آقاي دکتر ، او جنون دارد!؟
گفتگو
بزرگنمايي:
اين سؤال را از دکتر پرويز رزاقي، روانشناس و عضو هيأت علمي دانشگاه آزادي اسلامي پرسيدهايم.
آقاي دکتر! آيا در علم روانشناسي، بحثي به عنوان جنون لحظهاي و آني قابل پذيرش است؟
بله،
جنون يا از دست دادن کنترل رفتارها سالهاست مورد توجه روانشناسان قرار
ميگيرد در چنين اقدامهايي، فرد از حالت طبيعي خارج ميشود و بايد و
نبايدهاي زندگي را از ياد ميبرد. قتل ميتواند يکي از نتايج اين نوع جنون
باشد. ناسزا، درگيريهاي بيدليل و حتي پاره کردن لباسها، نمونههاي
ديگري از رفتارهاي لحظهاي افراد است. در حقيقت نقشهاي هيجاني در فرد
چنان شدت مييابد که موضوعات ديگر را از ياد ميبرد.
رابطه
مادري و فرزندي رابطهاي بسيار عميق و خاص است. آيا در اين مورد هم فرد
ميتواند به چنان درجهاي از هيجان غيرعادي برسد که حتي فرزندش را به قتل
برساند؟
بله، امکان دارد زيرا عوامل زيادي در از دست دادن
کنترل نقش دارند. فشارهاي زندگي يکي از مهمترين مسايلي است که در بروز
اين رفتارها دخيل است. فردي که سختيهاي اجتماعي و اقتصادي زيادي را تحمل
کرده يا در زندگي هميشه به وسيله اعضاي خانواده تحقير شده و مورد آزار قرار
گرفته است، بالاخره در موقعيتي واکنشي از خود نشان ميدهد که ميتواند
بسيار شديد باشد. از طرفي گاهي فرد به بيماري رواني مبتلاست در حالي که خود
و اطرافيانش از آن بيخبر هستند يا اينکه به دليل تفکر غلط، از بيان مشکل
خود و مراجعه به روانشناس خودداري ميکند و زماني که بيماري شدت يافت يا
فشارها افزايش پيدا کرد، ديگر برايش تحمل آنها غيرممکن و هر کاري
امکانپذير ميشود.
طبق تعريف شما. آنچه در علم جنون به حساب ميآيد، در قانون هم پذيرفته شده است؟
همه
مصاديق آن خير، يعني نميتوان به صرف عنوان کردن جنون، فرد را از قتل
تبرئه کرد. اگر فردي چنين ادعايي کند، گروهي از روانپزشکان و روانشناسان
در پزشکي قانوني تشکيل ميشود تا سلامت قاتل را در مدتي مشخص و در چند جلسه
مورد بررسي قرار دهند. حتي اگر بيماري فرد پيش از زمان وقوع قتل، به وسيله
روانشناس و پزشک او تشخيص داده شده باشد، باز هم دليل برائت نخواهد بود
زيرا صرف داشتن يک بيماري رواني نميتواند دليل انجام قتل باشد. معمولاً
افراد در مراحل اوليه بازجويي يا به توصيه اطرافيان از اين واژه استفاده
ميکند تا افکار عمومي نسبت به آنها بهتر شود و پليس را هم در نوعي معذوريت
قرار دهند.
اين نوع جنون را خود فرد يا ديگران هم ميتوانند تشخيص دهند؟
اگر
فرد در لحظهاي که دچار اين اختلال ميشود بتوانند خود را کنترل کند، بعد
از آن بيشک متوجه مشکل و کمبودي در وجود خود ميشود؛ مثل همان مراجعاني که
گفتم اما موضوع اينجاست که افراد معمولاً اين مسائل را حتي به نزديکان خود
نميگويند و دنبال راهحل هم نميروند. پس مشکل آنها تشخيص داده نميشود و
فقط با هر مشکل و ضربه روحي، شدت بيشتري پيدا ميکند.
راهحل چيست؟
راهحل
خود فرد است که بايد شهامت بيان مشکل را در جمع يا نزد يک پزشک پيدا کند.
اگر شما هم چنين احساساتي را به اطرافيان و بچههايتان داريد و گاهي حسي
عجيب به شما تصوراتي وحشتناک ميدهد، حتماً به پزشک مراجعه کنيد و از کنار
آن ساده نگذريد. ممکن است دست به قتل يا حتي آزار ديگران نزنيد اما روان هم
مانند ديگر بخشهاي بدن است اگر مشکلات آن به موقع درمان نشود، با گذشت
زمان حادتر خواهند شد.
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/5966/