آریا بانو
راه حلی هست که شاهد پیر شدنم نباشم!؟
دوشنبه 19 فروردين 1398 - 19:03:25
آریا بانو -
راه حلی هست که شاهد پیر شدنم نباشم!؟
١١
٠
خراسان / سلام. من یک مرد 30 ساله هستم. خیلی دوست دارم ازدواج کنم، اما شرایط مالی ام اصلا درست نیست. پدر و مادر پیری دارم که آن ها هم به تنها پسرشان چشم دوختند و از لحاظ مالی و عاطفی در شرایط حساسی هستند. من هم شغلم کم درآمد است و از طرفی یک مشکل بزرگ دیگر هم دارم و آن هم بسیار خجالتی بودنم است که با توجه به سنم یک ضعف بزرگ است. من خیلی خویشتن داری می کنم، اما خیلی سخت است. من واقعا احتیاج به ازدواج را به شدت در درونم احساس می کنم، در ضمن خیلی عاطفی ام. آیا باید با این شرایط کنار بیایم یا می شود راه حلی پیدا کرد. مادرم شرایطم را می بیند، غصه می خورد اما کاری از او برنمی آید.
با توجه به مواردی که طرح کردید، مشکل اصلی شما که بقیه مسائل از آن نشأت گرفته، همان خجالتی بودن افراطی و پایین بودن جرأت شما در ابراز خود است که در واقع به عنوان خودابرازگری مختل شده از آن یاد می کنیم. به احتمال زیاد شرایط مالی ضعیف، وابسته و عاطفی بودن و احتمالا وجود مشکل در روابط بین فردی همگی پیامد های مسئله یاد شده است. ناگفته نماند که به هر حال در شرایط مالی و خانوادگی که شما در آن قرار دارید این که مقام احسان را برگزیدید و خود را در واقع وقف والدین خود کرده اید نشان از بزرگواری شما دارد، با این حال سوال این جاست و حدس من این است که اگر شرایط مالی خوب بود باز هم ممکن بود شما همین مسیر را انتخاب کنید؟ اما راهکار های ممکن و محتمل پیش رو کدام است؟
نگرش تان را اصلاح کنید
شما باید تحت نظر یک روانشناس بالینی علل کمرویی خودتان را بیابید و درصدد بهبود خودابرازگری تان در حد فردی 30 ساله برآیید. روانشناس به شما خواهد آموخت که جای این نگرش غلط را که ازدواج من مساوی است با ظلم به والدینم آرام آرام به این نگرش بدهید که ازدواج من هرچند باعث می شود وقت کمتری را صرف والدینم بکنم ولی موجب شادکامی و خوشحالی آن ها می شود. در واقع اگر والدین مشکل جدی روانشناختی نداشته باشند به شدت خواهان ازدواج فرزندشان هستند، هر چند که دیگر کمتر او را ببینند یا دلتنگش شوند. در واقع همیشه فرزندان وابسته، برداشت های افراطی ترس و نگرانی از تنها ماندن و بی یاور شدن والدین خود بعد از ازدواج را دارند به ویژه که شما تک پسر نیز هستید.
کمال گرایی هم یکی از مشکل های شماست
در ضمن اگر خواهر یا خواهرانی دارید، سوال اینجاست که چرا آن ها شما را در رسیدگی به پدر و مادر همراهی نمی کنند. اگر آن ها در همین شهر زندگی می کنند و امکان همراهی شما را دارند ولی شما به دلیل وسواس و نگرانی که هیچ فردی مثل خود شما نمی تواند امور والدین را سر و سامان دهد و آن ها را آرام آرام از این چرخه خارج کرده اید، اشتباه دیگری است که به ترمیم و جبران نیاز دارد. «کمال گرایی» مشکل دیگری است که ممکن است هم در نحوه رسیدگی به والدین و هم در انتخاب همسر و سطح کیفی زندگی آینده تاثیرگذار باشد و مانعی شده است تا در هزارتوی ایده آل های افراطی خود دچار سردر گمی شوید. وجود یا نبود این مسئله نیز به بررسی و موشکافی تخصصی نیاز دارد تا به تدریج بیاموزید در واقعیت «اینجا» و «اکنون» و درک درست از داشته ها و نداشته های خود زندگی کنید.
معیار های گزینه مناسب ازدواج برای شما
مسئله دیگری که مانع جدی شما در خروج از بحران است، کم بودن درآمد در قیاس با مخارج دو خانواده است، اگر فرض بگیریم ازدواج نیز بکنید. این جا 2 فرض وجود دارد یا توقع شما با طبقه، سطح اجتماعی و اقتصادی تان همخوانی ندارد و بالاتر از آن است، که بیان کردیم چاره درمانی آن را باید فرابگیرید و سطح توقع خود را مطابق با واقعیت زندگی خود بچینید و راهبرد دیگر آن است که چه بسیار بانوانی که حاضرند با همین شرایط در کنار شما زندگی کنند؛ ولی شما با توجه به آنچه گفته شد باید در ملاک های انتخاب همسر آینده خود تجدیدنظر کنید تا نه دشواری تجرد را تحمل کنید و نه غم پیری و گذر زمان و تنهایی را. به طور خلاصه شرایط مالی و خانوادگی شما ایجاب می کند به سراغ کاندیدا هایی برای ازدواج بروید که با حداقل های شما سازگار و خشنود باشند ولی نه این که در این کار تعجیل کنید و ناآگاهانه عمل کنید. امیدواریم با مشورت و دقت نظر، همسری برگزینید تا هم کام شما شیرین شود و هم دل مادر و پدرتان خشنود و آرام.

http://www.banounews.ir/fa/News/149115/راه-حلی-هست-که-شاهد-پیر-شدنم-نباشم!؟
بستن   چاپ