بزرگنمايي:

آریا بانو - شاد بودن سوال یک کاربر به نام مجید: سلامدر میان این مشکلات و مسائل چگونه شاد باشیم چگونه خنده روزانه داشته باشیم؟چگونه مسائل زندگی رو فراموش کنیم و بخواهیم بخندیمآیا واقعا میشه شاد زندگی کرد اون هم با این مسائلی که هر روز بوجود می آیدچه طور میشه شاد زندگی کرد؟با تشکر پاسخ : سال […]

شاد بودن
سوال یک کاربر به نام مجید:
سلامدر میان این مشکلات و مسائل چگونه شاد باشیم چگونه خنده روزانه داشته باشیم؟چگونه مسائل زندگی رو فراموش کنیم و
بخواهیم بخندیمآیا واقعا میشه شاد زندگی کرد اون هم با این مسائلی که هر روز بوجود می آیدچه طور میشه
شاد زندگی کرد؟با تشکر
پاسخ : سال های 74-73 بود و چند سالی از تاسیس کتابفروشی پگاه می گذشت و
من البته خودم به عنوان فروشنده و مسئول کتابفروشی همیشه در آنجا حضور داشتم ولی نکته جالبی که هنوز از
آن سال ها به خاطر دارم لبخندی بود که همیشگی بود، هیچ کس مرا بدون آن لبخند ندیده بود.
بطوریکه همه همکارانم بسیار کنجکاو شده بودند که ببینند وقتی خبر درگذشت یکی نزدیکانم را به من می دهند چهره
ام در آن حالت چگونه خواهد شد؟ خب البته کسی در شرایط انتظار نداشت دیگر لبخند ببیند ولی آنقدر بدون
لبخند دیدن من کمیاب بود که در آن شرایط خاص برای بچه ها جالب بود.
یکی از عادت های من وقتی که در کتابفروشی بودم “حساسیت به در” بود.
بله حساسیت به در فروشگاه، همینکه کوچکترین صدایی از آن بلند می شد نگاه من اتوماتیک به سمت آن می
گشت و اگر کسی در حال ورود به فروشگاه بود را با لبخندی استقبال می کردم.
این کار را حتی وقتی کتابفروشی مملو از مشتری هم که بود ادامه می دادم.خب فکر می کنید در اداره
کتابفروشی پگاه مشکلی نداشتم؟ من دغدغه پاس کردن چک هایم را نداشتم؟ و یا آن روز نگران اخطاریه شهرداری نبودم؟
و …؟ البته که همه این مشکلات وجود داشتند ولی همین لبخند زدن و خود را از هر مشکلی بالاتر
دیدن باعث می شد راندمان من بالاتر رود و از قدرت تصمیم گیری بهتری برخوردار شوم.
در حالی که مطمئنا تاسف خوردن به حال خودم و مشکلاتم جز ناامیدی و کاهش انرژی من چیز دیگری به
ارمغان نمی آورد.
من هم مثل آنتونی رابینز به این باور اعتقاد دارم که نه تنها باید از رسیدن به هدف فریاد شادی
سر داد بلکه باید در جاده رسیدن به هدف هم لحظه لحظه لذت برد و آواز شادی خواند.(متن چرا باید
خوب زندگی کنم وقتی قرار است بمیرم را نیز مطالعه کنید).
خب چرا این باور اینقدر اثربخش است؟ علت آن
در مکانیزم مغز ماست.
مغز ما قادر نیست تفاوت بین یک تصویر ذهنی قوی را با آنچه عین واقعیت است تشخیص دهد.
برای مثال اگر قبلا به ارتفاعات کوهستانی سفر کرده اید و مناظر ناب را در طبیعت سرسبز شمال دیده اید
ابرهایی که حالا از زیر پای شما حرکت می کنند، توده مه که به زیبایی جنگل و درختان را وهم
آلود می کند و صدای دلنشین پرندگان شاداب و پرطراوت که همه جا پیچیده اند و … شما سرمست از
این همه زیبایی طبیعت لحظه های نابی را تجربه کردید و آن را به شفافیت در ذهن دارید، حالا اگر
همین امروز که به هیاهوی زندگی شهری گرفتار هستید بتوانید بر روی صندلی چند لحظه ای چشمانتان را ببندید و
آنچه در آن ارتقاعات زیبا بر شما گذشته است را تصور کنید مغز شما تفاوتی بین آنچه واقعا اتفاق افتاده
است و آنچه الان به صورت تصویر ذهنی در حال اتفاق افتادن است را تشخیص نمی دهد و هورمون ها
و وضعیت فیزیولوژی شما را در همان حالت سرمستی تنظیم می کند.خب این خطایی است که ما باید به نیکی
از آن استفاده کنیم.
تصور کنید من روزی هشت ساعت در محل کتابفروشی بودم و روزی هشت ساعت می خندیدم، لبخند می زدم و
با همه به صمیمیت برخورد می کردم از نظر فیزیولوژیکی در چه وضعیتی بودم.
