داماد پولدار و بلايي که بر سر نوعروس جوان آورد
اجتماعي
بزرگنمايي:
اما با وجود همه سخت گيري هايم، دخترم به دام فرد شيادي افتاد
که اکنون سوهان روحمان شده است و من و دخترم را تهديد به اسيدپاشي مي کند
تا زمين يک هکتاري هديه ازدواجش را از دخترم پس بگيرد در حالي که…
زن 48 ساله با بيان اين که رفتارهاي وحشتناک دامادم موجب ايجاد رعب و وحشت در زندگي من و دخترم شده است
و ديگر امنيت جاني نداريم به کارشناس اجتماعي کلانتري احمدآباد مشهد گفت:
زماني که فرزندانم کودکاني خردسال بودند همسرم به دليل عارضه قلبي جان سپرد
و من به تنهايي مسئوليت زندگي را به دوش کشيدم
اما به خاطر اين که خانواده خودم و همسرم از نظر مالي و اجتماعي در سطح بالايي بوديم
هيچ گاه نگذاشتم فرزندانم در مضيقه زندگي کنند و همه نوع امکانات تفريحي و رفاهي را برايشان فراهم مي کردم.
تا اين که دختر بزرگم ازدواج کرد و زندگي خوبي تشکيل داد
اما دختر کوچک ترم قصد داشت براي ادامه تحصيل به اروپا برود و نزد دخترعموهايش زندگي کند.
من هم مخالفتي با خواسته هاي او نداشتم
در همين شرايط بود که يکي از دوستان برادرم «ساناز» را که آن زمان 17 ساله بود براي يکي از بستگانش خواستگاري کرد.
با وجود آن که آن ها شرايط مالي بهتري نسبت به ما داشتند
ولي من و دخترم پاسخ منفي داديم چرا که دخترم آرزوهاي زيادي را در سر مي پروراند.
حدود 3 سال بعد از اين ماجرا بود که پسر يکي از کارخانه دارهاي مشهد دخترم را خواستگاري کرد
ولي من مهريه سنگيني را مطرح کردم و ادامه تحصيل او در خارج از کشور را بهانه اي قرار دادم
تا علاقه او را نسبت به دخترم بسنجم.
اين در حالي بود که خواستگار دخترم با همه شرايط موافقت مي کرد
رفت و آمد خانواده «کاميار» 8 ماه طول کشيد؛
به طوري که آن ها براي ازدواج کاميار با دخترم حاضر شدند
زمين يک هکتاري را در بالاي شهر به عنوان هديه ازدواج به نام دخترم سند بزنند
تا به قول معروف پشت قباله اش باشد.
خلاصه با وساطت بزرگ ترها و اعتبار بستگان نزديک کاميار، با اين ازدواج موافقت کرديم
و آن ها به عقد يکديگر درآمدند ولي روزهاي خوش آن ها تنها 45 روز دوام داشت
چرا که بعد از آن، آرام آرام رفتارهاي کاميار تغيير کرد و مدام دخترم را مورد آزار و اذيت هاي روحي قرار مي داد.
آن ها با وجود اين که براي ادامه تحصيل دخترم در خارج از کشور موافقت کرده بودند
اما حالا اجازه تحصيل در دانشگاه هاي داخل کشور را هم به او نمي دهند.
با آن که اکنون يک سال از برگزاري مراسم عقد آن ها مي گذرد
نه تنها به هيچ يک از وعده هاي خودشان عمل نکرده اند بلکه دخترم را تحت فشار قرار مي دهند
تا زمين يک هکتاري را به آن ها برگرداند.
دامادم مدام من و دخترم را تعقيب و تهديد به اسيدپاشي مي کند.
اين در حالي است که به تازگي فهميده ام که او قبلا با دختر ديگري نامزد کرده بوده،
ولي به خاطر همين رفتارهايش، دختر مذکور از او جدا شده است.
اکنون نيز در حالي که احتمال مي دهم دامادم مشکلات روحي و رواني دارد
به خاطر فريب در ازدواج از او شکايت کرده ام تا قانون در اين باره تصميم بگيرد…
-
دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱:۱۶:۲۹ PM
-
۸۳۲ بازديد
-
آريا
-
داماد پولدار
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/4560/