آریا بانو
غزل شماره 229 حافظ: بخت از دهان دوست نشانم نمی‌دهد
يکشنبه 22 مهر 1397 - 21:26:31
آریا بانو - غزل شماره 229 حافظ با گله از اقبال و شرح اشتیاق شروع شده و به بدعهدی روزگار ختم می‌شود. بخت حافظ نشانی از وصال یار ندارد و دولت او بیدار نیست. حافظ می‌گوید من حاضرم جان خود را در راه گرفتن بوسه‌ای از لب یار فدا کنم، اما دوست جان مرا می‌گیرد و آن بوسه را به من نمی‌دهد، از درد فراق مُردم و نتوانستم به سراپرده محبوب بروم.


سرویس فرهنگ و هنر
بخت از دهان دوست نشانم نمی‌دهد
دولت خبر ز راز نهانم نمی‌دهد
از بهر بوسه‌ای ز لبش جان همی‌دهم
اینم همی‌ستاند و آنم نمی‌دهد
مردم در این فراق و در آن پرده راه نیست
یا هست و پرده دار نشانم نمی‌دهد
زلفش کشید باد صبا چرخ سفله بین
کان جا مجال بادوزانم نمی‌دهد
چندان که بر کنار چو پرگار می‌شدم
دوران چو نقطه ره به میانم نمی‌دهد
شکر به صبر دست دهد عاقبت ولی
بدعهدی زمانه زمانم نمی‌دهد
گفتم روم به خواب و ببینم جمال دوست
حافظ ز آه و ناله امانم نمی‌دهد
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
تعبیر فال حافظ شما
تا می‌توانی ناامیدی را از خود دور کن. شک و تردید جایی در دل تو ندارد، پس با اراده‌ای قوی در تلاش باش که بهترین تصمیمات را بگیری. بدون تلاش و زحمت هیچ چیز به آسانی بدست نمی‌آید.
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
شاهد فال:
غزل شماره 230 - اگر به باده مشکین دلم کشد شاید

http://www.banounews.ir/fa/News/94786/غزل-شماره-229-حافظ--بخت-از-دهان-دوست-نشانم-نمی‌دهد
بستن   چاپ