کودک همسری؛ تعهدی زود هنگام، فرجامی نامعلوم
اجتماعي
بزرگنمايي:
آریا بانو - تهران- کودک همسری یا به تعبیر علمی تر پیش رسی ازدواج، به دلیل آثار مختلف اجتماعی، روانی و جسمی، نیازمند اصلاح قوانین، بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی ،فرهنگ سازی و تغییر بینش و باورها است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، کودک همسری به ازدواج زود هنگام و حتی قبل از سن قانونی دختران و پسران گفته می شود که در بسیاری از جوامع خصوصا جوامع در حال توسعه بسیار دیده می شود. در این جوامع ازدواج کودکان یکی از اشکال ازدواج اجباری به شمار میرود و مصداق نقض حقوق بشر و نیز نمونهای از خشونت جنسیتی است.
کودک همسری نه تنها سبب می شود افراد در نقش های پدری و مادری و همچنین همسری نتوانند به خوبی ایفای نقش نمایند، بلکه آسیب پذیری جسمی و روحی فرد کودک و در نهایت محرومیت های اقتصادی و اجتماعی حاصل از انگ بی همسری نیز به وجود آید. طلاق گرفتن این کودکان سبب تداوم و گسترش زنانه شدن فقر و تداوم آسیب های اجتماعی می شود.
به دلیل اهمیت مساله پیش رسی ازدواج و تبعات گسترده اجتماعی آن، برخی از نمایندگان مجلس اقدام به ارایه طرح یک فوریتی در قالب "کودک همسری" کرده اند.
براساس ماده واحده این طرح که یک فوریت آن چهارم مهرماه به تصویب نمایندگان رسید، در صورت تصویب نهایی، عقد نکاح دختران قبل از 13 سال تمام شمسی و پسران قبل از 16 سال تمام شمسی ممنوع می شود.
بر اساس تبصره این ماده، حداقل سن ازدواج در دختر 16 سال تمام شمسی و در پسر 18 سال تمام شمسی است همچنین عقد ازدواج بین سنین 13 تا 16 در دختران و 16 تا 18 در پسران منوط به اذن ولی و رعایت مصلحت و تشخیص دادگاه به شرط داشتن قابلیت صحت جسمی برای تزویج با نظر پزشکی قانونی است.
به دلیل اهمیت این مساله در جامعه و به خصوص تاثیری که بر سلامت جسم و روان افراد می گذارد، پژوهشگر ایرنا، با محمد رضا پوررحیم استاد گروه جمعیت شناسی و اسماعیل ریاحی استاد جامعه شناسی دانشگاه مازندران گفت وگو کرده که به شرح ذیل است.
** کودک همسری ، ازدواجی اجباری
پور رحیم در تعریف کودک همسری و سن قانونی ازدواج گفت: جوامع برای حفظ و بقای خود سعی می کنند ازدواج های مناسبی در جامعه ترتیب دهند و با ایجاد ممنوعیت ها و محدودیت های مختلف برای ازدواج سعی می کنند که جلوی ازدواج های نامناسب که موجب تشکیل خانواده های نامناسب می شود را بگیرند. چون جامعه از خانواده ها تشکیل می شود. اگر خانواده های نامناسب در جامعه افزایش یابد بقای جامعه نیز به خطر می افتد. یکی از از این محدودیت ها، محدودیت قانونی ازدواج است که مربوط به سن قانونی برای ازدواج است.
استاد گروه جمعیت شناسی دانشگاه مازندران،افزود: سن قانونی ازدواج در هر جامعه متفاوت است. سن قانونی ازدواج این گونه محاسبه می شود که اکثر افراد در چه سنی به بلوغ جسمی، فرهنگی،عاطفی، اجتماعی و اقتصادی می رسند تا بتوانند خانواده های مناسبی را شکل دهند. ازدواج قبل از هر سن قانونی به نوعی پیش رسی ازدواج گفته می شود. هر چه درصد پیش رسی ازدواج بیشتر باشد نشان می دهد که فرار از سن قانونی ازدواج در جامعه به دلایل مختلف زیاد است.
وی افزود: تا قبل از انقلاب سن قانونی ازدواج در ایران 18سال بود. اما بعد از انقلاب این سن به 15 سال کاهش یافت و با تبصره ای، سن ازدواج مردان به 18 سال رسید و ازدواج دختران بعد از 13 سالگی و پسران بعد از 15 سالگی با اذن ولی بلامانع شد.
