گنديدن «کرامت انساني» در ميادين ترهبار!
مقالات
بزرگنمايي:
بانو نيوز - درست وسط تابستان هستيم و از جلوي ميوهفروشي ها که بگذريم، انواع ميوههاي تابستانه اعم از گيلاس، هندوانه، طالبي، آناناس، آلبالو و زردآلو و غيره سرتاسر مغازه را پر کردهاند و دلبري مي کنند.
به گزارش بانو نيوز؛ با ديدن رنگها و ظاهر درشت و آبدارشان هوس خريد مي کنيم اما قيمت ها را که مي بينيم، برق از سرمان مي پرد. ترجيح ميدهيم اشتياق گاززدن به انبه يا آلو را ناديده بگيريم و از کنار مغازه بگذريم. پيش خود مي گوييم: «از تره بار خريد ميکنم». و روز بعد راهي يکي از ميادين ميوه و ترهبار مي شويم اما ظاهر ميوهها در کنار ظاهر شلوغ و کثيف بازار و برخورد فروشندهها، اشتهايمان را کور ميکند. اين ميوه ها کجا و ميوههايي که جلوي مغازه ديده بوديم، کجا. با اين حال مجبور به خريد هستيم چون به هر حال بچهها بايد از ميوههاي تابستانه استفاده کنند و خودمان نيز هوس گيلاس و آلبالو کردهايم. اينجا بحث، جدل و درگيري لفظي هست ونمي تواني ميوههايي را که مي خواهي جدا کني و گاهي حتي مجبوري کمتر از مقدار مشخصي خريد نکني. بسيار پيش ميآيد که ميوه و سبزيجاتي که مي خريد، خراب باشند و دور ريز زيادي داشته باشند؛ با اين حال قيمتها خيلي ارزانتر از مغازههاست و همين دليل شلوغي ميادين ميوه و ترهبار است.
روزانه 600 تا 650 نفر در تهران از اين مراکز خريد مي کنند و اغلب از کيفيت محصولات و برخورد غرفهداران ناراضي هستند. ميوهها، ريز و بدشکل و گاه کال و نرسيده است. پاي محصولات درجه يک مدتهاست که به اين ميادين باز نمي شود. گويا ميادين در فقدان نظارت و کنترل صحيح، از توان پايين مالي مردم سوءاستفاده ميکنند و ميوه بيکيفيت را با نرخ پايين به جاي ميوه مناسب به مردم عرضه مي کنند. سازمان ميادين ميوه و تره بار اعلام کرده که شهروندان نبايد محصولات مورد دار و بي کيفيت و خراب را از ميادين خريداري کنند، و حتي پس از بردن يک محصول به خانه اگر متوجه خراب بودن آن شدند، اجناس خريداري شده را پس بياورند و پولشان را دريافت کنند. اما در عمل چنين چيزي وجود ندارد. اين در حالي است که فلسفه تشکيل اين مراکز از ابتدا حذف واسطهگري و قرار گرفتن مستقيم غرفه در اختيار توليد کننده بود تا قشر متوسط و ضعيف جامعه نيز توان دسترسي به ميوه با کيفيت وقيمت مناسب را داشته باشد. اين فلسفه اين روزها البته کاربردي ندارد.
فروشنده ها توهين مي کنند
ميدانهاي ميوه و ترهبار باوجود ظاهر شلوغ و در برخي نقاط کثيف، ناخواسته دوست داشتني هستند. فرقي ندارد صبح برويد يا ظهر و بعد از ظهر، هميشه شلوغ است و پر از رنگ. صاحبان غرفهها با صورتهاي آفتاب سوخته و لهجههايي که اغلب نيز کردي است، بلند بلند حرف مي زنند. بعضي از خانمها کيف خريد به دست دارند. از همان کيف هاي خريد قديمي چرخ دار و پاي غرفهها با فروشنده چانه مي زنند. وانتهايي اين گوشه و آن گوشه ميدان به چشم مي خورند که معلوم است به تازگي ميوه آورده يا متعلق به غرفه دارهاست.
