آریا بانو
صفرزباله یعنی چه؟
شنبه 13 مرداد 1397 - 12:06:02
آریا بانو - به‌طور کلی صفرزباله این‌طور معنی می‌شود که هیچ چیزی تولید نکنیم که به هر شکلی به زباله‌دان فرستاده شود. مردم باید از آنچه دارند دوباره استفاده کنند، کود کمپوست بسازند، بازیافت کنند، از کیسه‌های پلاستیکی استفاده نکنند و… . همه‌ این‌ها تحسین‌برانگیز و ضروری هستند و اگر در دهۀ 50 و 60 به دنیا آمده باشید، از همان زمانِ تولد با همین چیزها زندگی کرده‌اید. اما از آن‌وقت تاکنون چندان تغییری ایجاد نشده است. بله، کارخانه‌های بازیافت و محصولات بازیافتی بیشتری اطرافمان است، اما کمیت زباله‌ای را که تولید می‌کنیم کمتر که نکرده‌ایم هیچ، کاملاً برعکس. در این نوشتار، فرض می‌کنم خواننده گیاه‌خوار است یا حداقل می‌داند که هر بحثی درباره‌ کاهش زباله یا محیط زیست باید این موضوع را تصدیق کند که کشاورزی و حیوانات و زباله‌ همراه آن اثر بسیار مخربی بر انسان و محیط زیست دارد. مطالب زیادی در این‌باره نوشته شده‌اند که بشر فاجعه آفرید، اما این مطلب از آن دسته نیست. با مجلۀ آنلاین روزچین همراه باشید.
تازه‌ترین شعار سبز این روزها: صفرزباله
خیلی خوشحالم که مردم درباره‌ اثر رفتارشان بر جهان فکر می‌کنند و می‌خواهم این را قدری جلوتر ببرم. وقتی درباره‌ صفرزباله حرف می‌زنیم، باید درباره‌ چه فکر کنیم؟ هدف این نوشتار این است که ما را به تفکر نقادانه درباره‌ آنچه انجام می‌دهیم، گرفتنِ تصمیمات و انتخاب‌ با چشم‌ها و ذهنی باز و از همه مهم‌تر، رسیدن به این نتیجه تشویق کند که تقریباً همیشه بهترین تصمیم این است که مصرف را کاهش دهیم.
اولین چیزی که باید بفهمیم این است که حتی اگر چیزی کمپوست‌شدنی باشد، وقتی به محل‌های دفن زباله برسد دیگر تجزیه نمی‌شود؛ درواقع تجزیه می‌شود، اما با سرعت خیلی کم. محل‌های دفن زباله محفظه‌هایی دربسته هستند که روی آن‌ها را با پلاستیک می‌پوشانند و وقتی پر شوند، دوباره پلاستیک و خاک رس روی آن‌ها می‌ریزند. زباله در این محل‌ها خیلی کند شکسته می‌شود و همین کار را هم به‌صورت بی‌هوازی (بدون اکسیژن) انجام می‌دهد. دو محصول جانبی اصلی محل‌های دفن زباله شیرآبه و متان است. شیرآبه مایعی آلوده است که معمولاً در محل‌های مدرن فیلتر و جمع‌آوری شده و بعد دور ریخته می‌شود یا به آب‌های زیرزمینی وارد می‌شود. متان گازی‌ست که از تجزیه‌ بی‌هوازی چیزها در محل دفن متصاعد می‌شود. متان یا وارد هوا می‌شود یا به‌عنوان انرژی فروخته می‌شود. گاز متان، یکی از گازهای گلخانه‌ای اصلی‌ست.
منظورم از این توضیحات درباره‌ دفن زباله چه بود؟ فقط همین که دفعه‌ بعدی که بیرون رفتیم و کسب‌وکاری را دیدیم که سطل زباله‌های قابلِ‌بازیافت‌ گذاشته بود یا در بوق و کرنا کرده بود که فقط از بسته‌بندی‌ها و کاردوچنگال و ظروف کمپوست‌شدنی استفاده می‌کند، اگر آن کسب‌وکار نتوانست آن چیزها را کمپوست یا بازیافت کند یا دسترسی به محل‌های مخصوص نداشت یا اصلاً به هر دلیلی این کارها را نمی‌کرد، بدانید که همه‌ آن زباله‌های کمپوست‌شدنی/بازیافت‌پذیر نهایتاً به محل دفن زباله می‌رسند که آن بسته‌بندی تبدیل به چیزی می‌شود که ما مصرف‌کننده‌ها را گرم می‌کند، اما قطعاً هیچ کمکی به‎جز اضافه‌کردن بر کوه‌های بزرگ زباله نمی‌کنند.
