آریا بانو
تئاتر مرد بالشی؛ اعدام طعنه‌آمیز یک قهرمان کودک‌کُش
يکشنبه 30 تير 1398 - 18:42:55
آریا بانو -
تئاتر مرد بالشی؛ اعدام طعنه‌آمیز یک قهرمان کودک‌کُش
٥٠٣
٠
صبح نو / نام «مارتین مک‌دونا» را اهالی سینما اغلب با فیلم «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» به یاد می‌آورند که دوسال پیش سروصدای زیادی در محافل سینمایی به پا کرد؛ اما این نام برای اهالی تئاتر با نمایشنامه‌های پراستقبال دیگری گره خورده که «مرد بالشی» یکی از آن‌هاست. سال 92، محمد یعقوبی فیلم‌تئاتری از این متن را با بازی پیام دهکردی، نوید محمدزاده، علی سرابی و احمد مهران‌فر ساخت و این روزها، با کمی تغییر در این ترکیب، علی سرابی، نمایشنامه مرد بالشی را با بازی نوید محمدزاده، بهرام افشاری و حمیدرضا آذرنگ روی صحنه برده است.
6سال پیش که نوید محمدزاده نقش «آریل»، دستیار بازپرس نمایشنامه مرد بالشی را در فیلم‌تئاتر یعقوبی، بازی می‌کرد، هنوز آن‌قدر نام بزرگی نشده بود که مثل اجرای دوباره آن، پرشدن سالن‌های معمولاً خالی تماشاخانه‌ها را مرهون او بدانیم. در این اجرا اما کوچ نوید محمدزاده از نقش آریل به «توپولسکی»، کارآگاه اصلی داستان، هم نشانه پیشرفت خود اوست، هم به نقش، انرژی و هویت بیشتری داده و هم از قضا برای تماشاخانه، عواید مادی بیشتری را به همراه داشته است. این بعد ماجرا هم شاید این روزها بیش از هر چیز دیگری قابل توجه باشد.
پول، قاتل روابط حرفه‌ای!
سؤال از مسوول گیشه برای هماهنگی ورود به‌عنوان خبرنگار کافی است تا نشان دهد تئاتری با حضور یک سلبریتی سرشناس چقدر می‌تواند سالن و نمایش را از همه چیز مستقل کند. مسوول گیشه پاسخ می‌دهد که تنها همکاری‌ای که می‌تواند با خبرنگاران داشته باشد این است که بلیت خارج از ظرفیت، یعنی نشستن روی زمین سالن را به قیمت 50هزار تومان به آن‌ها بفروشد! پیگیری بیشتر اما می‌تواند گویای جزئیات بیشتری از تغییر تعامل حرفه‌ای با بدنه تئاتر، عوض شدن شکل درآمدزایی و گردش مالی نمایش‌هایی با چهره‌های مشهور باشد. به سراغ روابط عمومی نمایش «مرد بالشی» می‌رویم تا از کم و کیف ماجرا اخبار بیشتری دریافت کنیم. روابط عمومی آن می‌گوید که برای این نمایش هیچ بلیت مهمانی در نظر گرفته نشده و بعد هم تصریح می‌کند که از ابتدا در قرارداد میان گروه نمایش و سالن، از اختصاص هر ظرفیتی برای مهمان اجتناب شده است. این موضوع از یک‌سو نشان می‌دهد که گروه‌های نمایشی، راه‌های درآمدزایی را به مرور پیدا کرده‌اند و از سوی دیگر این پیدا کردن راه‌های پول درآوردن، مستقیماً به تغییر تعامل حرفه‌ای میان این دست گروه‌ها با اهالی تئاتر منجر شده است. مسأله آن است که اگر نمایشی بتواند پای مردم عادی را به سالن تئاتر باز کند، حتی از مخاطب حرفه‌ای تئاتر هم مستقل خواهد شد، چه رسد به خبرنگاران تئاتر!
سلبریتی، موفقیت پایدار نمی‌سازد
با این حال بنا کردن ساختمان یک اثر هنری روی نام‌ها و چهره‌ها، نمی‌تواند به‌طور پایدار موفقیت‌ساز و درآمدزا باشد چرا که حتی در برخورد با عامه مردم هم عناصر تعیین‌کننده دیگری در ماجرا تاثیرگذار است؛ چنان‌که در نمایش مرد بالشی هم بسیاری از تماشاگران به‌دنبال فرصتی برای دیدار رودرروی یک نام مشهور و به امید انداختن یک سلفی با او، تا نیمه‌های شب، گرمای سالن تماشاخانه شهرزاد و کیفیت پایین نور و صدا را تحمل کرده بودند اما نهایتاً مسوول سالن اعلام کرد که آقای محمدزاده عکس نمی‌گیرند و امید هواداران او را ناامید کرد. این دست اتفاقات نشان می‌دهد که سالن‌داران و گروه‌های نمایشی باید حواس خود را نسبت به عناصری که می‌تواند موفقیت پایدار آن‌ها را تضمین کند، بیشتر جمع کنند و از شر بی‌پولی یا عدم‌استقبال به محورهای غیرحرفه‌ای و غیرهنری پناه نبرند.
