آریا بانو
نگاهی کلی به قوانین طلاق
يکشنبه 17 شهريور 1398 - 12:54:05
آریا بانو - .یک وکیل پایه یک دادگستری قوانین کلی طلاق را توضیح می‌دهد

مطابق ماده 1133 قانون مدنی ایران: « مرد میتواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد.» بنابراین، طلاق به اراده و خواست مرد صورت می گیرد بدون اینکه دلیل خاصی لازم باشد. زن هم میتواند درخواست طلاق بدهد اما باید بتواند یکی از شروط ضمن عقد مندرج در عقدنامه را ثابت کند یا اینکه بتواند عسر و حرج خود را نزد دادگاه ثابت کند. در غیر این صورت، زن نمیتواند طلاق بگیرد.
زن در چه مواردی میتواند طلاق بگیرد؟
به استناد ماده 1129 (استنکاف شوهر از پرداخت نفقه و عدم امکان اجرای حکم دادگاه مبنی بر الزام شوهر به پرداخت نفقه) و ماده 1130 قانون مدنی (عسروحرج زوجه)؛ ماده 1119 قانون مدنی (شروط ضمن عقد و توکیل به زن برای طلاق)؛ به استناد ماده 1029 قانون مدنی (غیبت شوهر به مدت چهار سال)
نکته:شروط ضمن عقد مقرر در ماده 1119 قانون مدنی، در عقدنامه های رسمی در دوازده بند مندرج گردیده است. زوجین می‌توانند شروط دیگری را نیز به آن اضافه کنند یا کم کنند. همچنین مرد می تواند، هیچکدام از شروط ضمن عقد را امضا نکند واین بستگی به توافق زوجین دارد.
مختصر و مفید در خصوص طلاق خلع و بائن
طلاق خلع
طلاق خلع یا خلعی نوعی از طلاق است (اعم از توافقی و یکطرفه) که در واقع، بدین معناست که زن از شوهر خود کراهت دارد یا برعکس شوهر نسبت به زنش کراهت دارد، به بیان ساده تر زن از شوهرش خوشش نمی آید یا شوهر از زنش خوشش نمی آید و در واقع، بدش می آید! اگر زوجه از زوج کراهت داشته باشد یعنی طلاق به درخواست زن باشد، بسته به شرایط، می بایست بخشی از مهریه یا کل مهریه یا حتی بیشتر از کل مهریه مندرج در عقدنامه بذل شود. اگر این کراهت، دو طرفه باشد عبارت «مبارات» یا «مباراتی» به کار برده می شود. لذا نوع طلاق در این حالت، طلاق مباراتی گفته می شود.
زن هم میتواند درخواست طلاق بدهد اما باید بتواند یکی از شروط ضمن عقد مندرج در عقدنامه را ثابت کند یا اینکه بتواند عسر و حرج خود را نزد دادگاه ثابت کند. در غیر این صورت، زن نمیتواند طلاق بگیرد
طلاق خلعی نوبت اول
آنچه در دادگاه های خانواده، معمولا، در پرونده ها و دعاوی طلاق و در دادنامه ها و احکام صادره قید می گردد عبارت طلاق خلعی، نوبت اول می باشد. همچنین عبارت مدخوله یا غیرمدخوله نیز ذکر می شود که بر این واژه ها آثار حقوقی بار می شود که در اینجا قصد پرداختن به آن را نداریم. مدخوله یعنی خانم در زمان طلاق، باکره (دوشیزه) نیست. غیرمدخوله یعنی خانم در زمان طلاق، همچنان باکره (دوشیزه) است. عبارت طلاق نوبت اول، همچنان که از ظاهر آن مشخص است یعنی طلاق برای اولین بار صورت گرفته. البته در صورتی که طلاق دوم باشد قید خواهد شد: نوبت دوم.
طلاق بائن
طلاق بائن، به معنی غیر قابل رجوع بودن است یعنی در دوران عده طلاق نمی توان از آن منصرف شد و به اصطلاح، رجوع کرد. در مقابل طلاق بائن، طلاق رجعی است که به معنی طلاقی است که می شود در دوران عده (یعنی 3 ماه از زمان ثبت واقعه طلاق) رجوع کرد، بدون خواندن صیغه ی عقد ازدواج. رجوع با هر اقدامی حاصل می شود، مثلا، مرد به محل سکونت زن مراجعه کند و او را لمس کند و ابراز علاقه کند یا هر اقدام دیگری که عرفا به معنی رجوع باشد.
گواهی عدم امکان سازش
گواهی عدم امکان سازش، زمانی است که زوج خواهان طلاق باشد یعنی طلاق یکطرفه به درخواست مرد مطرح شود یا طلاق توافقی باشد که در این دو حالت دادگاه، اصطلاحا، گواهی عدم امکان سازش صادر می کند. اما اگر دادخواست طلاق به صورت یکطرفه از جانب زن مطرح شود، حکمی که دادگاه صادر می کند حکم طلاق است (البته در صورت احراز شرایط طلاق.)
حذف نام همسر از شناسنامه
اگر زن، در دادگاه ادعای باکره بودن داشته باشد قاضی او را برای اثبات ادعای دوشیزگی به پزشکی قانونی معرفی می کند. گواهی پزشکی قانونی مبنی بر باکره بودن زن، در حکم صادره قید می شود. اثر باکره بودن یا همان غیرمدخوله بودن زوجه، این است که زوجین پس از ثبت طلاق در دفتر طلاق می توانند از طریق دفاتر پیشخان دولت یا مراکز ثبت احوال نسبت به درخواست حذف نام همسر از شناسنامه اقدام کنند و شناسنامه ی به اصطلاح، سفید، بگیرند.