سبد ميوههايي که هنوز جا به جا نشدهاند، روي هم قرار گرفتهاند و در نوبت جابهجايي هستند. کارگر لاغري که دستکش زمخت چرکمردهاي به دست دارد، سبدها را انگار که پر کاه باشد از جا بلند ميکند و مي برد. اينجا زندگي جريان دارد و نمي شود دوستش نداشت. کاش کيفيت محصولي که عرضه مي شد و برخورد فروشندهها اين تصوير دوست داشتني را خراب نميکرد.
با اين حال نارضايتي مردم واقعيت است و اگر فقط نيم ساعت در يکي از اين ميدانها چرخ بزنيد، انواع و اقسام جدل را شاهد خواهيد بود. فروشندهها اغلب بيحوصله و عصباني و طلبکارهستند و فکر مي کنند ميوه و سبزيجاتشان از آسمان افتاده پايين! يا فکر ميکنند دارند محصولشان را مجاني عرضه ميکنند. برخوردها آنقدر زشت و گاهي خشن است که مردم براي حفظ احترام خودشان نيز که شده دهان به دهان فروشندهها نمي گذارند. يکي از خانمها که البته سن و سال بالا دارد به کيفيت سبزي که خريده بود، اعتراض کرد. مرد فروشنده جلوي چشم همه سبزي را که لاي روزنامه پيچيده بود، از دستش کشيد و پرت کرد گوشه مغازه. گفت: «نمي خواد از من بخري برو يه جا ديگه بخر». زن از برخورد مرد گله کرد. عده اي اعتراض کردند و عده اي سکوت اما مرد فرياد زد که جنس همين است، هر که مي خواهد بخرد. کمي بعد جلوي غرفه او، تا حد زيادي خلوت شد اما برايش مهم نيست. مي داند که مشتري خواهد داشت و افراد ديگري که شاهد برخوردش نبوده اند، به سراغش خواهند آمد.
فقدان مشتري مداري
يکي از خانمها که همراه دخترش به خريد آمده، درباره ميزان رضايتش از مراکز ترهبار ميگويد: «چه رضايتي؟ خودتان مي بينيد که! اينها اصلا نمي دانند مشتري مداري يعني چه؟ ولي وقتي قيمت ليمو ترش در ميدان سههزار و پانصدتومان است اما مغازه دار 25 هزارتومان مي فروشد، شما باشيد از کجا مي خريد؟ اگر کمي بيشتر پول بدهيم از پشت مغازه ميوه بهتر مي آورند يا اجازه ميدهند جدا کنيم. به هر حال چاره اي نيست و از تره بار خريد کنيم به صرفه تر است».
مرد 52 ساله اي که پدر خانواده است، مي گويد: «هر جايي که اسم دولتى روي آن باشد، همين مشکلات را دارد. رقابتى وجود ندارد. مردم ايران را هم که چشم و هم چشمى نابود کرده و براي مهمان ميوه درشت مي گيرند و همين برايشان کافي است که بقيه ببينند آنها ميوه گران سر ميزشان است. براي خودشان از تره بار مي خرند و استفاده مي کنند، غر مي زنند اما حاضر نيستند اعتراض بکنند. من براي مهمانم هم از همين ميوهها استفاده مي کنم، خانمم بگويد نکن هم، من همين کار را مي کنم. همه جا هم مي گويم که راضي نيستم ولي ارزان است. من هم همينقدر توان مالي دارم».
يکي از خانمها که عينکش را بالاي سرش برده و با دقت به گوجهها نگاه مي کند، ميگويد: «اعتراض مردم هيچ فايده اي ندارد. از نظر اقتصادي ضعيف هستند و صداي اعتراض آدم ضعيف نيز به جايي نمي رسد. بايد به خاطر درآمد کم، ميوه ارزان و نا مرغوب بخرند؛ در واقع حق انتخاب ندارند». به گفته اين خانم، تازگي که اجازه دست چين کردن ميوه ها را مي دهند، اوضاع کمي بهتر شده، البته گرانتر حساب مي کنند اما باز خوب است. در مجموع ميوههاي چندان با کيفيتي اينجا عرضه نميشود و احتمال خراب بودن نيز زياد است. اگر هم قرار بوده ميوههاي باکيفيت و با قيمت مناسب و ارزان به مردم ارائه دهند، به هيچ وجه به چنين قراري عمل نکردهاند.
