها شد. بهنوش طباطبايي بعد از ازدواج با پاکدل درباره چرايي ازدواج گفته بود: چيزي که مرا جذب کرد بامزه بودن مهدي بود. من در کارم جدي هستم و هميشه وقتي سر کارم در حال تمرکز کردنم. اما مهدي اصلا اينجوري نيست؛ او سر کار همش مي گويد، مي خندد و دوست دارد به اطرافيانش خوش بگذرد. البته شايد در آينده تغيير کند!

بهنوش طباطبايي به اهميت خانواده در ازدواج هم تاکيد کرده و گفته بود: خانواده پاکدل، خانواده بسيار خوبي هستند که اين نکته براي من اهميت زيادي داشت و اين ها علاوه بر ويژگي هاي شخصي خود مهدي پاکدل است.

نفوذ به قلب حواشي

ازدواج طباطبايي باعث شد به ناگاه هم وي و هم پاکدل که او نيز مانند طباطبايي کم حرف و آرام است در کانون حاشيه ها قرار گيرند. حاشيه هايي که با حضور آنها در برابر دوربين هاي تلويزيوني هم همراه شد و شرايطي را فراهم آورد که مخاطبان بيشتر و بيشتر از آنها بپرسند.
البته به نظر نمي رسيد اين زوج جوان بازيگر هم از قرارگيري در برابر لنز دوربين هاي تلويزيوني يا مجلات چندان دلخور باشند چون به هر حال صحبت درباره خوشي هاي زندگي و امر مقدسي همچون ازدواج همان قدر که براي شنونده جذاب است براي آنها نيز جذابيت هاي خاص خود را داشت.

شايعه اي که رنگ حقيقت گرفت

بهنوش طباطبايي و مهدي پاکدل حدودا 5 سال و چند ماه زندگي مشترک توأم با فراز و نشيبي را تجربه کردند اما به مانند بسياري از زوج هاي جوان که اين روزها دور و برمان فراوان از آنها مي بينيم زندگي زناشويي اين دو نفر هم نتوانست بيشتر از اين دوام بياورد و اين دو نفر تصميم به جدايي گرفتند.

به مانند اغلب جدايي هاي هنري خبر جدايي اين زوج هم ابتدا در قالب شايعات بود که منتشر شد و با اتفاقي که در صفحات اجتماعي اين دو نفر افتاد اين شايعه پررنگ شد.

پاک شدن عکس هاي مشترک و دو نفره اين زوج در صفحات اينستاگرام شان باعث ايجاد شک و شبهه هايي در مورد اين دو نفر شد ولي در فضاي رسانه اي که کوچک ترين حرکات و اتفاقات از چشمان تيزبين رسانه ها دور نمي ماند کافي بود تا حضور بهنوش طباطبايي بدون حلقه ازدواج در رونمايي فيلم «سيانور» باعث شود بگومگوهاي غيررسمي اوج بگيرد و اين دو هنرمند بي حاشيه به تيتر اخبار تبديل شوند.

پس از بالا گرفتن تب اين شايعه بهنوش طباطبايي در يکي از معدود دفعاتي که مخاطب پرسشي مستقيم در اين باره بود درباره جدايي از مهدي پاکدل گفت: اين خبر را نه تاييد مي کنم و نه تکذيب، به اين دليل که فرهنگ سازي شود و در زندگي خصوصي افراد سرک نکشيم!

همين تکذيب نکردن ماجرا در عين عدم تاييد آن بود که باعث شد تبي تازه در فضاهاي رسانه اي شکل گيرد و بسياري شايعه را درست بدانند.

البته برخي مخاطبان به اين اظهارنظر طباطبايي هم واکنش نشان دادند که چطور مي شود به هنگام ازدواج و در برابر دوربين هاي تلويزيوني با روي باز به صراحت درباره ازدواج و دلايل آن سخن گفت اما درباره شايعه طلاق نه تنها درست به مخاطبان خود توضيح نمي دهد بلکه پاسخگوي به آن را «سرک کشيدن به زندگي خصوصي» تلقي مي کند.

باور اين دسته از مخاطبان آن بود اگر قائل شدن حرمت براي زندگي خصوصي را به عنوان يک اصل بپذيريم طباطبايي درباره ازدواج خود که آن هم خصوصي است نبايد خبري را در اختيار مخاطبان خود قرار مي داد.

ادامه کار زير سقف دودي

بهنوش طباطبايي اما بي توجه به همه اين حواشي کار بازيگري خود را ادامه داد؛ او يک پيشنهاد کاري خوب از پوران درخشنده براي بازي در «زير سقف دودي» دريافت کرد. نقشي که طباطبايي در اين فيلم ايفا کرده ابتدا بنا بود توسط نيکي کريمي ايفا شود اما درگيري هاي نيکي کريمي در تهيه کنندگي فيلم به نام «آذر» سبب ساز آن شد قد همکاري با درخشنده را بزند و در نهايت قرعه به نام طباطبايي بيفتد که اين نقش را ايفا کند.

نقش طباطبايي در «زير سقف دودي» زني است که پايش به زندگي يک زوج ميانسال باز مي شود؛ زوجي با بازي فرهاد اصلاني و مريلا زارعي که بعد از سال ها زندگي مشترک به نوعي تکرار مکررات رسيده اند و انگار زير سقف دودي ناچار به تحمل يکديگر شده اند. بايد منتظر ماند و ديد ايفاي نقش طباطبايي در اين کار آن قدر گل خواهد کرد که همه اين حواشي را پاک کند يا خير...