چرا شرکت‌ها واقعاً کمپوست/بازیافت نمی‌کنند؟
شرکت‌ها به چند دلیل کار جمع‌آوری مواد کمپوستی/بازیافت‌پذیر را انجام نمی‌دهند؛ یااینکه هزینه‌ چنین خدماتی آن‌قدر زیاد است که آن شرکت باید قیمت‌هایش را افزایش بدهد که مصرف‌کننده‌ها شاید مایل به پرداخت چنین هزینه‌ای نباشند یااینکه مجبور است مالیات‌ها و حق‌الزحمه‌ها را افزایش بدهد که بازهم به‌طورکلی، مردم مایل به پرداخت مالیات/دستمزد بیشتر نیستند.
چه می‌توانیم بکنیم؟ از آن شرکت یا سازمان بپرسید که با زباله‌هایشان چه می‌کنند و چرا. بعد با مقامات محلی تماس بگیرید و همین سؤالات را مطرح کنید. اگر پاسخ‌ها قانع‌کننده نبودند و حس کردید که باید دخالت کنید، پس دخالت کنید؛ تغییر وقتی حادث می‌شود که ما بخواهیم.
دومین مسئله این است که وقتی به بحث زباله می‌رسیم، فقط جزء خیلی کوچکی از تصویر بزرگ‌تر را می‌بینیم. مثلاً پلاستیک را می‌بینیم و فکر می‌کنیم بد است و شیشه را می‌بینیم و فکر می‌کنیم که خوب است. اما آیا واقعاً این‌طور است؟ من فکر می‌کنم که ما هیچ‌کدام از این‌ها را نمی‌توانیم بگوییم.
دو بسته کامبوجیا، ماءالشعیر یا هر چیز دیگر بطری‌دار را تصور کنید. یک دسته شیشه‌ای و دستۀ دیگر پلاستیکی است. بستۀ شیشه‌ای سنگین‌تر است و جابه‌جایی آن از نقطه‌ الف به ب نسبت به بستۀ پلاستیکی منابع بیشتری (پول، زمان، بنزین، گازوئیل، انسان و…) را طلب و مصرف می‌کند. اما این تازه شروع تحلیل است. هزینه‌ مواد اولیه‌ برای تولید شیشه و پلاستیک چقدر است؟ خیلی از تولیدکنندگان شیشه از شیشۀ بازیافتی استفاده می‌کنند، چون خیلی ارزان‌تر است. وضعیت هزینه‌های بازیافت (چه مالی و چه زیست‌محیطی) چگونه است؟ آیا کمتر یا بیشتر از هزینه‌های بازیافت پلاستیک است؟ دسترس‌پذیری‌اش به چه صورت است؟ آیا جاهایی را که هیچ دسترسی به امکانات بازیافت ندارند هم جریمه می‌کنیم؟ اگر می‌کنیم، بر چه اساسی و آیا منصفانه است؟ خودِ زباله‌ای که فرآیند بازیافت تولید می‌کند چطور؟
ما باید همین فرآیند فکری را برای این ایده که خرید/تولید محلی خودبه‌خود به‌معنای بهتربودن برای محیط زیست است نیز به کار بگیریم. متأسفانه، اصلاً این‌طور نیست. یک‌بار دیگر، باید خودمان را کنار بگذاریم و در مقیاس جهانی نگاه کنیم. گاهی تولید چیزها و بعد منتقل‌کردن آن‌ها به جای دیگر هزینه‌ کمتری از نظر مواد خام و مواد دیگر و اثر کلی آن بر محیط زیست و حتی انسان، نسبت به تولید محلی دارد. من مصرف محصولات محلی را دوست دارم. اما این ترجیح من بر اساس بهتربودن برای محیط زیست نیست، بلکه دلایل دیگری مثل حمایت از اقتصاد محلی دارد و کاملاً می‌دانم که از اقتصاد دیگری که به‌همین‌اندازه مستحق است، حمایت نمی‌کنم. آیا این‌طوری بهتر است؟ اگر جوابتان منفی‌ست، پس چطوری بهتر است؟
پاسخ به تمام این سؤالات داده‌هایی لازم دارد که در اختیارمان نیست. بله، می‌‌توانیم تحقیق کنیم و مدل‌های کامپیوتری بسازیم، اما این مدل‌ها جا به جا فرق می‌کنند، درحالی‌که اثرشان تا حد زیادی جهانی‌ست. یعنی دارم از استفاده از پلاستیک به‌جای شیشه حمایت می‌کنم؟ یعنی مصرف محصولات وارداتی به‌جای محصولات محلی؟ اصلاً. هنوز هم شیشه و محصولات محلی را ترجیح می‌دهم. اما به این موضوع آگاهم که انتخاب‌های من شاید دلبخواهی باشند و ربطی به نگرش سبزتر من نداشته باشند.
