آریا بانو
سکانس برتر/ صحنه به یادماندنی و شورانگیز فیلم یه حبه قند
سه شنبه 15 مرداد 1398 - 15:53:37
آریا بانو -

برای دیدن این کلیپ لطفا امکان استفاده از جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال نمایید،و از مرورگر خود را بروزرسانی نمایید

k ٣.٧
٧
آخرین خبر / نگار جواهریان با انتشار این ویدئو نوشت:
من فکر می‌کنم
هرگز نبوده قلبِ من
اینگونه
گرم و سُرخ
احساس می‌کنم
در بدترین دقایقِ این شامِ مرگ‌زای
چندین هزار چشمه‌ی خورشید
در دلم
می‌جوشد از یقین؛
احساس می‌کنم
در هر کنار و گوشه‌ی این شوره‌زارِ یأس
چندین هزار جنگلِ شاداب
ناگهان
می‌روید از زمین.
آه ای یقینِ گم‌شده، ای ماهیِ گریز
در برکه‌های آینه لغزیده توبه‌تو!
من آبگیرِ صافی‌ام، اینک! به سِحرِ عشق؛
از برکه‌های آینه راهی به من بجو!
من فکر می‌کنم
هرگز نبوده
دستِ من
این سان بزرگ و شاد
احساس می‌کنم
در چشمِ من
به آبشرِ اشکِ سُرخ‌گون
خورشیدِ بی‌غروب سرودی کشد نفس؛
احساس می‌کنم
در هر رگم
به هر تپشِ قلبِ من
کنون
بیدارباشِ قافله‌یی می‌زند جرس.
آمد شبی برهنه‌ام از در
چو روحِ آب
در سینه‌اش دو ماهی و در دستش آینه
گیسویِ خیسِ او خزه‌بو، چون خزه به‌هم.
من بانگ برکشیدم از آستانِ یأس:
«ــ آه ای یقینِ یافته، بازت نمی‌نهم!» •
🌱✨☀️🍎 #احمدشاملو #یه‌حبه‌قند

http://www.banounews.ir/fa/News/181776/سکانس-برتر--صحنه-به-یادماندنی-و-شورانگیز-فیلم-یه-حبه-قند
بستن   چاپ