تبدیل طلاق خلع به طلاق رجعی در صورت رجوع زوجه در ایام عده
طلاق توافقی با بذل مهریه از جانب زوجه به صورت خلع صادر می شود؛ در صورتی که در زمان عده، زوجه به قسمتی از مهریه رجوع کند آیا طلاق تبدیل به رجعی میشود؟ (مواد 1143،1144،1145،1146قانون مدنی)
با رجوع زن به قسمتی از مهریه، هم رجوع محقق می شود و هم طلاق رجعی از حالت بائن خارج می گردد و این حق برای زوج ایجاد می شود که به طلاق رجوع کند و خلاف قاعده لاضرر است که بپذیریم طلاق همچنان بائن باشد.
اگرچه حق رجوع با مرد است نه زن اما رجوع زوجه در ایام عده با مابذل، نوع طلاق را رجعی می کند و چون در این حالت زوج می تواند رجوع کند در صورتی که در موعد قانونی (در زمان عده) به زوجه رجوع کرده و سپس منکر آن باشد، زوجه می تواند دادخواست اثبات زوجیت ناشی از رجوع مرد را در ایام عده مطرح کند. با این ترتیب، در صورت ثابت شدن رجوع، زوجه استحقاق مهر بذل شده را دارا خواهد بود. مهر همان مهرالمسمی است.
در مورد طلاق غیابی، اکثر فقها آن را رجعی دانسته‌اند زیرا ممکن است مرد غایب بتواند در ایام عده رجوع کند. (در بین حقوقدانان هم در رجعی بودن طلاق غیابی اختلافی نیست زیرا علت طلاق غیبت زوج است. رجوع شود به تحریر الوسیله امام خمینی و استفتائات آن، مسائل شماره 21 و 296 و همچنین مسئله 1269 منهاج الصالحین مرحوم آیت الله خویی و مسئله 1267 و 356 منهاج الصالحین آقای سیستانی و فتاوای سایرین. در صورت حضور وی این علت برطرف می‌شود.) و اما در مورد طلاق به لحاظ عدم پرداخت نفقه آیت ‌الله خویی و سیستانی نوع طلاق را بائن دانسته اند.
طلاق در دوران عقد
اگر زن بخواهد در دوران عقد طلاق بگیرد، لازم است که یکی از شروط دوازده گانه مندرج در عقدنامه، معروف به شروط ضمن عقد، را ثابت کند وگرنه طلاق گرفتن بسیار دشوار خواهد شد و شاید، در مواردی، حتی با استناد به عسر و حرج و اثبات آن نیز مدت زمان زیادی را برای طلاق گرفتن سپری کند.
حال اگر مردی بخواهد همسرش را در دوره ی عقد طلاق دهد و خانم راضی به طلاق نباشد چگونه است؟
ماده ی 1092 قانون مدنی: «هرگاه شوهر قبل از نزدیکی، زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلا داده باشد حق دارد مازاد از نصف را عینا یا مثلا یا قیمتا استرداد کند.»
نصف شدن مهریه
باید به این نکته توجه کرد که نصف شدن مهریه، زمانی است که شوهر بخواهد همسرش را قبل از نزدیکی، طلاق دهد لذا اگر بدون اینکه مرد بخواهد همسرش را طلاق بدهد، زن، رأسا، بخواهد مهریه اش را در دوره ی عقد مطالبه کند، مستحق کل مهریه خواهد بود.
نفقه کیفری
نفقه هم که همان خرجی معمولی زندگی است و عرفا، شامل خورد و خوراک، پوشاک، دارو و درمان و مسکن مناسب می باشد. ترک انفاق جرم است و قابل شکایت از طریق کیفری در دادسرا، که نهایتا، در صورت اثبات، حتی ممکن است تا دو سال حبس در پی داشته باشد. این نفقه فقط شامل نفقه زمان حال است و نفقه گذشته را در بر نمی گیرد. برای مطالبه نفقه ایام گذشته، باید از طریق حقوقی اقدام کرد. ( )
نفقه حقوقی
برای مطالبه ی نفقه ی ایام گذشته می توان دادخواست حقوقی مطرح کرد. دادگاه خانواده برای تعیین میزان نفقه، معمولا، به کارشناس مربوطه ارجاع می دهد. در هر دو صورت، اگر زوج، از پرداخت نفقه همچنان امتناع کند و حکم دادگاه را اجرا نکند، زن می تواند با توجه به شرط ضمن عقد مندرج در سند نکاحیه (عقدنامه)، اقدام به طرح دعوی طلاق کند.
ارتباط عدم پرداخت مهریه با طلاق
این را هم باید دانست که مهریه ندادن، ربطی به طلاق ندارد. یعنی اگر شوهر محکوم به پرداخت مهریه شود و پرداخت نکند، زن نمی تواند صرفا به همین جهت، طلاق بگیرد.
فساد اخلاقی زوجه
رابطه نامشروع ربطی به نفقه و مهریه ندارد گرچه ممکن است مسائل و دعاوی حقوقی و کیفری خاصی را ایجاد کند. اگر زن روابط نامشروع داشته باشد و بابت رابطه ی نامشروع، محکوم به شلاق یا جزای نقدی شود، نمی توان این محکومیت را دلیلی برای عدم تعلق مهریه یا ترک انفاق تلقی نمود. البته اشتهار به فساد اخلاقی در مواردی می تواند سلب حضانت را در پی داشته باشد.

http://www.banounews.ir/fa/News/196397/نگاهی-کلی-به-قوانین-طلاق
بستن   چاپ