آریا بانو
اجرایی از جنس تئاتر / نگاهی به نمایش "خون به پا خواهد شد" به کارگردانی مسعود طیبی
يکشنبه 19 خرداد 1398 - 12:51:59
آریا بانو - حسن پارسائی: نمایش "خون به پا خواهد شد" اجرایی پرتحرک، کنش‌زا، پرمحتوا و مقبولیت‌پذیر است و تماشاگر را به تفکر و تحلیل وا می‌دارد.


سرویس تئاتر هنرآنلاین: اقتباس از یک نمایشنامه مهم و یا آدابته کردن آن برای اجرایی شخصی، اگر صرفاً برای اجرا و تداوم "برنامه کاری" گروه تئاتری باشد، در آن صورت کارکرد و کاربرد دراماتیک چندان تاثیرگذاری که مخاطب را از لحاظ ذهنی و حسی دگرگون و خشنود نماید، نخواهد داشت؛ اما چنانچه نویسنده ثانویه چنین متنی الزامات و اقتضائات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه را در نظر بگیرد و سپس بر اساس همین مؤلفه‌ها یک نمایشنامه انتخابی و شاخص را مورد اقتباس قرار دهد، الزاماً به شرطی که خوب هم اجرا شود، تاثیراتی به مراتب ماندگار و به یادماندنی خواهد گذاشت؛ حتی ممکن است برای دیگران از نظر چند و چون اجرایی، به عنوان یک الگو ارزیابی شود.
نمایش "خون به پا خواهد شد" که توسط شهرام احمدزاده از نمایشنامه "تیتوس آندرونیکوس" اثر ویلیام شکسپیر اقتباس شده و با کارگردانی مسعود طیبی هم اکنون در سالن ناظرزاده کرمانی از مجموعه سالن‌های ایرانشهر اجرا می‌شود، در رابطه با موارد فوق اجرایی قابل تامل است. ضمناً باید یادآور شد که خود ویلیام شکسپیر هم نمایشنامه‌اش را با الهام از آثار "سنکا" (نمایشنامه‌نویس رومی) نوشته است.
این نمایش از طراحی صحنه ساده‌ای برخوردار است که طی اجرا به تناسب میزانسن‌ها و موضوع نمایش کاربردی و کارکردی می‌شود. نمایش به گونه‌ای اجرا می‌شود که در آغاز همانند یک نمایش صرفاً کمدی جلوه می‌کند و به تدریج با آمیزه‌هایی چندگانه پیش می‌رود؛ ترکیبی می‌شود از هجویه (اغراق‌های زیاد، کنایه‌آمیز و نسبتاً تمثیلی و انتقادی)، کمدی سیاه (صحنه‌های اشمئزازآور و همزمان مضحک) و تراژدی رومانتیک (صحنه‌های مربوط به عشق دو دلداده که قربانی اختلاف عقیده و منافع شخصی حاکم می‌شوند و عشق‌شان با کشتن نهایی آن‌ها– بعد از بریدن دست‌های زن – پایان می‌پذیرد)؛ این نکته به خودی خود نوعی ضعف محسوب می‌شود، اما سرانجام آنچه روی صحنه به اجرا در می‌آید به انسجام نسبی می‌رسد؛ نهایتاً این ژانرهای فرعی حاشیه‌ای می‌شوند و نمایش با ژانر "درام تاریخی سیاسی جنایی هجوآمیز" به آخر می‌رسد.
موضوع نمایش به اختلاف عقاید و تضاد و تقابل دو مقوله "دموکراسی و دیکتاتوری" می‌پردازد که در عمل، فریبکاری‌ها و عوام فریبی‌های دیکتاتور رومی بر همه افکار و ذهنیت‌های مردمی و آزادیخواهانه فائق می‌آید؛ نتیجه آن می‌شود که شکنجه‌های هولناک، جنایت و خفقان، هم عرض با حکومت تک ذهنی و تک نفره یک حاکم مستبد و خونخوار بر همه جامعه و حتی بر زندگی نزدیکان و افراد خانواده سیطره پیدا می‌کند. این حاکم و ماموران مزدورش که با حرکات و حالات آدم‌های سگ‌نمای گرسنه، زنجیری و هار نشان داده شده‌اند، حالتی تمثیلی نیز پیدا می‌کنند.
شهرام احمدزاده در آدابته کردن نمایشنامه شکسپیر، بسیار موفق عمل کرده است: او بخش عمده‌ای از دیالوگ‌هارا تغییر داده و اجرا امروزی شده است؛ دیالوگ‌ها در راستای موضوع محوری نمایش‌اند: "من ثابت خواهم کرد دموکراسی رم را نجات خواهد داد"، "سیاست و خیانت همیشه با هم‌اند" ، "قانون منم، بچه جون!"، "زندگی همه‌اش یک بازیه" ، "سیاست یعنی دروغ" ، "ملت، منم!"، "دیگه روی زمین فرشته‌ای وجود ندارد"، "تو داری آزادی را از مردم سلب می‌کنی که خودت رو نگه‌داری"، "سقف طاقت مردم کوتاه است"، "ما روم را به آزادی و دموکراسی برمی‌گردانیم" و... .
