چاپ

بانو نيوز - وابستگي به خانواده زماني يک معضل است که همسر ثبات فکري و شخصيتي نداشته باشد‎

تصور کنيد در جلسه خواستگاري نشسته ايد و فرد مقابل به سوالهاي شما اينگونه پاسخ مي دهد که : نظر مادرم اينگونه است! پدرم چنين روشي دارد! بايد با مادرم مشورت کنم! بايد نظر خواهرم را جويا شوم!

قطعا شما ناراحت مي شويد چرا که بي شک انتظار داشته ايد کسي که در جلسه خواستگاري در مقابلتان مي نشيند در پاسخ به سوالهاي شما بگويد:"هرچه شما بگوييد، هر چه نظر شماست، هر طور که شما دوست داريد". واقعيت اين است که برخي مواقع اين پاسخ ها شکلي ديگري به خود مي گيرد؛ "هرچه خانواده ام بگويند، هر چه آنها صلاح بدانند،خانواده ام تصميم نهايي را مي گيرند و ..." و با اين جملات معمولا خواستگاري به ازدواج ختم نمي شود!

چرا که شما خواهيد دانست فردي که در مقابلتان نشسته بسيار وابسته به خانواده اش است و شايد نتواند مستقل باشد و بدون کمک خانواده براي زندگي خودش تصميم بگيرد!

آيا وابستگي يک معضل است؟
وابستگي به خودي خود بد نيست چرا که حد معمول آن نشانه اي از انسانيت است. شما از محبت و عاطفه به خانواده خود وابسته مي شويد، اما اگر تازه عروس هستيد و به جاي لذت بردن از دوران شيرين ابتداي زندگي با اين مشکل دست و پنجه نرم مي کنيد کمي مراقب رفتار خود با همسرتان باشيد.اگرهمسرتان در هر کار و تصميمي به دهان پدر و مادرش نگاه مي کند و از خود اختيار خاصي را نشان نمي دهد، اگر استقلال فکري براي وي بي مفهوم است، بدانيد حس وابستگي او به يک اختلال تبديل شده است و بايد روشي نوين را در ارتباط خود با وي برگزينيد.

بطور کلي وابستگي زماني تبديل به يک معضل در زندگي زناشويي مي شود که همسر شما نتواند ثبات فکري و شخصيتي داشته باشد و مدام بخواهد نظرات خانواده اش را بر نظرات شخصي و شما مقدم کند! در اين صورت است که معضل وابستگي؛ زندگي مشترک را به چالش کشيده و باعث مي شود مشاجره و دعوا پيش بيايد و باز چون طرف مقابل مدام منتظر نظرات خانواده اش است، احتمال اينکه بر طبق ميل آنها پاسخگويي يا رفتار کند وجود دارد و اين نحوه برخورد؛ آفت زندگي مشترک است!

وابستگي؛ مشاوره يا نظر خواهي
بي شک اگر شما به فردي که بسيار به خانواده اش وابسته است، بگوييد که متوجه ميزان عدم استقلال و وابستگي اش شده ايد به شما پاسخ خواهد داد که قصدش صرفا مشورت، يا نظر خواهي است!

برخي افراد انقدر غرق در وابستگي هاي خانوادگي خود هستند که هر مساله اي را به خانواده خود بيان مي کنند و حريمي براي زندگي زناشويي خود نگه نميدارند و در مقابل اعتراض هاي شما وابسته تر عمل خواهند کرد! حتي ممکن است در پاسخ به اعتراض شما بگويد اهل مشورت و نظر خواهي است. اما مراقب باشيد افراد مشورت طلب در نهايت، خود به تصميم و نتيجه مي رسند اما اطاعت بي چون و چراي چنين افرادي حتي در خصوصي ترين مسائل، مثل مسائل زناشويي و زمان بچه دارشدن، نمي تواند از مشورت گرفتن آب بخورد. دخالت هاي بي جا و حق به جانب برخي والدين مخصوصا مادر دال بر اين موضوعاست. قطعا در جلسه خواستگاري هر سوالي که پدر تان از آقاي داماد پرسيده توسط مادر يا پدر او پاسخ داده شده است؛ و اين يعني وابستگي شديد به خانواده در حد سپردن همه چيز زندگي خود به آنها.