این جمعیت شناس بیان داشت: در مورد تعریف کودک همسری می توانیم این گونه بیان کنیم که افراد در جامعه در چه سنی جزو کودکان قرار می گیرند. در برخی از کشورها زیر 18 سال فرد کودک محسوب می شود. در علم جمعیت شناسی کسانی که زیر 15سال قرار دارند جزو افراد غیر فعال و به طبع جزو کودکان قرار می گیرند. ازدواج زیر این سن در کشورهای مختلف می تواند ازدواج کودک محسوب شود. در این صورت فقط بلوغ جسمی افراد را مد نظر قرار می دهیم نه بلوغ های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی. در نتیجه این گونه ازدواج ها از نظر من نوعی ازدواج اجباری محسوب می شود. چون اصل ازدواج انتخاب و رضایت است. در اسلام رضایت برای ازدواج یکی از ارکان صحت ازدواج است. پیامبر گرامی می فرماید: با هم شان و هم کفو خود ازدواج کنید که می توان این هم شانی و هم کفوی را به سن هم مربوط کرد.
پور رحیم در پاسخ به این سوال چرا این نوع ازدواج را نوعی ازدواج اجباری می نامیم، توضیح داد: برای اینکه کودکان به خواست و اجبار اطرافیان به این ازدواج تن می دهند. بنابر این حداقل اتفاقی که می افتد این است که نوعی تعارض با حقوق اساسی فرد یا کودک ایجاد شود. پدیده کودک همسری فقط مربوط به ازدواج دختران نیست، بلکه پسران را نیز در برمی گیرد و این پدیده خاص کشور ما نیست و در جوامع و کشورهای در حال توسعه هم وجود دارد. مثلا در کشور همسایه یعنی افغانستان، پاکستان و کشورهای حوزه خلیج فارس این پدیده مشاهده می شود. در کشور ما در برخی از استانها مثل سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی، هرمزگان و دیگر استان هایی که به لحاظی سنتی تر هستند، این نوع ازدواج رواج دارد. هر چند که طبق ماده 1041 قانون مدنی، ازدواج دختران زیر 13 سال و پسران زیر 15 سال ممنوع است. آمار ثبت احوال نشان می دهد که پدیده کودک همسری از سال 1390 به بعد پیوسته در حال افزایش است. بیش از 5 درصد ازدواج ها در ایران در کودکان زیر 15 سال اتفاق می افتد. هر چند معمولا ازدواج های رسمی به دلیل محدودیت های مختلف ضبط نمی شود و به صورت شرعی این ازدواج ها صورت می گیرد. بنابراین احتمال بالا بودن آمار کودک همسری وجود دارد.
پور رحیم در خصوص دلایل وجود این نوع ازدواج گفت: ساختارهای سنتی جوامع و عقاید و باورهای رایج در جامعه مثل "دختر باید زود ازدواج کند و از خانه زود خارج شود تا ارزش ها و آبروی خانواده حفظ شود" یکی از این دلایل است. یکی دیگر از دلایل، فقر اقتصادی خانواده است. برای کاهش بار اقتصادی، خانواده ها مجبور هستند این راه را در پیش بگیرند، ساختار مردسالاری نیز در این پدیده نقش بسیار مهمی دارد . تصمیمات مهم در این جوامع توسط مردان اتخاذ می شود و از طریق این ازدواج با کودکانی که در سنین پایینی هستند، مردسالاری تداوم پیدا می کند. چون همسر از تجربه کمتری برخوردار است و هر چه که مرد می گوید درست اطلاق می شود و همین تجربه کم، تبعیت زن را به دنبال دارد و از این رو مردسالاری در جامعه تداوم پیدا کند. عامل دوم تمتع جویی جنسی مردان و استفاده از زنان کم سن سال است.
وی درخصوص پیامدهای کودک همسری اشاره کرد: اولین پیامد این پدیده، تضییع حق انتخاب همسر، تضییع حق اشتغال، تضییع حق بهداشت فردی است. ما شاهد عدم گذران دوران کودکی که پایه ای برای زندگی بزرگسالی است، هستیم. به نوعی اختلال در ارزش های کودکان به وجود می آید. عدم درک و تفاهم متقابل در زندگی. انواع فشارهای روانی مثل اضطراب و استرس و مشکلات روانی در حین ازدواج و بعد از ازدواج، عدم تحلیل و ارزیابی درست از زندگی، امر و نهی همسر، همسر برای ابراز نیازهای اساسی و احساس ظلم از طرف خانواده و جامعه به فرد کودک همسر ایجاد می شود.
