آریا بانو
داستان طنز/ آق کمال دزد می گیرد!
جمعه 7 خرداد 1400 - 05:23:30
آریا بانو - خراسان /چند وقتی بود که تو محل کارمان دزدی از ماشینا زیاد شده بود. روزی نبود که ماشین یکی از همساده‌ها ره دزد نزنه. یا باتری ره مُبردن، یا لاستیک زاپاس ره، یا داشبوردشه خالی مِکردن، یا اگر چیز دندون‌گیری پیدا نِمکردن یَگ کخی مِریختن تو ماشینش تا دلشان خنک بشه! کارمان شده بود هر روز زنگ مزدم پلیس و افسر می‌آمد صورت‌جلسه مِنوشت و مِرفت. ای آخری زنگ مِزدم 110 مگفتِم همو همیشگی و خودشان مدنستِن منظورمان چیه!
تو کوچه محل کارمان چند تا شرکت دگه هم هست. یَگ روز که ضبط ماشین یکی از بچه‌ها ره زده بودن و از وقتی صدای دزدگیر ره شنیدم تا رفتِم تو کوچه حدود 3 ثانیه طول کیشیده بود، یَگ فکری به ذهنم رسید. به همساده‌ها که آمده بودن تا جدیدترین صحنه جنایت ره بررسی کنن گفتُم: «آبجی‌ها و برارای گلُم، ای دزد ناقلا اینجی ره رد زده، تا گیر بیفته هم هر روز همی بساطه. چاره‌ای هم ندرِم و باید دست به کار بشِم.» یکی از بچه‌های شرکت گفت: «خب یه مدت بدون ماشین بیایم تا از سرش بیفته و بره یه محل دیگه» گفتُم: «مهندس مگه بستنی شکلاتیه که یَگ مدت نخوره از سرش بیفته؟ بعدشم مو از او سر شهر تا بخوام با اتوبوس و مترو بیام، سه ساعت طول مِکشه، دو بار هم کرونا مگیرُم. مخواستُم بگُم...» باز یکی دگه از همساده‌ها که دیروز آینه بغل ماشینش ره از جا درآورده بودن عصبانی گفت: «باید یه پارکینگ تو کوچه بسازیم...» همه اول به هم نگاه کردم، بعد به کوچه که بری خانه‌ها هم دگه توش جا نبود، بعد به جیب‌مان و بعد هم به همساده که خوب شد خودش فهمید چی گفته و ادامه نداد! گفتُم: «مو به ذهنُم رسیده که از ای به بعد ساعتی هر کدوم‌مان...» یکی دگه پرید وسط حرفم که: «کوچه کناری یک زمین خالی هست که دورش دیواره، میشه صاحبش رو پیدا کنیم و به عنوان پارکینگ ساعتی اون‌جا رو ازش اجاره کنیم» گفتُم: «دداش، الان جلوی چشم خودمان و تو این کوچه شلوغ با 10تا دوربین، میاد مزنه مِره. بعد از صبح ماشینا ره بذارِم تو یَگ چاردیواری بدون نگهبان و شب اسکلتشه وردارِم برِم خانه؟! اگه اجازه بدن بگم که از امروز هرکی ماشین دره یَگ ساعتی ره بیاد تو کوچه بیشینه و حواسش به کل ماشینا باشه، تا بعدش ببینِم چی مِشه.»
خوشبختانه همه قبول کردن. الان هم دارُم از زیر سایه درخت چنار لب جوب ای مطلب ره براتان منویسُم! ایم از ای.

http://www.banounews.ir/fa/News/595879/داستان-طنز--آق-کمال-دزد-می-گیرد!
بستن   چاپ