عوامل موثر در وابسته شدن فرد به خانواده را مي توان چنين دسته بندي کرد:

*مسائل روحي و رواني
معمولا افرادي که به خانواده وابستگي بيش از حد دارند، از عدم اعتماد به نفس رنج مي برند.شايد در کودکي به آنها مسئوليت داده نشده باشد تا آنها با اعتماد به نفس کافي رشد کنند. شايد به او ميدان براي بروز و ظهور خلاقيت هاي دروني اش داده نشده باشد و چه بسا در جمع تحقير شده و هيچگونه شخصيت سازي و تشويقي در مقابل ديگران براي تکميل شخصيت او توسط والدين صورت نگرفته باشد!

به هر حال بايد ريشه وابستگي در اين افراد را در نداشتن اعتماد به نفس جستجو کرد.
دو پارامتر اساسي در شکل گيري شخصيت هر فرد عزت نفس و اعتماد به نفس است که پدر و مادر از کودکي به فرزند خود هديه مي دهند و اگر از آن دريغ کنند فرزندي هميشه ترسان در امر تصميم گيري خواهند داشت.

*مسائل مالي
دليل ديگر به مسائل مالي برمي گردد. متاسفانه مادراني هستند که به پسران خود به چشم کيف پول و بانک نگاه مي کنند و از ترس از دست دادن اين موقعيت يا مانع از ازدواج او مي شوند و يا او را به حدي وابسته به خود نگه مي دارند که تبعات آن در ازدواج پسر بروز مي يابد.

*مسائل ذهني و دروني
گاهي بعد از ازدواج ضمير ناخودآگاه آقا، اعلان حضور مي کند و وابستگي خود را بروز مي دهد. يکي از دلايلش مي تواند اين باشد که او تا زمان مجردي از رفتار پدر خود الگوبرداري يا همانندسازي مي کرده و خود را مردي کاملا مقتدر مي دانسته اما به محض جدا شدن از خانواده دريافته فردي کاملا وابسته بوده و خود را پشت نقابي از شخصيت پدر مخفي کرده است.

منصفانه نيست اين روابط و ايجاد وابستگي ها را فقط منوط به مادران و پسران بدانيم. به هر حال دختران هم نقشي در اين وابستگي از طرف مادر دارند اما به شدت پسرها نيست چرا که يک زن بيشتر مي تواند به پسر خود تکيه کرده و يک پسر پشتيبان بهتري براي مادر است. بنابراين از ديد مادر سرمايه گذاري روي پسر بيشتر جواب مي دهد.

شيوه برخورد با خواستگار وابسته به خانواده
اگر فردي که به خواستگاري تان آمده، در دل شما جاي گرفته ولي دچار وابستگي به خانواده اش است، بهتر است نکاتي را در برخورد با وي لحاظ کنيد.

به او به چشم يک معتاد فکري نگاه کنيد و به هنگام بروز اختلاف نظر از مشاجره بپرهيزيد.
توجه داشته باشيد که هر نوع عصبانيت يا قهر از طرف شما او را بيشتر به سمت مادر و خانواده اش سوق مي دهد و وابستگي اش را بيشتر مي کند! سعي کنيد با محبت و مهرباني بستري براي رشد و پرورش قوه منطق و عقلانيت او مهيا کنيد. به طور غيرمستقيم و با هماهنگي افراديکه در اين حوزه متخصص هستند او را به مطالعه کتاب يا ديدن فيلم هايي با اين مضمون تشويق کنيد تا خود را در يکي از اين شخصيت َهاي فيلمي يا رمّاني که فردي وابسته است ببيند و کمي به خود بيايد.

او را درک کنيد و مدام او را با اين تيتر که تو يک فرد وابسته هستي، تو نمي تواني مستقل باشي و ... خطاب نکنيد. البته توصيه مي کنيم که حتما از يک مشاور براي حل مشکلات احتمالي زندگي خود کمک بگيريد.