وی ادامه داد: افزایش ناهنجاری های اجتماعی مثل همسرآزاری، خشونت خانوادگی، طلاق، فرار از خانه، بی خوابی و افزایش فحشا نیز از آسیب های کودک همسری هستند. افزایش آسیب های ناشی از بارداری در سنین کم ، مثل مرگ و میر مادران و نوزادان، افزایش کوکان کم وزن و در نتیجه به خطر افتادن سلامت این افراد، افزایش سقط و سزارین در دوران بارداری، افزایش بیماری های نیز از دیگر پیامدهای این پدیده به شمار می روند.
پور رحیم در خصوص راهکارهایی برای رفع این آسیب اجتماعی افزود: افزایش آگاهی خصوصا برای بزرگسالان، فرهنگ سازی در جامعه، افزایش اطلاعات در مورد خطرات ناشی از ازدواج با همسران کم سن و سال، اجرای دقیق قواعد و مقررات سن ازدواج، و نظارت کافی بر آن، تصویب جرایم سنگین برای افرادی که در این پدیده دخیل هستند می توانند راهکاری مناسب برای این پدیده باشند.
** علل کودک همسری و پیامدهای آن
ریاحی استاد جامعه شناسی دانشگاه مازندران نیز در مورد کودک همسری افزود: پیش رسی ازدواج و یا ازدواج پیش رس به ازدواجی گفته می شود که زیر سن قانونی در کشوری و یا جامعه ای اتفاق می افتد. سن ازدواج در هر کشور و جامعه ای می تواند متفاوت باشد و حتی وابسته به فرهنگ و مذهب و عرف آن ها باشد. در بسیاری از کشورها این سن حداقل 18 سال تعریف می شود و در شرایط خاصی با اجازه دادگاه به 16 سال کاهش پیدا می کند. اگر نگاهی به دامنه آن کنیم در دنیا از 9 تا 23 سال می تواند سن ازدواج باشد. در ایران قاعدتا سن دختر 13 سال و سن پسر 15 سال تعریف شده است.
وی افزود: اگر یک نگاه تاریخی کنیم، ماده 1041 قانون مدنی ایران مصوب سال 1313، سن دختر را 15 سال و سن پسر را 18 سال تعریف کرد و در شرایط خاص با ارائه گواهی به دادگاه سن دختر تا 13 و سن پسر به 15 سال امکانپذیر بود و زیر 13 سال حتی با ارائه گواهی به دادگاه اساسا ممنوع بود. در سال 1353، قانون حمایت خانواده سن ازدواج را افزایش داد که برای دختران 18 سال و پسران 20 سال شد. در این شرایط گواهی دادگاه در صورت مصلحت فقط برای دختران می توانست تا سن 15 سال کاهش پیدا کند. بعد از انقلاب اسلامی در سال 1361 بر اساس ماده 1041 قانون مدنی ازدواج قبل از بلوغ به شرط رعایت مصلحت ولی طفل و با اجازه دادگاه مجاز شد. در سال 1381 ازدواج دختر قبل از 13 و پسر قبل از 15 به دو شرط منوط می شود که یکی از آن ها اذن ولی است و شرط دیگر بنا به مصلحت دادگاه است. البته اخیرا طرحی در مجلس درباره ازدواج سن کودکان مطرح شد که سن ازدواج پسران 18 سال و دختران را 16 سال تعیین کرده اند. البته ازدواج زیر 13 سال برای دختران حتی به اذن ولی و دادگاه ممنوع است و برای دختر 13 تا 16 سال با اجازه دادگاه در صورت لزوم می شود عقد را جاری کرد. البته این طرح به نظر می رسد که مخالفت های بسیاری را نیز دارد از جمله مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی که بنا به دلایلی با این طرح مخالف است.