اعدام واقعیت در ایستگاه مترو
گذشته از این‌ها، اگرچه «مرد بالشی» اجراهای متعددی داشته اما بازخوانی علی سرابی از متن مارتین مک‌دونا را دست‌کم به نسبت نسخه یعقوبی باید حاوی سویه‌های انتقادی‌تری و تیزتری دانست؛ چنان‌که در نخستین نگاه در طراحی صحنه سهیل دانش اشراقی بیرون می‌زند. فضای نمایش این‌بار نه در محیط یک اتاق بازپرسی بلکه در فضای یک ایستگاه متروی متروکه می‌گذرد. دکور، شامل ستون‌های قطور سیمانی و یک پله‌برقی خاموش به علاوه آکسسوار هم اغلب اصرار دارند ذهن مخاطب را به فضایی داخلی‌تر و ایرانی‌تر نزدیک کرده و فضای محلی آشنا را به آن متبادر کنند. از طرف دیگر مک‌دونا، متن تودرتو و جذابش را در ناکجاآبادی روایت کرده که تحت یک حکومت دیکتاتور و بسته قرار دارد و شکنجه و اعدام بدون محاکمه، آن هم در مورد نویسندگان و اهالی فرهنگ و هنر قرار است ابعاد ضدآزادی بیان را در آن ناکجاآباد روشن کند. کنایه‌ها و طعنه‌ها هم گهگداری به کمک طراحی صحنه می‌آیند و متن را دست‌کم از منظر دراماتورژ آن بومی‌تر می‌کنند؛ متنی که داستان اعدام نویسنده‌ای را می‌گوید که به جرم روایت واقعیت آزار کودکان توسط والدین، بدون محاکمه به دست کارآگاه و بازپرس به قتل می‌رسد.
قصه‌گویی، تنها وظیفه یا اولین وظیفه؟
با این حال به قول مک‌دونا از زبان نویسنده درون داستان، شخصیت «کاتوریان کاتوریان کاتوریان»، «اولین یا شاید تنها وظیفه یک نویسنده، گفتن قصه است». «مرد بالشی» هم قصه جنایی پرپیچ‌وخمش را اگرچه طولانی و گاه خسته‌کننده اما خوب روایت می‌کند. گنجاندن قصه‌های کوتاه‌کوتاهِ نویسنده درون داستان در میانه روایت، کشش متن را هم بیشتر می‌کند و نقشی که این قصه‌ها در شکل‌دهی به جنایت در داستان دارند، زاویه‌دید راوی را هم مرموزتر نشان می‌دهد. نمایش از پس انتقال این ابعاد برمی‌آید و علی سرابی و حمیدرضا آذرنگ، انزجار و کثیفی موجود در داستانک‌های جنایت علیه کودکان را اگرچه به شدت سادیستی است اما خوب منتقل می‌کنند.
نویسنده را می‌کُشند، داستانش را نه!
اصل ماجرا البته این است که در پرده سوم، هم متوجه می‌شویم و هم جا می‌خوریم که بازپرس و کارآگاه یعنی آریل و توپولسکی هم، خودشان قربانی کودک‌آزاری توسط پدران یا والدین‌شان هستند. درست همان واقعیت اجتماعی که نویسنده درون داستان، قصه‌هایش را حول آن شکل داده و حالا تنها دغدغه‌اش حتی در آخرین ثانیه‌های مانده به اعدام این است که مبادا کاغذ داستان‌هایش را بسوزانند. او متهم است که با داستان‌های سادیستی‌اش، باعث شده جنایت‌هایی علیه کودکان گمشده شهر رخ دهد و حالا راحت‌ترین راه برای رسیدگی به این جنایات یا به عبارت بهتر، سرپوش گذاشتن بر آن‌ها، کشتن نویسنده است! آریل هم درست به همین دلیل داستان‌ها را آتش نمی‌زند چون با اینکه مأمور کشتن نویسنده است اما خودش عمیقاً واقعیت موجود در داستان‌های او را با پوست و گوشت و استخوانش لمس کرده است.
عبارت «مرد بالشی» هم به سبک عنوان فیلم‌های ابرقهرمانی آمریکایی، نام یک قهرمان را به ذهن متبادر می‌کند؛ قهرمانی که کنش قهرمانانه‌اش، کشتن کودکان قبل از آن است که بخواهند دردهای بزرگ‌تر از آزار دیدن توسط والدین‌شان را در آینده‌ای نزدیک تجربه کنند. نمایشنامه مک‌دونا، داستانی جنایی را با رویکرد روان‌شناختی روایت می‌کند و ابعاد سادیستی و خشونت‌آمیز آن، چنان پررنگ است که حتی در اوضاع بی‌قانون و نابسامان تئاترهای ایران در حوزه رده‌بندی سنی هم در تبلیغات تاکید شده است که «از ورود کودکان زیر 12 سال ممانعت می‌شود». با این حال در بازخوانی علی سرابی از این نمایشنامه، محورهای سیاسی و اجتماعی بیشتر مورد تاکید قرار دارد.

http://www.banounews.ir/fa/News/176542/تئاتر-مرد-بالشی؛-اعدام-طعنه‌آمیز-یک-قهرمان-کودک‌کُش
بستن   چاپ