آریا بانو -
خراسان / دختری 20 ساله ام و عاشق
پسر عمویم شده ام. وضع
مالی خانواده هر دو نفرمان شبیه به هم است و تقریبا از لحاظ
فرهنگی هم کفو هستیم. پسرعمویم 24 ساله است و تازه از سربازی برگشته و با خودرو کار می کند. در جواب ابراز علاقه های من می گوید که دوستم دارد ولی تمایلی به
ازدواج فامیلی ندارد. هرچقدر می گویم که حرف آخر را بزن و نظرت را بگو، می خندد و می گوید که نمی توانم. چه کنم؟
ازدواج بزرگ ترین تصمیم زندگی انسان است. یک
ازدواج صحیح می تواند زندگی شما را رنگ سفیدی دهد و یک
ازدواج غلط رنگ سیاه به زندگی شما می‌پاشد. به نظر می رسد
پسر عموی شما ترسی از این
ازدواج همراه خود دارد.
شاید از
ازدواج فامیلی می ترسد
شاید دلیل اصلی این ترس فامیل بودن شما باشد زیرا وجود ژن‌های مشترک میان زن و مرد در
ازدواج فامیلی باعث می‌شود تا اختلالاتی در
نوزاد به دنیا آمده، شکل بگیرد و از نظر جسمی و خصوصیات دیگر دچار مشکلاتی شود. به تازگی در گزارشی مشخص شده که
کودکان حاصل از ازدواج‌های خویشاوندی دو برابر دیگران در خطر دچار شدن به نواقص مادرزادی هستند. این اولین و بالاترین حدس در خصوص
پسر عموی شماست. با این حال و هرچه که هست، شما باید دلیل این ترس پسرعمویتان را کشف کنید تا با شناخت بیشتری درباره آینده تان تصمیم بگیرید.
تکلیف را در یک گفت و گوی رسمی یکسره کنید
از طرف دیگر اشاره کردید که او می گوید شما را
دوست دارد ولی تمایلی به
ازدواج ندارد و حرف آخر را نمی زند. این نکته را همیشه مد نظر داشته باشید که
دوست داشتن لازمه
ازدواج هست اما شرط
ازدواج نیست. شاید او شما را فقط به عنوان دخترعمو
دوست دارد و در ذهنش تصویری از زندگی مشترک را ترسیم نکرده است. ابتدا در یک مکان کاملا رسمی و به طور جدی از او بخواهید درباره آینده اش و اهدافش با شما صحبت کند. ببینید جایی در برنامه های او دارید یا نه. اگر جایی در برنامه هایش داشتید، از او بخواهید بیشتر توضیح دهد و تصمیم نهایی خودش را بگوید اما اگر دیدید جایی برای شما در نظر نگرفته است، بهتر است از این موضوع فاصله بگیرید و به ادامه زندگی خودتان فکر کنید. این را همیشه به خاطر داشته باشید که مهر و علاقه یک طرفه نتیجه ای نخواهد داشت. پس بهتر است با یک برنامه ریزی دقیق یک انتخاب صحیح و آگاهانه داشته باشید.
نویسنده : دکتر سیدعلی ظریفی | مشاور خانواده