آریا بانو
حرف‌هايي که در ملاقات با بيمار مبتلا به سرطان نبايد بگوييد
شنبه 28 مرداد 1396 - 4:23:26 PM
سلامانه
بانو نيوز - اميدوارم براي کسي چنين اتفاقي نيفتد، اما فرض کنيم يکي از بستگان شما مبتلا به سرطان شده است و مي‌خواهيد به ديدنش برويد. آيا مي‌دانيد چه جور حرف‌هايي را هرگز نبايد مقابل او به زبان بياوريد؟ ما در گفت‌وگو با برخي افراد که زماني مبتلا به سرطان بوده‌اند، شماري از اين حرف‌هاي ممنوع را جمع‌آوري کرده‌ايم.
نگوييد: مي‌توانست سرطان بدتري باشد
جام جم نوشت: مريم، 35 ساله حدود چهار سال پيش و زماني که در حال سفر با قطار بود، به علت دل درد شديد ناچار شد در اولين ايستگاه، از قطار پياده شود و يکراست به بيمارستان رفت. همان زمان بود که متوجه شد توموري سرطاني در شکم دارد و لازم است جراحي کند. مريم درباره بدترين خاطره‌اش از کساني که پيش از جراحي به ديدنش آمدند، مي‌گويد: يکي از افراد فاميل به من گفت، بايد خوشحال باشم چون تومور در شکم به اندازه بعضي ديگر از سرطان‌ها مثل سرطان استخوان سخت و دردناک نيست! او مي‌گفت من شانس آورده‌ام، اما اين حرفش بشدت دل مرا شکست. مريم با شنيدن اين حرف‌ها ناراحت شد چون به چشم او و ديگر بيماران، انواع سرطان قابل مقايسه نيست و بيماري هر کس براي خودش سخت، دردناک و مهم است و مقايسه انواع سرطان با هم کمکي به بهبود حال بيمار نمي‌کند.
مريم مي‌گويد، اي کاش او به جاي مقايسه بيماري من با بقيه انواع سرطان مي‌گفت، اگر دوست داري درباره بيماري‌ات برايم توضيح بده؛ حالا برنامه‌ات براي درمان چيست؟
نگوييد: چه بلايي سرت آمده
مهرداد 43 ساله است. او هم چندين سال پيش، سرطان مثانه گرفته و اکنون کاملا بهبود پيدا کرده است. او مي‌گويد، مردم هي مي‌گفتند موهايت ريخته، زير چشمت گود افتاده، چقدر وزن کم کرده‌اي... حرف‌هاي آنها من را عصبي مي‌کرد هرچند مي‌دانستم از سر دلسوزي است. فراموش نکنيد که هر بيمار سرطاني خودش مي‌داند در طول درمان، مژه‌ها، ابروها يا موهاي سرش را از دست داده يا پوستش به خوبي گذشته نيست يا لاغر شده است. پس نيازي به شنيدن دوباره اين اخبار از جانب شما ندارد. مهرداد مي‌گويد، اي کاش به جاي حرف زدن درباره چيزهايي که از دست داده‌ام، فقط مي‌گفتند از اين که دوباره يکديگر را ديده‌ايم، خوشحالند يا به نظر مي‌رسد که بهتر شده‌ام.
نگوييد: کلي برايت گريه کردم
ثريا، 50 ساله يکي از بيماران مبتلا به سرطان پستان است. او توصيه مي‌کند آدم‌هاي بيش از حد احساساتي را از اطراف بيماران مبتلا به سرطان دور کنيم. آنها با گريه و زاري و بي‌تابي، حال بيمار را بدتر مي‌کنند و باعث مي‌شوند او افسرده يا مضطرب شود.
طبيعي است که هر انساني حق دارد احساساتي مثل اندوه، غم يا حتي نااميدي را گاهي اوقات تجربه کند، اما در نظر داشته باشيم، لزومي ندارد جلوي يک بيمار بدحال اين احساسات را نشان بدهيم، چون با اين کار او حال بدتري پيدا مي‌کند. ثريا مي‌گويد: زماني که در حال شيمي‌درماني بودم، يکي از بستگان بيش از حد احساساتي آمده بود بالاي سرم و زار مي‌زد. همين رفتار باعث شد از اتاقم بيرونش کنم! ثريا مي‌گويد، اي کاش به جاي اين که او بيايد بالاي سرم و گريه کند، به من مي‌گفت کنارت هستم، مراقبتم، ناراحتم که بيماري و اگر دوست داشته باشي، مي‌تواني کنارم گريه کني يا با من حرف بزني.
نگوييد، تو خيلي قوي هستي
حامد در 26 سالگي سرطان مثانه گرفت. اين سرطان براي سن او خيلي زود بود و به همين خاطر او کاملا خودش را باخته بود. حالا 10 سال از آن تاريخ مي‌گذرد، اما حامد هنوز از دوستاني که مي‌گفتند، غصه نخور، تو خيلي قوي هستي، عصباني است. او مي‌گويد، در آن شرايط دلم مي‌خواست گريه کنم و از غم‌هايم بگويم، اما اين حرفشان که من قوي هستم، باعث مي‌شد جرات نکنم از دردهايم با کسي حرف بزنم و اين دردها حالم را بدتر مي‌کرد. حامد مي‌گويد: اي کاش به جاي اين که دائم بگويند من قوي هستم، مي‌گفتند چه خوب است که با جرات براي خوب شدن اقدام کرده‌اي.




http://www.banounews.ir/fa/News/11586/حرف‌هايي-که-در-ملاقات-با-بيمار-مبتلا-به-سرطان-نبايد-بگوييد
بستن   چاپ