آریا بانو - ایرنا /کتاب «روندهای جهانی تا سال 2030 (چالش‌ها و انتخاب‌ها برای اروپا)» فرصتی است برای خوانندگان ایرانی تا با دقت و عمق، چشم‌اندازها و چالش‌هایی را که در دهه‌های آینده در پیش روی اروپا خواهد بود، بشناسند و درک کنند.
کتاب «روندهای جهانی تا سال 2030 (چالش‌ها و انتخاب‌ها برای اروپا)»، نگاهی عمیق به آینده‌ اروپا ارائه می‌دهد، آینده‌ای که بر اساس تحلیل‌های فلورانس گاوب، یکی از کارمندان پیشین کالج دفاعی ناتو، پیش‌بینی شده است. این کتاب با بررسی چالش‌ها و انتخاب‌هایی که در پیش روی اروپا قرار دارد، به خوانندگان یک تصویر واقع‌گرایانه از آینده این قاره را ارائه می‌دهد.
یکی از اصلی‌ترین فرضیات کتاب روندهای جهانی تا سال 2030 این است که جمعیت اروپا در آینده کمتر، مسن‌تر و نسبتا فقیرتر خواهد شد، در حالی که بسیاری از کشورهای دیگر جهان در حال رشد و توسعه هستند. این وضعیت اقتصادی و جمعیتی می‌تواند تأثیرات عمیقی بر زندگی اجتماعی و اقتصادی اروپا داشته باشد. به علاوه، با توجه به پیشرفت سریع فناوری، به ویژه در زمینه‌های هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی، اروپایی‌ها احساس کرده‌اند که در این زمینه‌ها عقب مانده‌اند. این شکاف تکنولوژیک می‌تواند عواقبی جدی برای توانمندی‌های اقتصادی و نظامی اروپا داشته باشد.

قسمتی از متن کتاب
در واقع هرگز جهان و به ویژه اروپا به اندازه امروز ویژگی‌های خاص کنونی را نداشت. البته فقرا هنوز کمتر از ثروتمندان دارند، اما لزوماً به این معنی نیست که آنها تقریبا هیچ ندارند. اما مشکل این موضوع اساساً یک مشکل فلسفی است: احساس پیشرفت برای انسان تقریبا مهم‌تر از احساس رفاه مطلق است. این بدان معناست که نابرابری صرفا یک مشکل اقتصادی نیست، بلکه بخشی از یک موضوع پیچیده‌تر است که شامل فقر، رشد اقتصادی کند، محرومیت اجتماعی، دسترسی به خدمات ضروری و سلامت روان می‌شود. شایان ذکر است که فقر در اروپا با فقر در جاهای دیگر تفاوت دارد زیرا اروپایی‌ها نسبت به سایر نقاط جهان ثروتمندتر هستند، 23/4 درصد از جمعیت ما همچنان در فقر هستند و 60 درصد یا کمتر از متوسط درآمد ملی را در می‌آورند و زندگی می‌کنند. این عدد در 15 سال گذشته کم و بیش ثابت مانده است.
از این نظر، کند شدن رشد اقتصادی و افزایش نابرابری منجر به پرسش بزرگ‌تری می‌شود که فراتر از درآمد است: در غیاب معجزات اقتصادی، چه کاری می‌توان برای بهبود شادی اروپا انجام داد؟ این یک سوال ساده‌لوحان نیست، برعکس. به هر حال، همان‌طور که توماس جفرسون ( سومین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا) بیان کرد،« مراقبت از زندگی و خوشبختی انسان... تنها هدف مشروع خوب است.» به گفته سازمان ملل متحد، شادکامی انسان اساسا حول 6 عنصر می‌چرخد: تولید ناخالص داخل سرانه، سال‌های سالم امید به زندگی، حمایت اجتماعی (که با داشتن فردی که در مواقع مشکل روی او حساب کنیم)، اعتماد (که با فقدان درک فساد در دولت و تجارت شده سنجیده می‌شود) آزادی درک شده در تصمیم‌گیری‌های زندگی، و سخاوت (که با کمک‌های مالی اخیر اندازه‌گیری می‌شود) تصادفی نیست که کتاب شادی سازمان ملل نشان می‌دهد که اروپا در حال حاضر یکی از شادترین مکان‌های روی زمین است - اما این بدان معنا نیست که نارضایتی وجود ندارد. در واقع، این کتاب نشان می‌دهد که بیماری روانی به اندازه درآمد، شغل یا بیماری جسمی (اگر نه بیشتر) بر شادی اروپا تاثیر می‌گذارد. (صفحه 36 و 37)
کتاب روندهای جهانی تا سال 2030 (چالش‌ها و انتخاب‌ها برای اروپا) نوشته فلورانس گاوب و ترجمه رضا دولتی در 112 صفحه، در قطع رقعی، با شمارگان هزار نسخه، در پاییز 1402 منتشر شد.