ریاحی افزود: میزان شیوع کودک همسری یا ازدواج پیش رس در کشورهای مختلف متفاوت است. بر اساس آماری مثلا در آسیای جنوبی حدود 30 درصد، آمریکای لاتین 25 درصد، در خاورمیانه و شمال آفریقا 17 درصد و در اروپای شرقی و آسیای مرکزی تا 11درصد گزارش شده است. البته جالب است که در کشور ما وقتی وضعیت زناشویی در جداول آماری می آید، حدود 10سال به بالا ذکر می شود و این هم به نوعی نشان دهنده ازدواج پیش رس در جامعه ما است. وقتی به سالنامه آماری سال 1395 نگاه می کنیم، می بینیم آمار رسمی و ثبت شده است و به نظر می رسد حتی آمار غیر رسمی و ثبت نشده بیشتر از این هم باشد خصوصا برای کسانی که اتباع غیر ایرانی هستند و هویت مشخصی ندارند. حدود 20 هزار پسر زیر 18 سال تقریبا حدود 3 درصد ازدواج ها را شامل می شود این رقم برای دختران حدود 190 هزار است یعنی حدود 27 درصد ازدواج ها برای دختران زیر 18 سال است.
ریاحی گفت: حتی اگر نگاه استانی هم بکنیم بیشترین استان هایی که پیش رسی ازدواج یعنی ازدواج بین سن 10 تا 14 سال را داشتند ابتدا استان زنجان با 13.6 درصد و بعد از آن استان اذربایجان شرقی ، خراسان شمالی، خراسان رضوی و اردبیل هستند. در مناطق شهری، روستایی و عشایری نیز بر حسب طبقات اجتماعی و حتی بین زنان و مردان متفاوت است.
ریاحی در خصوص پیش رسی ازدواج گفت: این پدیده در سه دسته کلی علل اجتماعی فرهنگی، علل اقتصادی و علل قانونی و حقوقی قابل طرح است. در زمینه علل اجتماعی و فرهنگی می شود به بحث سنت، عرف و رسم اشاره کرد. البته این علل ممکن است در لایه های مختلف اجتماعی نیز اهمیت متفاوتی داشته باشد. در طبقات پایین تر اجتماعی که شرایط اقتصادی نامناسبی دارند شاید عوامل اقتصادی تعیین کننده تر باشد. بر اساس سنت، عرف و رسم افزایش سن کودکان می تواند به عنوان یک استیگما مطرح باشد. مورد بعد در زمینه عوامل اجتماعی، فرهنگی مسئله تبعیض و نابرابری های جنسیتی و بحث مردسالاری است. سلطه مردان و ناتوانی دختران و زنان در برابر تصمیم گیری، خصوصا در سنین پایین بسیار اتفاق می افتد. مورد دیگر که بیشتر در جوامع سنتی اتفاق می افتد بحث در نظر گرفتن زن به عنوان ناموس و شرف است و بحث باکره بودن دختران به هنگام ازدواج که درواقع این به دنبال خود بحث کنترل رفتار جنسی دختران را به دنبال خواهد داشت که چه بسا از طریق ازدواج زودرس، این کنترل ممکن است بهتر صورت بگیرد. نکته دیگر بحث تحکیم روابط خانواده ها و حتی قبایل از طریق این نوع ازدواج است.
ریاحی همچنین افزود: مورد بعدی مساله حل و فصل اختلافات و نزاع های خانوادگی و قبیله ای است که در اینجا بحث مبادله اجتماعی مطرح می شود که مثلا در خانواده های پاکستانی به خانواده مقتول به عنوان خون بها دختر خردسالی داده می شود.
این جامعه شناس اضافه کرد: مساله دیگر بحث محافظت از زنان در برابر خشونت و تجاوز جنسی است و تصور می شود در مناطقی که دختران از این نظر امنیت زیادی ندارند از طریق ازدواج در سنین پایین بتوان آن ها را مورد محافظت قرار داد. مورد بعدی بحث شیوع برخی باورهای فرهنگی یا کلیشه های جنسیتی راجع به زنان است. به این دلیل که زنان فساد پذیرتر هستند و باید مورد محافظت قرار بگیرند و یا حتی اینکه دختران کم سن و سال تر فرمانبردارتر هستند. طبیعتا ازدواج آنها در سنین پایین سبب تحکیم بنیان خانواده می شود. شاید به دلیل این باورها است که بشود به مورد دیگر یعنی ترجیحات فرهنگی هم اشاره کرد. در برخی از مناطق سنتی ازدواج زود هنگم دختران در سنین کم که اصطلاحا از آن با عنوان نوجویی و خام پسندی اشاره می شود، اهمیت دارد حتی مردان در سنین بالا هم تمایل دارند با دختران در سنین پایین تر ازدواج کنند.
