آریا بانو
نوشته ای از فرزانه ابراهیم‌زاده :
وقتی موج جای واقعیت را می‌گیرد
چهارشنبه 24 مرداد 1397 - 1:10:53 PM
اعتماد
آریا بانو-«قرار نیست همه كارشناس تاریخ و حقوق سیاسی باشند و حتما عهدنامه تركمانچای را خوانده باشند. همه می‌دانیم كه این عهدنامه ننگین‌ترین اتفاق تاریخ ایران است.»

این پاسخ یكی از چهل و چند نفری است به سوالی ساده درباره خواندن متن عهدنامه تركمانچای. یكی از آن چهل و چند نفری كه كامنت گذاشته یا چند صد نفری كه لایك كرده بودند و به اشتراك گذاشتند بدون اینكه به خود زحمت گوگل كردن واژه عهدنامه تركمانچای را بدهند. واقعیت این است كه این روزها بعد از گذشت 190 سال از امضای عهدنامه تركمانچای، تشبیه امضای كنوانسیون خزر با تركمانچای، شایعه‌هایی اینترنتی را مبنی بر 100 ساله بودن این عهدنامه و باطل شدن آن بعد از صد سال مطرح كرده‌اند؛ شایعه‌ای كه قبل از استناد به آن كافی است متن این عهدنامه را به زبان‌های مختلف سرچ كنید و بخوانید تا ببینید در هیچ‌یك از شانزده بند آن و مقدمه و موخره‌اش نیامده است و این عهدنامه در بخش مرزهای ایران یك ماجرای مادام‌العمر است و نقض آن جز حمله نظامی به شیوه قدیم ممكن نیست.

اما چرا نمی‌خواهیم این واقعیت را باور كنیم؟ چون این بخشی از فرهنگی است كه این روزها در جامعه مانند یك اپیدمی عجیب و غریب در حال گسترش است و از چهره‌های فرهنگی و اجتماعی تا پایین‌ترین طبقات جامعه را در برگرفته و هر از چند گاهی با موج‌های جامعه ایران كه این روزها به خاطر شرایط سیاسی و اقتصادی با آشفتگی‌های فراوانی روبه‌رو است شدت می‌گیرد و وضعیت اجتماعی را با تلاطم‌های پیچیده‌ای مواجه می‌كند. فرهنگی كه با گسترش شبكه‌های اجتماعی و در فقدان رسانه‌های مستقل و ممیزی در عرصه خبر و كانالیزه و فیلتر كردن اخبار و اطلاعات و در نهایت پایین آمدن اعتماد عمومی از حاكمیت و رسانه‌ها به وجود آمده و باعث در هم آمیخته شدن اخبار و اطلاعات با شایعات و اطلاعات غلط است و پذیرفتن آنها به جای واقعیت‌ها است. واقعیت‌های جعلی كه اگر به عنوان شخصی مطلع از اصل واقعیت، بخواهیم آن را تصحیح كنیم با واكنش‌های تند و برخوردهای عصبی مواجه می‌شویم و از خیر روشنگری می‌گذریم.

اگر به عنوان رسانه بخواهیم با خود صادق باشیم در سال‌هایی كه ما به دلیل باقی‌ نگه‌داشتن رسانه‌ها یا هر مصلحت دیگری تلاش كردیم تا فیلترهای مشخص و غیر مشخصی را در رسانه‌های خود رعایت كنیم و بخش روزنامه‌نگاری پژوهشی‌ و تحقیقی نیز به دلیل خط قرمزهای متعدد كمرنگ شد بازی را در رقابت با رسانه‌های تازه از راه رسیده یعنی شبكه‌های اجتماعی كه فیلترهای حكومتی را نداشت از دست دادیم. این واقعیت درباره تاریخ نیز صدق می‌كند. تاریخ رسمی در ایران تابع حاكمیت‌ها بوده است و همین باعث شده تا با وجود برخی نقدهایی كه به روایت‌های تاریخی می‌شود مردم براساس همان روایت‌های حكومتی قضاوت می‌كنند و كمتر كسی هم سعی می‌كند تا آن را تصحیح كند. پس اگر فرهنگی فرهنگ غالب شده نباید گناهش را به گردن مردم انداخت كه خودمان مقصریم.

فراموش ‌نكنیم یكی از خصوصیات ما ایرانی‌ها این است كه به هر دلیلی كمتر به سراغ منابع اصلی می‌رویم و روحیه كنكاش و در اثر سال‌ها هدایت فكر و ذهن‌شان اتكا به قول‌های شفاهی و روایتی است كه مخالف روایت‌های رسمی و روایت‌های حكومتی شده است. در چنین فضایی است كه هر كسی با رسانه‌های تازه شخصی می‌تواند منبع باشد. متاسفانه در این میان حجم زیادی از اطلاعات نادرست و اشتباه براساس همان روایت‌های شفاهی دست به دست شده و جای واقعیت‌ها را می‌گیرد؛ اشكالاتی كه در موج‌های جامعه می‌تواند نقش مهمی را ایفا كند.

یكی از این موج‌ها همین روزها همزمان با ماجرای امضای كنوانسیون خزر میان ایران و چهار كشور حوزه بزرگ‌ترین دریاچه جهان جامعه ناآرام ایران را با اضطراب مواجه كرد.

اینكه این كنوانسیون چه ابعادی داشت و چه تاثیری بر مالكیت ایران بر آن داشت موضوعی است كه در تخصص این بحث و این یادداشت نیست، آنچه آن را مرتبط می‌سازد به برخوردی باز می‌گردد كه جامعه با انتشار اولین خبرها درباره این كنوانسیون با آن داشت؛ برخوردی به‌شدت احساسی كه نه فقط در دل جامعه كه از میان چهره‌های شناخته‌شده از نماینده مجلس گرفته تا چهره‌های سیاسی، فرهنگی و سلبیریتی‌های فضاهای مجازی روی آن موج‌سواری كردند و نظرات‌شان در میان جامعه دست به دست شد و همه از امضای یك تركمانچای دیگر با روس‌ها و هبه كردن سهم ایران به روسیه گفتند. بدون اینكه بخواهند نظر كارشناسان را در این باره بدانند یا بخوانند و ببینند كه آیا تقاضای ایران برای گرفتن سهم مساوی با چهار كشور از دریای خزر درست و منطقی است یا نه. نماینده حقوقدان مجلس بدون مطالعه كنوانسیون‌های قدیمی در توییترش با هشدار به مردم از اتفاقات پشت پرده و خبرنداشتن مجلس یك موج به وجود آورد. كارگردان سینمایی با بیش از 300 هزار دنبال‌كننده بعد از یك مصاحبه خبری در یك شبكه خبری خارج از كشور بدون اینكه منتظر نظر مراجع داخلی باشد نفت تازه‌ای در این آتش ریخت و از ضعف دولت ابراز انزجار كرد. بدون اینكه بعد از اینكه همان رسانه بی‌اساس بودن حرف‌های كارشناسی مدعی را منتشر كرد از مردم بابت اشتباه در قضاوت عذرخواهی كند؛ قضاوت‌هایی كه در نهایت ماجرایی را پیش آورد كه به نظر نمی‌شود آن جامعه را درباره واقعیت اصلی قانع كرد.


http://www.banounews.ir/fa/News/75214/وقتی-موج-جای-واقعیت-را-می‌گیرد
بستن   چاپ