آریا بانو
داستانک/ غول قرمز اتاق
شنبه 31 فروردين 1398 - 11:29:24
آریا بانو -
داستانک/ غول قرمز اتاق
٦٥
٠
خراسان / آخر شب خسته از راه رسیدم. همسرم خواب بود. خواستم مسواک بزنم و بروم بخوابم که دیدم دختر چهار ساله‌ام خواب‌آلود جلوی دستشویی ایستاده و چشم‌هایش را می‌مالد. آهسته پرسیدم: «چرا بیداری بابایی؟» گفت: «تو اتاقم غول قرمز اومده!» خنده‌ام را خوردم و گفتم: «بیا بریم دعواش کنیم...» و به سمت اتاقش رفتم. چراغ را روشن کردم و با دست به در اتاق کوبیدم. ناگهان دخترم سرش را از زیر پتو بیرون آورد و هراسان گفت: «چی شده بابایی؟!» خشکم زد. با احتیاط به بیرون اتاق نگاه کردم.موجودی شبیه دخترم با چشم‌های قرمز جلوی در ایستاده بود و می‌خندید.

http://www.banounews.ir/fa/News/151050/داستانک--غول-قرمز-اتاق
بستن   چاپ