ریاحی افزود: مورد دیگر در حوزه اجتماعی و فرهنگی بحث سواد و تحصیلات والدین است. معمولا آگاهی این افراد کم است و دختران را از همان سن کودکی برای ازدواج تربیت می کنند و علاقه مندند که این اتفاق زودتر صورت بگیرد و مورد دیگر بحث احکام و مذهب و به تعبیری دستورات مذهبی است که برای ازدواج در سن پایین حتی قبل از بلوغ تشویق هایی وجود دارد . در همه مذاهب شما این امر را به نوعی می بینید در میان یهودی ها، هندوها و مسیحیان اشکال سنتی تر وجود دارد.
وی گفت: مورد دیگر شاید در کشورهایی که امید زندگی شان پایین است و مرگ و میر بالا است بتوان ازدواج را در سنین پایین دید. جوامع برای بازتولید جمعیت خود به ازدواج در سنین پایین روی می آورند تا دختران فرزندان بسیاری به دنیا بیاورند.
این استاد جامعه شناسی افزود: در بحث عوامل اقتصادی نکته بسیار مهم بحث فقر والدین است. که قاعدتا برای کاهش هزینه های خانواده افراد به این نوع ازدواج روی می آورند. خانواده های فقیر معمولا پر جمعیت هستند و به منظور افزایش سرانه وکاهش هزینه های خانواده سعی می کنند دختران را در سنین پایین به خانه بخت بفرستند و در بعضی موارد هم به شکل فروش دختر و بصورت غیر رسمی و نوعی مبادله صورت بگیرد. مورد دیگر عامل اقتصادی بحث تامین نیروی کار برای تولید است. در جوامعی که اقتصاد آنها مبتنی بر کشاورزی و دامداری است دختران کم سن را به خانواده ای می دهند و در مقابل عروسی از خانواده می گیرند تا بتوانند بحث تولید مثل خود را داشته باشند که به عنوان نیروی کار مورد استفاده قرار بگیرند.
ریاحی گفت: مورد دیگر بحث تامین جهیزیه مفصل برای دختران است که هر چه در سن بالاتر ازواج کنند باید جهیزیه آنها مفصل تر باشد. در حالی که در سنین کودکی شاید جهیزیه سنگین لازم نباشد و دسته سوم عوامل قانونی و حقوقی هستند که شاید بشود به قوانین و قواعد تشویق کنده ازدواج در سنین پایین اشاره کرد. در هر جامعه ای در قانون مدنی آن کشور سنی را برای ازدواج تعیین می کنند که در بعضی از کشورها این سن پایین است و در برخی دیگر از کشورها مشخص نیست. در این زمان می شود با متخلفین سن ازدواج بر اساس سازو کارهای حقوقی و قانونی برخورد شود.
این جامعه شناس در خصوص پیامدهای این نوع ازدواج ها گفت: از جمله پیامدهای این نوع ازدواج ، بحث سلامت مادر و کودک است. به تعبیری ازدواج در سنین پایین بر اساس مطالعاتی که در علوم پزشکی صورت گرفته می تواند صدمه به سلامت مادر و کودک بزند. علت مرگ مادران زیر 19سال در کشورهای در حال توسعه مشکلات ناشی از بارداری و تولد نوزاد است. امکان اینکه دختران کم سن مبتلا به بیماری های مقاربتی و عفونی و حتی ایدز شود، در این نوع ازدواج ها بالا است. چه بسا همسران اکثر این افراد سن بالا و یا ممکن است ارتباطات خارج از خانواده نیز داشته باشند. افزایش احتمال ابتلا به سرطان رحم در مورد مادران مطرح است. زایمان زودرس و نوزاد کم وزن در دختران زیر 18 سال و مرگ و میر نوزادان در مادران زیر 18 سال بسیار است. ضعیف بودن سیستم ایمنی نوزادان و سوء تغذیه آن ها می تواند بیشتر باشد.