از ابزار و ادواتی مثل عینک، فندک، کفش‌های اسکیت، میکروفون و لباس‌هایی که با طراحی‌های بینابینی یا امروزی تدارک دیده شده‌اند، استفاده شده است؛ نکته حائز اهمیت در ارتباط با ابزار فوق این است که کارگردان از ابزار فوق برای مدرن کردن اجرا استفاده نکرده (برای مدرن شدن یک اجرا خود متن باید انتزاعی و تجریدی باشد)، بلکه این موارد فقط به منظور امروزی کردن، تطبیقی و تمثیلی شدن نمایشنامه در اجرا کاربری پیدا کرده‌اند. البته نوعی نامتعارف نمایی بصری در طراحی لباس و چهره‌پردازی بازیگران وجود دارد که به طور متناقضی آن‌ها را تا اندازه‌ای کمیک جلوه داده است. در طراحی چهره‌پرازی، رویکرد کاریکاتوریکی و نیز گرافیکی کارکرد دارد و اساساً چهره‌ها و بدن با خالکوبی "نقاشی" شده‌اند. از نور به شکل معمولی، موضعی و حتی خطی استفاده شده است که تماماً با اجرای مورد نظر تناسب و هماهنگی دارند (این نورها تا اندازه‌ای ناآرام بودن شرایط و پر حادثه بودن نمایش را القاء می‌کنند). صدا و موسیقی کاربری حاشیه‌ای دارد، اما این نکته به شکل متناقضی به هرچه برجسته‌تر و دراماتیک‌تر جلوه کردن صحنه‌های این نمایش خاص، کمک کرده است.
نمایش به تناسب زمان‌بندی اجرایی‌اش و حوادث پی در پی فاجعه بارش از ایجاز نسبی نیز برخوردار است؛ هر دقیقه زمان اجرا با تنش و کنش نمایشی ادامه می‌یابد. ضمناً به هنر تئاتر، از جمله به نمایش "آنتیگون" و اختلافات و عتاب این پرسوناژ با عموی ظالمش "کرئون" نیز اشاره شده که عملاً نوعی قرینه‌آوری و مکمل ضمنی برای محتوای خود نمایش "خون به پا خواهد شد" محسوب شده است.
بازی‌های بازیگران به تناسب محتوای متن همگی خوب‌اند و هماهنگی مرتبطی هم با همدیگر دارند، فقط در جاهایی که کارگردان تاکید زیاد داشته، گاهی اغراق‌آمیز است که به تدریج و فقط به دلیل افراط قدرت‌طلبانه و شخصی دیکتاتور در شکنجه و کشتار مخالفانش که جزو الزامات نقش اوست، اغراق مورد نظر به گونه‌ای تحت‌الشعاع شرایط فوق تا حدی به نفع اجرا، کمرنگ شده است.
در نمایش "خون به پا خواهد شد" به کارگردانی مسعود طیبی، میزانسن خطابی (پشت میکروفون و روبه تماشاگران)، میزانسن خطی متقابل (نشستن در دو سوی میز طویل غذاخوری) و میزانسن موضعی و همزمان مثلثی (یک نفر جلو سن و در عقب، سه نفر با هم در نقطه سمت راست صحنه و دو نفر با فاصله در نقطه سمت چپ) چند بار به کار گرفته می‌شوند. کارگردان ترکیب و کمپوزیسیون صحنه‌ها را طوری شکل داده که همه بازیگران متناسب با نقش‌ها و محتوای نمایش به گونه‌ای تئاتری فرصت‌های لازم برای مقبولیت دادن به نقش‌های‌شان داشته باشند. تلاش مسعود طیبی و حتی نویسنده متن برای تمثیلی کردن نمایش از طریق تاکید بر طراحی‌های نامتعارف و خاص و نیز متمرکز نمودن ذهن روی پرسوناژها و نهایتاً اهمیت دادن به تم سیاسی و جنائی اثر (نمایش به طور همزمان، هم پرسوناژ محور است و هم تماتیک) و مخصوصاً رویکرد استقرایی کارگردان به همه اجزاء کوچک و بزرگ موجود در ترکیب صحنه، به اجرا تمامیتی پرتحرک، کنش‌زا، پرمحتوا و مقبولیت‌پذیر داده و تماشاگر را به تفکر و تحلیل وا می‌دارد؛ این هوشمندی و هنرمندی عملاً به علت شیوه زیبای اجرا، در کل همه چیز را از جنس تئاتر کرده است.

http://www.banounews.ir/fa/News/167149/اجرایی-از-جنس-تئاتر---نگاهی-به-نمایش-"خون-به-پا-خواهد-شد"-به-کارگردانی-مسعود-طیبی
بستن   چاپ