هيچ وقت از تره بار خريد نمي کنم
جلوي يکي از مغازه هاي ميوه فروشي غرب تهران، خانمي که تقريبا 60 ساله نشان مي دهد و وسواس زيادي براي جدا کردن ميوهها دارد، به «قانون» مي گويد: «هيچ وقت از تره بار خريد نميکنم. همينجا راحت انتخاب ميکنم و شاگرد مغازه برايم مي آورد.
يک بار پسرم برايم خريد و نعمت خدا را دور ريختم؛ اينقدر که بدطعم و داغون بود. خدارا شکر پول دارم و منت کسي را نمي کشم. اينجا پول نداشته باشي، بدبختي. همه بايد توي سرت بزنند. من خدارا شکر، نه تو سري خورده ام نه زده ام. انصاف ندارند، نبايد محتاجشان بشوي». يکي ديگر از شهروندان اما نظر متفاوتي دارد و مي گويد: «مردم پول هم که داشته باشند، باز جنس ارزان مي خواهند. همه افرادي که ترهبار مي روند، وضعيت اقتصادي بدي ندارند اما جنس ارزان مي خواهند. عادت کردهاند». با ميوه فروش صحبت ميکنم و مي پرسم چرا همکارانتان در ميادين ميوه و ترهبار اينقدر بد اخلاق هستند؟
مي خندد و ميگويد: «ميوه فروش ها همه خوش اخلاق اند». مي گويم نيستند و يکي دو تا از شيرينکاري هاي فروشندهها را در ميادين برايش مثال مي زنم و از کيفيت ميوهها مي گويم. ميگويد:«به هر حال دارند جنس ارزان مي دهند، ايراني جماعت هم که ذاتا طلبکار است. البته کيفيت پايين ميوههاي تره بار با وضعيت اقتصاد مردم ارتباط دارد اما مشکل اصلي وجود واسطههاست. اينکه ميوه از کجا ميآيد، کشاورز چه مقدار تامين مي شود، چه کسي ميوه را وارد تره بار مي کند، جهاد کشاورزي چه مقدار و چگونه کشاورز را تامين ميکند اما واقعيت اين است که متاسفانه بازار ميوه نيز مثل ديگر بخش ها، دچار مافيا و دلال است. وامهايي که به کشاورزان داده مي شود، نياز به لابيهاي خاص دارد و حتي کشاورزان با گرفتن وام نيز، پول را خرج پيشرفت کيفيت کالا نمي کنند. درکل بي کيفيتي ميوهها، ريشه در اقتصاد مردم ندارد و بيشتر از بينظمي و بيبرنامگي در نظام کشاورزي سرچشمه ميگيرد. به طور مثال پدربزرگ من 40 سال پيش چند هکتار باغ در شهريار داشت و نظام آن زمان، حمايت کامل از باغدار مي کرد و از سم پاش گرفته تا سهميه مواد لازم براي باغداري را در اختيار آنها قرار مي داد. اما پس از قطع شدن حمايت، از آن باغها فقط خانه و ويلا باقي مانده است» .
آنچه مسلم است، فلسفه ايجاد مراکز ميوه و ترهبار اين روزها کاملا فراموش شده و کرامت شهروندي مردم در اين مراکز، به هيچ انگاشته ميشود.بهگونهاي مردم اگر به راستي از نظر مالي تامين باشند، اگر کلاهشان نيز در اين مراکز بيفتد، براي برداشتنش نخواهند رفت.
تابناک
-
چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۷:۲۲ AM
-
۴۲۰ بازديد
-
زنان خبر
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/7671/