چاپ

اگر شما کتاب را بيش از اندازه به چشمانتان نزديک کنيد، فقط ماهيچه هاي چشمتان را خسته کرده ايد و اصلاً قادر به خواندن نخواهيد بود. لازم است بين پدر و پسر هم فاصله يي وجود داشته باشد تا پسر بتواند رشد کرده و عاقل ترين باشد!

1) دوست او باشيد.
2) فرصت عرضه ي بيشتري به او بدهيد.
3) او را مستقل بار بياوريد.
4) از او يک «قهرمان» بسازيد.
5) کتاب هاي خوب بخوانيد.
6) دوستان خوبي براي خود برگزينيد.
7) از اشتباهات او چشم پوشي کنيد.
8) براي او وقت بگذاريد.
9) خود را جاي او قرار دهيد.

پسر شما دارايي شماست و - مثل هر دارايي و موجودي ديگر - اگر از آن «حفاظت نکرده و تشويقش نکنيد،» بعيد نيست که به بدهي تبديل خواهد شد. به همين سادگي!

اينکه پسرتان ثروت شما باشد يا قرض و بدهي، 70 درصد آن به شما بستگي دارد .طبيعاً ما قصد داريم تا در اين مقاله، راجع به اين 70 درصد حياتي صحبت کنيم.

مطالعات و بررسي هاي من در مورد ارتباط «پدر پسر» مرا به اين نتيجه رسانده است که، شما بايد خود را به جاي پسرتان بگذاريد، هر روز و در هر زماني! آيا تا به حال به خودتان شکايت کرده ايد که چرا پسرتان شما را درک نميکند دفعه ي بعد پسرتان را در اين حال تصوّر کنيد که به خودش ميگويد: چرا پدر مرا نميفهمد پس در اين ميان، يک شکاف ارتباطي وجود دارد. ما نيز برآنيم در اين باره صحبت کنيم که شما بايد چه طور بر روي آن پل بزنيد و آن را مرتفع سازيد.

و من براي بازگرداندن برق شادي به چشمهاي پسرتان که شما يک ربع قرن پيش، اين جرقه را در چشم هاي خودتان داشتيد قصد دارم چندين گام را به شما پيشنهاد کنم... لطفاً خود را به جاي پسرتان بگذاريد، هم به خاطر خودتان و هم به خاطر او!

● دوست او باشيد
بکوشيد ترس او را از بين ببريد؛ مستقيم يا غيرمستقيم به پسرتان اطمينان دهيد که هرگاه دچار دردسر شده و يا ترديدي داشته باشد، شما حضور داشته و دستش را خواهيد گرفت. بايد به او اطمينان دهيد که هيچگاه به شکّ و ترديدها و يا تفکرات بچه گانه اش نخواهيد خنديد و نه تنها در آن موقعيت تنهايش نخواهيد گذاشت، بلکه به قوّت بخشيدن به افکارش نيز کمک خواهيد کرد. او بايد به يقين برسد که مي تواند روي شما حساب کند و شما قادريد تمام ترس و هراس?هايش را از بين ببريد.
به پسرتان بگوييد که هر وقت ميخواهد و علي رغم هر اشتباهي که مرتکب شده است، نزد شما بيايد؛ به او قول دهيد که قبل از هر گونه قضاوت راجع به کارهايش، خود را به جاي او گذاشته و تا حدّ نياز و امکان به او کمک خواهيد کرد. به او بگوييد که او پسر شماست و هر اتفاقي بيفتد و تحت هر شرايطي باز هم پسرتان باقي خواهد ماند، خواه يک سرباز پياده باشد و يا رئيس جمهور؛ خواه فقيرترين فرد روي زمين باشد و يا ثروتمندترين ثروتمندها. اين عزّت نفس و اعتماد براي زندگي در محيط اجتماعي و پيچيده ي روزمرّه ضروري و حياتيست.

شما قهرمان او و روياهايش هستيد. اين نکته را همواره به خاطر داشته باشيد. همچنين، به ياد داشته باشيد که خداوند بزرگترين و بهترين دستگاه ثبت و فيلمبرداري را در ذهن پسرتان کار گذاشته است. دستگاه ثبت و فيلمبرداري او تنها صداي شما را ضبط نميکند به طور مثال: وقتي در پشت تلفن دروغ ميگوييد بلکه حرکات چشم و بدن شما را نيز به ثبت ميرساند. آن طور که شما با والدين خود، کارمندان، مشتريان و يا شرکايتان رفتار ميکنيد، همه و همه ضبط و ثبت شده و بعداً براي شما به نمايش گذاشته خواهد شد!