چقدر تحملم افزایش می یافت و چقدر می توانستم بهتر فکر کنم، خلاق تر باشم و البته اثربخش تر و
مفیدتر.حال عکس آن را تصور کنید، چنان غرق مشکلاتم می بودم که جواب مشتری را هم نمی دادم چه برسد
به اینکه لبخند هم بزنم.
نتیجه چه بود؟ برخورد بد من باعث رفتار متقابل مشتری می شد.
بدون شک سن بیولوژیکم افزایش می یافت و پیرتر از آنچه می بایست می بودم به نظر می رسیدم.
حل مشکلاتم هم به خوبی پیش نمی رفت و …ولی با یک عادت کوچک یعنی “لبخند زدن” نتایج فوق العاده
برایم حاصل شد.
من آنقدر به لبخند زدن و اثرات آن اعتقاد داشتم که نه تنها خودم بلکه بعدها وقتی لایتنر ابداع شد
و به بازار آمد و بعد از آن هم جی5، همیشه تاکید داشتم با کسانی که مصاحبه می کنیم حتما
عکسی از آن ها استفاده کنیم که لبخند داشته باشند، آن هم نه یک لبخند معمولی بلکه لبخندی که دندان
ها همه نمایان باشد و در آن زمان عکس همه افراد موفق بدون استثنا از این ویژگی برخوردار بود.
و اما چطور لبخند زدن به مشکلات (که اسم دیگرش همان فرصت هاست) را به عادت تبدیل کنیم؟ چطور از
این ترفند فوق العاده در جهت بهبود زندگی خود استفاده کنیم؟
من از یک تمرین فوق العاده که آنتونی رابینز
آن را پیشنهاد کرد استفاده کرده ام و خیلی راضی بوده ام.
تمرین خندیدن جلو آینده است.
تمرینی بسیار ساده و فوق العاده اثربخش.
نحوه کار به این صورت است که جلو آینه می ایستید و به چهره خود نگاه می کنید.
حالا تمام غم ها دنیا و ناراحتی های خود را به یاد آورید، عضلاتتان را شل کنید، مثل افراد شکست
خورده، وقتی آن چهره را در آینه می بینید احساس می کنید چه وضع رقت باری دارید.
بی کارید، وضع مالی تان خوب نیست، به شما بی احترامی شده، از همه ناراحت و عصبانی هستید، خلاصه آخر
همه بدبختی ها هستید.
همه این تصویر ها و احساسات را فقط برای چند ثانیه احساس کنید و حالا به ناگهان شانه های فرورفته
تان را به جلو بدهید، به جای نفس های کوتاه کوتاه نفسی عمیق بکشید، چهره ی شاید خود را در
آینه ببینید و بلند بلند بخندید (اگر همه شرایط طوری است که امکان خنده بلند نیست، مثلا نیمه شب است
و یا مثل من بیشتر صبح زود و وقتی همه خواب هستند این کار را انجام می دهید می توانید
در دلتان بخندید.
من طوری می توانم بخندم که همه عضلات شکمم منقبض شده ولی هیچ صدایی از من شنیده نشود). و حالا
احساس خوبی می کنید ولی نه باید آن را قطع کنید و دوباره به حالت قبلی برگردید.
چرا؟ تازه داشتید لذت احساس خوب را تجربه می کردید چرا باید آن را قطع کنید؟ چون قرار است در
هر بار تمرین بارها و بارها از احساس بد به احساس خوب گذر کنید.
خب این چه منفعتی دارد؟ حسنش این است که مغز شما شرطی می شود و شما به سرعت و بسیار
برق آسا می توانید از احساس بد به احساس خوب حال خودتان را تغییر دهید و این به شما یک
قدرت فوق العاده می دهد تا بتوانید هر لحظه که دلتان بخواهد از شرایط احساس بد که شاید خیلی موقع
ها در اختیار خودتان نباشد و از بیرون به شما تحمیل شده باشد را کنترل کنید و به روحیه بانشاط
بازگردید.
این تمرین وقتی خوب جواب می دهد که بارها و بارها تمرین شده باشد و بسیار اثربخش است.برای مثال شما
در حال عبور از عرض خیابان هستید.
یک اتومبیل به صورت ناگهانی و کاملا بیجا بوق بلند خود را به صدا در میاورد.
و شما از این حرکت راننده ناراحت می شوید.
اگرچه از عرض خیابان هم عبور می کنید ولی دائما با خود فکر می کنید عجب آدم مردم آزاری! این
دیگر چه کشوری است؟! زندگی در اینجا بدبختی و … و یک احساس بد، احساس بد و بدتری را برایتان
به دنبال دارد.ولی اگر با این تمرین قادر باشید احساس خود را عوض کنید بدون شک لذت بیشتری از زندگی
می برید و عکس العمل های بهتری را در مواجهه با مشکلات از خود نشان خواهید داد.موفق باشید .
لبخند بزنید.
جی 5 لاین