سومین و مهم‌ترین جنبه همانا مصرف است. ما در جهان سرمایه‌داری زندگی می‌کنیم. همه‌چیز از لحاظ اقتصادی اندازه‌گیری می‌شود که تحت‌تأثیر مصرف هستند. بدون مصرف، سرمایه‌داری فرومی‌پاشد.
اما این‌ها چه ربطی به صفرزباله دارند؟ مثلاً نِی را در نظر بگیرید. ما که نسبتاً توانمند و سالم هستیم اصلاً نیازی به نی نداریم و می‌توانیم لیوان را به لب‌هایمان برسانیم و نوشیدنی‌مان را بنوشیم. ما به هیچ نوعی از نی نیاز نداریم؛ چه نی‌های پلاستیکی ، چه نی‌های بامبو و جه نی‌های شیشه‌ای و استیل و کاغذی. یادتان باشد که تمام این نی‌های «سبز» باید تولید و ارسال شوند و همه‌ این فرآیندها، زباله تولید می‌کنند؛ بنابراین، حتی وقتی نی‌های غیرپلاستیکی می‌خریم، بازهم زباله تولید می‌کنیم و باز هم می‌رسیم به همان بحث محل‌های دفن زباله. اما حالا این نی‌های «سبز» را به ما فروخته‌اند و ما آن‌ها را می‌خریم که جزئی از جنبش صفرزباله باشیم و از انتخاب‌های مصرف‌گرایانه‌مان حس خوبی داشته باشیم.
اصلاً حرف کیسه‌های کتانی خریدِ همه‌جاحاضر را پیش نکشیم. چند تا از این کیسه‌ها لازم داریم؟ واقعاً هر شرکتی آن‌ها را لازم دارد؟ بالاخره آن‌ها ابزارهای بازاریابی هستند. نمی‌گویم که نباید از این کیسه‌ها استفاده کنیم. من چند کیسه کتانی در خانه و داخل کیفم دارم و روزانه از آن‌ها استفاده می‌کنم. اما آیا آن‌ها کمتر یا بیشتر از پلاستیک مضر هستند؟ و اصلاً چطور این ضرر را اندازه می‌گیریم؟
من بیشتر از اینکه جواب بدهم، سؤال مطرح کردم که البته، هدفم همین بود. امیدوارم که تمام این سؤالات ما را به‌سمت تفکر انتقادی و یادگیری بیشتر درباره‌ این مسائل سوق بدهد. امیدوارم که این را هم تشخیص بدهیم که انتخاب‌های ما پیامدهایی دارند و باید در هر جایی، انتخاب‌های فردی بهتری داشته باشیم. چون حتی اگر بی‌عیب و نقص نباشند، بازهم تأثیر خیلی زیادی دارند. ما مصرف‌کنندگان، قدرت زیادی برای ایجاد تغییر داریم و بزرگ‌ترین قدرت ما همین امتناع از مصرف است. اگر می‌خواهیم زندگی سبزتر یا کم‌زباله‌تری داشته باشیم و اثر مخربمان بر زمین را کمتر کنیم، باید کمتر مصرف کنیم؛ البته این کار اصلاً آسان نیست.
گیاه‌خوارشدن باید در قلب همه‌ بحث‌های زیست‌محیطی باشد. گیاه‌خوارشدن هم آسان است و این لینک کمکتان می‌کند که شروع کنید.
منبع

http://www.banounews.ir/fa/News/70130/صفرزباله-یعنی-چه؟
بستن   چاپ