طنز/ خر در لباس شیر
گوناگون
بزرگنمايي:
آریا بانو -
طنز/ خر در لباس شیر
٢٠٦
٠
خراسان / شیری لباسش را در آورده بود و در برکه مشغول آب تنی بود. الاغی که از آنجا میگذشت، شیر را دید و خواست برایش «چه سری، چه دمی، عجب پایی» بخواند، ولی بعد که فهمید شیرشوخی سرش نمی شود، بیخیال شد و به همان دزدیدن پوست شیر از کنار برکه بسنده کرد.
الاغ پوست شیر را پوشید و با وجود الاغیَتش، نقشه خوبی به ذهنش رسید. به هر حیوانی میرسید نعره مهیبی میزد و آن حیوان قالب خودش را خیس میکرد و مال و اموالش را میگذاشت و در میرفت. الاغ هم وسایل را بار پالانش میکرد و میبرد بازار مالخرها میفروخت و روزگار میگذراند.
یک روز به روباه رسید و مثل همیشه نعره زد. روباه ابتدا ترسید و گریخت، ولی کمی که با خودش فکر کرد، دید صدای شیر چند جا کاملا فالش بوده و تازه صداسازی هم میکرده. برگشت و به او گفت: «جناب شیر. اون تیکه «من سلطان جنگلم» رو دوباره میخونی؟» الاغ خواند. روباه گفت: «شیر جان شما ساز میزنی؟» الاغ صدایش را کلفت کرد و گفت: «بله. گیتار.» روباه جواب داد: «دمت گرم، دمت گرم. ولی اشتباه میزنی داداش. در واقع قلب تو قلب الاغه، پوستت اما پوست شیر!» الاغ به روباه نگاه کرد و گفت: «چند درصد؟» روباه به فکر فرو رفت و بعد از مدتی جواب داد: «فیفتی فیفتی» الاغ گفت: «بیست درصد خیرشو ببینی.» خلاصه روی 35 درصد به توافق رسیدند و از آن روز، اجرا از الاغ بود و کارگردانی و صداسازی از روباه. و سالهای سال به خوبی و خوشی حیوانات جنگل را تیغ زدند و شیر هم که داشت برای خودش لخت میگشت، سوار ون به بازداشتگاه منتقل و بعد از مدتی به ایران انتقال داده شد و تازه در راه، صورتش هم آسیب دید.
نویسنده : مهرشاد مرتضوی
-
چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۲:۰۲
-
۲۰۲ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/165092/