آریا بانو - سلامانه: شخصیت کودک در 5 سالاول زندگی شکل گرفته و رشد میکند. نقش
پدر و مادر، بهویژه مادر، در دوره تشکیل و رشد شخصیت کودک مهمترین و اساسیترین عامل جهت شکلگیری شخصیت
سالم و بهنجار است. کودک با هنر عشق ورزیدن زاده نمیشود. او باید یاد بگیرد که به خود و دیگران عشق بورزد. او باید یاد بگیرد که عزتنفس داشته باشد و توانایی زندگی اجتماعی را بیاموزد. کودک هنر سخن گفتن، عشق ورزیدن و زندگی کردن را از
پدر و
مادر فرامیگیرد. در محیط بد و نامناسبِ خانواده، کودک با ناتوانی و درماندگی و ترس و نفرت و نومیدی و اندوه و تنهایی و وابستگی آشنا میشود. کودک در محیطخانواده که یک محیط انسانی، عاطفی و اجتماعی است، رشد میکند و تکاملم ییابد.
بسیاری از مهارتهایاجتماعی درخانواده به کودک آموخته میشود.
پدر و
مادر از لحاظ اخلاقی وظیفه دارند تا آگاهانه و عاشقانه به نیازهایعاطفی و روانی کودک خود توجه داشته باشند و ضمن برآوردن نیازهای
فرزند خود، او را با صفتهای مثبت شخصیت انسانی آشنا کنند. گرفتاری بیشازاندازه برخی از پدران و مادران در دنیایماشینی و صِرف خرجکردن پول بدون آگاهی از نیازهای عاطفی و روانی انسان، سبب میشود تا نیازهای واقعی کودک موردتوجه قرار نگیرد و آموزشمهارتها و فنون نیز بهدرستی تحقق نیابد. در چنین شرایطی بهعلت فقدان فرصت و آگاهی کافی برای پرورش شخصیت فرزند، در روابط عاطفی و اجتماعی کودک، تضاد و اضطراب حاصل میشود و اورا با حرمت نفس و اعتمادبهنفس ناچیز، اما با عصیان و خشم و نفرت و ترس و وابستگی و انجام افراطی دفاعهای روانی گرفتارمیسازد.ب
بروز اختلالات خلقی و عاطفی به عوامل مستعد سازنده و عوامل آشکارکننده بسیاری بستگی دارد. افرادی که از افسردگی، اندوهگینی، نگرانی، یأس و ناامیدی، کاهش انگیزه برای فعالیت، احساس خستگی و ناتوانی، بدخوابی و کمخوابی، کماشتهایی و احساس اضطراب و گناه، احساس پوچی و بیارزشی، فقدان عزتنفس، کاهش اعتمادبهنفس، وابستگی شدید به دیگری و حتی میل به خودکشی رنجمیبرند، با این صفات متولد نشدهاند. اگر
خانواده بتواند کودک را بهدرستی با واقعیتهای زندگی آشنا ساخته و در او
عشق بهخود و عشقورزیدن به دیگران و دریافت
عشق از دیگران را نهادینه کند و کودک را با ارزش حرمتنفس آشنا کند، میتواند امیدوار باشد که
فرزند با اعتمادبهنفس و استقلال، مسئولیتهای گوناگون را بپذیرد و در روابط اجتماعی خود موفق باشد و در بیشتر موارد با خردمندی تصمیم بگیرد.
دراینجا باید به این نکته اشاره شود که والدینی میتوانند با آموزش مناسب، شخصیت
فرزند خود را بهدرستی شکل دهند و رشد و تکامل بهنجار آنرا محقق سازند که خود به این باور رسیده باشند که میتوان با عشقورزیدن و عزتنفس و خویشکاری و افزایش آگاهی، ظرفیتپذیرش مشکلات را افزایش داد و به حل آنها پرداخت.
خانواده سالم با ایجاد حرمتنفس، اعتمادبهنفس کافی و احساس مسئولیتپذیری در کودک، میتواند اورا برای مقابله با حقایق زندگی آماده ساخته و به او بیاموزد که حل مشکلات با نفسضعیف و اراده سست ممکن نیست و حتی بر شدت و نفوذ آنها افزوده میشود.
پدر و
مادر آگاه و مسئول و عاشق، میتوانند به کودک خود هنر عشق ورزیدن و مثبت اندیشیدن را بیاموزند و به او نشاندهند که
عشق کاذب، شکل فاسد
عشق است و باید ازآن پرهیزشود، زیرا تنهایی و درماندگی و جدایی ایجادمیکند. آنها باید به فرزندخود بیاموزند که
عشق باید خودشکوفا، پویا و دینامیک باشد و توان فعالیت در انسان ایجاد کند که اورا با دیگران نزدیک و متحد نماید. عزتنفس، اعتمادبهنفس و
عشق خودشکوفا، انسان را قادر میسازد تا با مشکلات و ناملایمات متعدد زندگی نیز بدون نگرانی و اضطراب افراطی و بیمارگونه روبهرو گردد و با افزایش ظرفیت سازگاری و توان تصمیمگیری و اتکای بهخود و البته یاری متعادل دیگران، این مشکلات و ناسازگاریها را برطرف سازد. با رشدشخصیت و پرورش حرمتنفس و کسب اعتماد بهنفس کافی، میتوان درد و رنج ناشیاز ناملایمات را کاهشداد و بر امور نامطلوب فائقآمد.
اگر احساسات و عواطفکودک بهدرستی رشد کند و روند رشد شخصیت او متعادل باشد، میتواند تواناییهای خویش را بشناسد و با حرمتنفس و احساس ارزشمندی و اعتمادبهنفس، نقش انسانی خود را ایفا کند. دراینصورت او میتواند خودش را بشناسد و با دیگران بهدرستی مراوده برقرار نموده و با خویشکاری و خودشکوفایی
عشق بورزد و فعالیت کند و در زندگی به آرامش واقعی برسد.
منبع خبر:
پزشکی امروز