ریاحی در خصوص پیامدهای اجتماعی و روانی این نوع ازدواج ها افزود: بحث محرومیت از تحصیل یکی از این پیامدها است. اینکه دختران در سنین پایین ازدواج می کنند قاعدتا از تحصیل محروم می شوند. از این رو این دختران فرصت های اندکی برای اشتغال و درآمدزایی دارند و لذا این دختران در صورتی که همسرانشان فوت کنند و یا متارکه کنند در برابر فقر آسیب پذیر تر می شوند و بحث زنانه شدن فقر مطرح می شود.
وی گفت: بحث دیگر که مطرح است مساله کیفیت زناشویی است. این افراد در سنین کم ویژگی های روانی متفاوتی در برخورد با همسرانشان دارند. در بسیاری از موارد همسرانشان حدود 10 سال از آن ها بزرگتر است لذا کیفیت زناشویی در این گونه ازدواج ها پایین است و رضایت زناشویی کاهش پیدا می کند. طلاق عاطفی و ازدواج های ناپایدار از جمله پیامدهای این نوع ازدواج ها است. در این باره باید گفت ما شاهد کودکان بیوه هستیم. کسانی که 14 یا 15 ساله هستند و بیوه شده اند و یا مطلقه هستند و دارای فرزند هم هستند. بحث پدرسالاری نیز در این روابط بازتولید می شود.
ریاحی در خصوص دیگر پیامدهای این نوع ازدواج به مساله خشونت و سوء استفاده اشاره کرد و افزود: آزار عاطفی و خشونت جسمی در میان این دختران بیشتر مشاهده می شود. پیامد دیگر نقض حقوق زنان است که در کنوانسیون های بین المللی در مورد زنان مطرح شده که ازدواج در سنین پایین و به این شکل ممکن است ناقض این حقوق باشد. این عوامل نوعی نقض بحث برابری جنسیتی و دستیابی به آموزش برای زنان است.
این جامعه شناس، در پاسخ به این سوال که برای حل این پدیده چه راهکارهایی وجود دارد، افزود: نه تنها شناخت ریشه های این مساله مهم است بلکه حل این مشکل نیازمند همکاری همه بخش های جامعه نیز است و تنها از طریق یک ارکان یا بخش نمی شود به حل آن پرداخت. نکته دیگر اینکه تمایل به افزایش سن ازدواج لزوما تبعیت از جوامع غربی نیست بلکه نوعی حمایت از حقوق کودکان است و جلوگیری از نقض حقوق آن ها است. یکی دیگر از راهکارها اصلاح قوانین مربوط به ازدواج است که حداقل به 18 سال افزایش پیدا کند و در صورتی که ضرورت یافت تا 16 سال اتفاق بیفتد.
ریاحی اضافه کرد: از دیگر راهکارها، افزایش سطح تحصیلات دختران و حمایت از آموزش دختران است. این تحصیلات سبب افزایش آگاهی دختران می شود و لذا این امر سبب می شود حتی اگر آنها به دانشگاه نروند ولی انتخاب بهتری را دارا باشند. راه دیگر توانمندسازی زنان از طریق افزایش فرصت های شغلی و تقویت مهارت های زندگی است که منجر می شود کمتر پیش رسی ازدواج را تجربه کنند. مورد بعدی بحث آگاه سازی والدین از مخاطرات ازدواج زودرس است. به نظر می رسد والدین از خطرات این نوع ازدواج اطلاعی ندارد.
ریاحی گفت: بحث دیگر آگاه سازی جامعه از حقوق کودکان است. نه تنها والدین و دختران بلکه همه گروه ها باید از حقوق کودکان مطلع شوند. بسیاری از خانواده ها به دلیل فقر؛ ممکن است دختران خود را در سنین پایین به خانه بخت بفرستند لذا کمک مالی و اقتصادی به این خانواده ها می تواند انگیزه های آن ها را برای ازدواج زودرس کاهش دهد و این نیازمند یک برنامه ریزی دقیق و کلان است. شاید بتوان از طریق مشوق های مالی به این خانواده از ازدواج زودهنگام این دختران و در نهایت به ادامه تحصیل آنها کمک کرد. از از آنجاییکه ازدواج امری مذهبی و شرعی است، شاید بشود از کمک علمای دینی در فرایند آگاه سازی مردم بهره گرفت.
پژوهشم**م-ا**1552
-
شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۲:۴۵
-
۱۵۰ بازديد
-
ایرنا - زن و خانواده
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/94579/